مدیر عامل یاهو از فروش این شرکت برای راضی نگه داشتن سهامداران میگوید
ماریسا مایر: در یاهو میمانم!
ندا لهردی: بیش از دو هفته پیش بود که خبر خرید شرکت بزرگ یاهو از سوی شرکت ورایزون، در صدر اخبار تکنولوژی دنیا قرار گرفت؛ اتفاقی عجیب که چندان هم دور از انتظار نبود. بسیاری معتقدند که کاهش شدید سود یاهو، مدیران آن را ترغیب به فروش هسته اصلی فعالیتهای تجاری خود کرده است. از طرفی ورایزون هم از مدتها قبل علاقهاش به خرید موتور جستوجو و خدمات تحت وب یاهو را نشان داده بود. به هر حال گویا این اتفاق به نفع هر دو شرکت تمام شده است، چون با اعلام آن ارزش سهام یاهو با افزایش۴/ ۱ درصدی به ۳۸/ ۳۹ دلار و ارزش سهام ورایزون با افزایش ۳/ ۱ درصدی به ۱۰/ ۵۶ دلار افزایش یافت.
ندا لهردی: بیش از دو هفته پیش بود که خبر خرید شرکت بزرگ یاهو از سوی شرکت ورایزون، در صدر اخبار تکنولوژی دنیا قرار گرفت؛ اتفاقی عجیب که چندان هم دور از انتظار نبود. بسیاری معتقدند که کاهش شدید سود یاهو، مدیران آن را ترغیب به فروش هسته اصلی فعالیتهای تجاری خود کرده است. از طرفی ورایزون هم از مدتها قبل علاقهاش به خرید موتور جستوجو و خدمات تحت وب یاهو را نشان داده بود. به هر حال گویا این اتفاق به نفع هر دو شرکت تمام شده است، چون با اعلام آن ارزش سهام یاهو با افزایش۴/ ۱ درصدی به ۳۸/ ۳۹ دلار و ارزش سهام ورایزون با افزایش ۳/ ۱ درصدی به ۱۰/ ۵۶ دلار افزایش یافت.
قرارداد فروش یاهو، مالکیت بخش خبری و همچنین یاهو فایننس (وبسایتی که فعالیتهای والاستریت را زیرنظر دارد) را در اختیار ورایزون قرار خواهد داد. علاوه بر این، بخش سرگرمیهای ورزشی، پلتفرم پرسش و پاسخ Yahoo Answers و در نهایت سرویسهای اجتماعی Tumblr و فلیکر را دربر خواهد گرفت. ماریسا مایر اعلام کرده در حال حاضر تصمیم او بر ادامه فعالیت در یاهو است، اما منابع مختلف معتقدند حضور او در این شرکت تنها ۶ تا ۹ ماه دیگر و در واقع تا زمان نهایی شدن این قرارداد تداوم خواهد داشت. با این اوصاف بلومبرگ به تازگی مصاحبهای با ماریسا مایر مدیر عامل یاهو انجام داده و درباره این مسائل با او گفتوگو کرده است که آن را در اینجا میخوانیم:
چه چیزی شما را به تکنولوژی علاقهمند کرده است؟
من به دانشگاه استنفورد رفتم تا در رشته پزشکی درس بخوانم. بعد از یک سال به شهر خودم ویسکانسین برگشتم و متوجه شدم چیزهایی را یاد گرفتهام که تمام دوستانم دقیقا همانها را در دانشگاه «ویسکانسین مدیسون» یاد گرفتهاند. این در حالی بود که من هزینه بیشتری پرداخته بودم. پاییز بعد و در راه بازگشت به استنفورد شروع به مطالعه کاتالوگ رشتههای دیگر کردم و رشته جدیدی به نام «سیستمهای سمبلیک» را یافتم که ترکیبی از فلسفه، روانشناسی، زبانشناسی و علوم کامپیوتری بود. شما نگاه میکنی تا ببینی که افراد چطور یاد میگیرند، چطور استدلال میکنند و از یک کامپیوتر میخواهی تا همان کارها را انجام دهد. این مثل مطالعه مغز بدون سر و کار داشتن با خون است.
شما در سال 1999 بهعنوان کارمند به شرکت گوگل پیوستید. آیا در آن روزها احساس میکردید در جایگاه ویژهای هستید؟
لری پیج و سرگی برین، متفکران و اندیشمندان فوقالعادهای هستند. جرقه و اتفاقی که باعث شد آنها تنها در طول یک سال از یک دانشجوی دکترا به رهبران تجاری بزرگی تبدیل شوند، واقعا تاثیرگذار بود. من همزمان با مسوولان شرکت بزرگ McKinsey هم مصاحبه استخدامی کرده بودم، اما دوستانی داشتم که به گوگل رفته بودند و میگفتند ما طرحها و نظراتمان را ارائه میکنیم و سپس اتاق را ترک میکنیم تا مدیران تصمیم بگیرند. من خودم را در آن اتاق تصمیمگیری میدیدم. در گوگل حتی اگر شکست بخوری، چیزهای زیادی یاد میگیری.
مهمترین چیزی که از حضور در اتاقی که در آن بزرگترین تصمیمات گرفته میشد، یاد گرفتید، چیست؟
اگر به افراد باهوش همان اطلاعات را بدهید، آنها در نهایت به همان تصمیمات میرسند. من واقعا اهمیت به اشتراک گذاشتن اطلاعات و شفافیت را یاد گرفتم و سعی کردم تا همانها را به یاهو بیاورم. یکی دیگر از ارزشهای گوگل که کمتر دیده میشود، سخت کار کردن است. وقتی گزارشگران درباره گوگل مینویسند، این فرآیند را اجتنابناپذیر توصیف میکنند. در حالی که تجربه واقعا بیش از اینها است. آیا میتوانید ۱۳۰ ساعت در هفته کار کنید؟ جواب مثبت است اگر زمان خواب، حمام کردن و کارهای روزانه را مدیریت کنید. اتاقهای استراحت در گوگل درست به این دلیل آنجا هستند تا ماندن در دفتر کار را راحتتر کنند. در پنج سال اول کارم در گوگل دست کم یک شبانهروز در هفته بیوقفه کار میکردم، به جز زمانی که در تعطیلات بودم. تعطیلات هم کوتاه و با فاصله زمانی زیاد بود.
وقتی در سال 2012 بهعنوان مدیر عامل به یاهو پیوستید، دو چالش مهم وجود داشت؛ یکی کاهش سود در محصولات شرکت و دیگری چالش مهندسی مالی در زمانی بود که سهام یاهو در علیبابا به ارزشی بیش از هسته اصلی تجارت شرکت رسید. این اتفاق عجیب بود؟
میدانستم که باید زمان زیادی برای کمک به یاهو در جهت تغییر مسیر محصولاتش از کامپیوترهای رومیزی به گوشیهای موبایل صرف کنم. نمیدانستم چقدر زمان لازم دارم تا درباره چیزهایی مانند قوانین مالیات و شکلگیری ایدهای در تجارت الکترونیک چین مطالعه کنم و یاد بگیرم.
چرا رفتن یاهو به سمت محصولات موبایلی اینقدر سخت بود؟
اتفاقاتی در اوایل دهه ۲۰۰۰ که یاهو بسیار بزرگ شده بود، افتاد که برای مردم مرز میان یاهو و کل اینترنت را کمرنگ کرده بود. تغییر تصور و درک عمومی از یک پدیده مشکل است. فیسبوک یک بازیگر پیشرو در عرصه فضای مجازی است، اما بررسیهای خودشان نشان میدهد که آنها احتمالا سهم ۲۰ تا ۲۵ درصدی از زمان صرف شده مردم روی موبایل را در اختیار دارند. امروزه صنعت رسانه بیش از چیزی که فکر میکنیم گسترده و تاثیرگذار است.
شما اخیرا اعلام کردید که یاهو با فروش هسته تجارت اینترنتی و رسانهای خودش به شرکت ورایزون با قیمت 8/ 4 میلیارد دلار موافقت کرده است. چرا این برای یک شرکت که زمانی چنان اهمیتی در جامعه داشته، سرنوشت خوبی است؟
سهامداران ما دو اولویت متفاوت داشتند. ما افرادی را داریم که سهام یاهو را دارند، چون واقعا به تبلیغات دیجیتالی و اینترنتی و گردش مالی آن اهمیت میدهند. همچنین از طرف دیگر سهامداران دیگری را داریم که سهام یاهو را دارند، چون تراکنشهای مالی مثبت زیاد و سودآوری را در آن میدیدند. ما بهعنوان تیم مدیریتی شرکت، وظایفی در برابر هر دو عده این سهامداران داریم. فروش به ورایزون راهی است که میتوانیم از طریق آن با یک تیر هر دو نشان را بزنیم.
فروش یک شرکت در حالی که تلاش میکنید در همان شرکت به گردش مالی مثبت برسید، چطور است؟
درست شبیه اوایل امسال است؛ زمانی که یک شرکت بزرگ را اداره میکردم، اعضای جدیدی را به هیات مدیره آورده بودم، یک دوقلوی نوزاد، همسر و یک پسر بچه سه سال و نیمه داشتم. هر کدام از اینها یک کار تماموقت است. زمانی شخصی به من گفت: «وای تو احتمالا پر مشغلهترین انسان این سیاره هستی.» در جایی که من بزرگ شدم، چنین تعریف و تمجیدهایی چندان مهم تلقی نمیشوند و فکر میکنم که مردم زیادی در دنیا هستند که واقعا پرمشغله هستند، مثل رئیسجمهور اوباما. در حالی که رئیسجمهور اوباما در میان کارهای زیادش برای سرگرمی ویدئوهایی هم روی یوتیوب پست میکند و به اشتراک میگذارد.
شما اولین فرزندتان را مدتی بعد از پیوستن به یاهو و دخترهای دوقلویتان را در ماه دسامبر درست در روزهای شلوغ کاری در یاهو، به دنیا آوردید. چطور همه اینها را مدیریت میکردید؟
هیچ شرکتی در این کشور وجود ندارد که در آن مدیرعامل برای ۴ تا ۶ ماه به مرخصی نرفته باشد. بنابراین من پسرم را به زندگی روزمرهام آوردم. در چهار ماه اول زندگیاش او را با خودم به اتاقم میآوردم، در حالی که مشغول انجام تماس کنفرانسی بودم. او شبیه یک تاجر کودک است. وقتی شروع به صحبت درباره درآمد، مذاکره بر سر یک پیشنهاد یا معامله هستی، بلافاصله متوجه موضوع میشود. دوقلوها بزرگترین غافلگیری زندگی من بودهاند؛ درست شبیه برنده شدن لاتاری!
آیا شما بهصورت نامحدود در یاهو میمانید؟
من تصمیم به ماندن دارم. من عاشق این شرکت هستم و میخواهم رفتن آن به مراحل بعدی موفقیت را ببینم.
در پنج سال آینده خودتان را در کجا میبینید؟
من عاشق طراحی هستم، عاشق هوش مصنوعی. فکر میکنم تا آن زمان مهارتها و تجربههای واقعا خوب و مهمی را بهعنوان یک مدیر اجرایی بهدست آورده باشم و واقعا امیدوارم فرصتی برای بهکار بردن این مهارتها و تجربهها بهدست بیاورم اما من هرگز برنامه پنج ساله نداشتهام. اگر با همان برنامه پنج سالهای که در هجده سالگی ریخته بودم، پیش رفته بودم؛ قطعا تمام اتفاقات بزرگی را که برای من رخ داده است از دست میدادم.
منبع: بلومبرگ
ارسال نظر