چرا تجربههای مسکوتسازی کارگشا نیست
اعتماد؛ حلقه مفقوده پیامرسانهای بومی
این آمار که از مطالعه ملی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران وابسته به جهاد دانشگاهی درباره استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی به دست آمده نشان میدهد اقبال پیامرسانهای بومی در میان کاربران ایرانی همچنان کمرنگ است و در این میان، حذف رقیب خارجی هم نمیتواند در افزایش سهم آنها در بازار داخلی تاثیرگذار باشد. این اتفاقی بود که در جریان فیلترینگ تلگرام رخ داد و فقط باعث رشد استفاده از فیلترشکن در کشور شد. آنچه از اظهار نظر کاربران، نمایندگان مجلس و وزیر ارتباطات مشاهده میشود این است که بیاعتمادی کاربران به پیامرسانهای بومی حلقه مفقوده برقراری ارتباط و مهاجرت کاربران ایرانی از پیامرسانهای خارجی به نمونههای داخلی است. اگرچه طی روزهای اخیر تلاش شده با راهکارهای مختلف اعتماد کاربران جلب شود با این حال، به نظر میرسد این دیوار بیاعتمادی ریشه در موضوعاتی دارد که با چند وعده و جایزه شکسته نمیشود. به هر حال، از نظر وزیر ارتباطات همین استقبال کم کاربران از پیامرسانهای داخلی باعث شده آنها نتوانند به بازار قابل اتکایی دست پیدا کنند.
اگرچه مسوولان موفقیت پیامرسانهای بومی را منوط به حمایت کاربران از کالای وطنی میدانند، اما آنچه در این میان مغفول مانده بیتوجهی به استدلالهای کاربران برای عدم اعتماد به پیامرسانهای داخلی است. چرا که گذشته از نگرانی از نقض حریم خصوصی در پیامرسانهای بومی، بزرگترین چالش آنها عدم امنیت است. به هر حال، مشترکان ایرانی چند بار شاهد افشای اطلاعاتشان حتی از سوی اپراتورهای قانونی کشور بودند که پیگیریهای آن بینتیجه ماند یا حداقل اینکه به کاربران اعلام نشد. حتی پرونده اخیر اپراتورها برای واگذاری IP و اطلاعات کاربران به سایتهای تبلیغاتی بینتیجه ماند بهطوری که کاربران همچنان پیامک تبلیغاتی دریافت میکنند.
البته افشای شماره موبایل کاربران در یکی از پیامرسانهای داخلی مزید بر علت شد تا کاربران همچنان برای مهاجرت به پیامرسانهای داخلی تردید داشته باشند. اگرچه وزیر ارتباطات وجود چنین باگهای امنیتی را در نسخههای اولیه یک اپلیکیشن عادی دانست و ابراز امیدواری کرد که رفع شود و حتی از آنها خواست برای یابندگان سایر باگهای امنیتی جایزه تعیین کنند. البته گذشته از بروز مسائل امنیتی در ایجاد این فضای بیاعتمادی، ضعفهای فنی این اپلیکیشنها نیز در تشدید این فضا تاثیرگذار بودند، بهطوریکه یکی از این پیامرسانها در مواجهه با تقاضای تنها ۵۰هزار کاربر با مشکل مواجه شد. به هر حال، آنچه مشهود است مسیر طولانی این پیامرسان برای رفع این بیاعتمادیهاست.
غفلت چند ساله
به نظر میرسد فیلترینگ موقت تلگرام در سال گذشته بهانهای شد تا دوباره دغدغه حمایت از پیامرسانهای داخلی مطرح شود هرچند در حملاتی که این روزها از تریبونهای رسمی به پیامرسان اول کشور میشود اشارهای به دلایل استقبال مردم از تلگرام نشده است. یک دلیل عمده برخورد با پیامرسانهای داخلی در ابتدای رشد و محدود کردن آنها، ضعف فنی و امکانات آنها در مقایسه با پیامرسانی چون تلگرام است. بهطور مثال درست در ابتدای عرضه امکان ایجاد کانال روی تلگرام یکی از شرکتهای داخلی رقیب تلگرام این امکان را فعال کرد اما خیلی سریع از سوی برخی نهادهای نظارتی جلوی آن گرفته شد.
نکته دیگر فیلترینگ گسترده پیامرسانها و ابزارهای ارتباطی طی سالهای اخیر بوده است. فیلترینگ همه بازیگران دیگر هم کاربران را به سمت یک پلتفرم سوق داده و همین فیلترینگ نوعی لجبازی با کاربران را به همراه داشته که در نهایت دود آن به چشم پیامرسانهای داخلی رفته است به همین دلیل هم در ماجرای اخیر به رغم متوسل شدن مسوولان به انواع و اقسام استدلالها برای پذیرش ضرر و زیان استفاده از تلگرام کاربران حاضر به پذیرش فیلترینگ جدیدی نیستند. بحث دیگر به توسعه پیامرسانهای داخلی برمیگردد. مدلی که امروزه برای توسعه و حمایت از رشد این پیامرسانها در نظر گرفته شده با مدل رشد این پلتفرمها در دنیا و حتی در مقایسه با استارتآپهای ایرانی قابل مقایسه نیست. مدل حمایت چند میلیاردی شباهتهایی به هزینهکرد بالای دولت روی جستوجوگرهای ملی دارد؛ حمایتهایی که هیچ گاه به تولید یک محصول موفق منجر نشد.
توسعه استارتآپهای موفق ایرانی نشاندهنده نیاز به مدل مالی مناسب این نوع کسب وکارهاست. سرمایهگذاری جسورانه و ایجاد فضای مناسب برای توسعه استارتآپها بهطور خودکار میتواند به ایجاد پیامرسانهای ایرانی موفق منجر شود اما اکنون نهادهای مختلف پشت برخی پیامرسانها قرار گرفتهاند که نشان میدهد این پلتفرمها قرار است به مثابه مدل تزریقی و با سرمایه هنگفت نهادهای نیمه دولتی شکل گیرند. تجربه در عرصه تاکسیهای آنلاین نشان داد رشد استارتآپهای این حوزه حتی به رغم حضور نهادهای قدرتمند و تزریق مالی و محدودیتهای مختلف متوقف نشده است. همین مثال نشان میدهد که دولت برای ایجاد پیامرسانهای رقیب تلگرام نیز میتواند به جای تزریق میلیاردها تومان پول، با مدل تامین مالی جسورانه که مناسب توسعه این کسبوکارهاست کاربران را تشویق به حضور در این عرصه کند. تجربه مشهورترین پیامرسانهای خارجی هم نشاندهنده این است که این شرکتها هم بر اساس مدلهای تامین مالی جسورانه رشد کردهاند. واتساپ نمونه موفقی که پس از چندین راند سرمایهگذاری به فیسبوک فروخته شد و ویچت مشهورترین پیامرسان چینی نیز از طریق سرمایهگذاری جسورانه شرکت Tencent پشتیبانی میشود.
تجربه ناموفق ایمیل ملی
بسیاری از شواهد نشاندهنده این است که فیلترینگ هیچ گاه پاسخی برای یک نیاز نبوده و کاربران را به استفاده از یک سرویس دیگر ترغیب نکرده به خصوص فیلترینگی که بعد از حضور و گسترده شدن یک سرویس در کشور انجام شود. سالها قبل در دولت دهم در شورای عالی فضای مجازی و از سوی برخی مدیران وقت وزارت ارتباطات بحث فیلترینگ Gmail پیش آمد. جاسوس بودن و سرقت اطلاعات کاربران و انواع و اقسام ضعفها به این سرویس شرکت گوگل نسبت داده شد و نتیجه این بود که کاربران به سمت ایمیل ملی باید بروند. مجموع آن سیاستها نه امروز به ایجاد یک سرویس قدرتمند ایمیل داخلی منجر شد و نه باعث کاهش استقبال کاربران از Gmail شد. فضا نسبت به ۱۰ سال قبل تغییرات گستردهتری کرده است. حالا شرکتهایی چون اسپیس ایکس در حال پرتاب هزاران ماهواره برای ارائه اینترنت بیواسطه به کاربران در سراسر جهان هستند. تکنولوژیهایی چون بلاکچین نیز متحولکننده فضای ابزارهای ارتباطی هستند. نمونه اتفاقی که برای سرویس نقشه ویز افتاد و به رغم فیلتر شدن هنوز هم قابل دسترسی است میتواند نشانگر این باشد که فیلترینگ پاسخ مناسبی به توسعه تکنولوژی نیست و مدلهای آزموده شده قبلی کارآیی نخواهند داشت.
ارسال نظر