۳۵ میلیارد تومان در حمایت از جستوجوگرهای ایرانی
دوپینگ برای رقابت با گوگل
لیدا ایاز: رقابت با گوگل سخت است؛ این مهمترین جملهای است که جدیدا از زبان یک مقام مسوول برای اجرای پروژه جویشگرهای بومی (جستوجوگرهای اینترنتی فارسی) به میان آمده است. از سال ۸۹ که اولین بار طرح راهاندازی جویشگر بومی برای رقابت با موتورهای جستوجوی اطلاعات مثل گوگل و یاهو مطرح شد تاکنون هنوز هم استفاده از این قابلیت برای کاربران ایرانی جایگاهی ندارد؛ نکتهای که به خودی خود نشان میدهد ورود به دنیای جستوجوگرهای اطلاعاتی به همین راحتی نیست. به تازگی دبیر طرح جویشگر بومی از صرف هزینه ۳۵میلیاردتومانی در آینده نزدیک برای پیشبرد اهداف پروژه جویشگر بومی خبر داده است.
لیدا ایاز: رقابت با گوگل سخت است؛ این مهمترین جملهای است که جدیدا از زبان یک مقام مسوول برای اجرای پروژه جویشگرهای بومی (جستوجوگرهای اینترنتی فارسی) به میان آمده است. از سال ۸۹ که اولین بار طرح راهاندازی جویشگر بومی برای رقابت با موتورهای جستوجوی اطلاعات مثل گوگل و یاهو مطرح شد تاکنون هنوز هم استفاده از این قابلیت برای کاربران ایرانی جایگاهی ندارد؛ نکتهای که به خودی خود نشان میدهد ورود به دنیای جستوجوگرهای اطلاعاتی به همین راحتی نیست. به تازگی دبیر طرح جویشگر بومی از صرف هزینه ۳۵میلیاردتومانی در آینده نزدیک برای پیشبرد اهداف پروژه جویشگر بومی خبر داده است. او همچنین اعلام کرده علاوه بر یوز و پارسیجو به زودی نیز قرار است سومین موتور جستوجو به نام زال به ثبت برسد. اما بسیاری از کارشناسان معتقدند این بودجه تنها بخشی از هزینهای است که دولت باید برای حمایت از ساخت و بهینهسازی موتورهای هزینه جستوجو خرج کند. یک کارشناس حوزه موتور جستوجو به «دنیای اقتصاد» برای کشوری همچون ایران که تاکنون هیچ تجربهای از صادرات نرمافزار و همهگیر شدن آن در جهان ندارد، داشتن موتور جستوجو و رقابت با گوگل و یاهو نمیتواند چندان جدی باشد.
سومین جویشگر در راه است
اما زمانی که هنوز دو موتور جستوجوی «یوز» و «پارسیجو» در مرحله جلب اعتماد کاربران در ۵ سال گذشته قرار داشته و تاکنون نتایج رضایت بخشی هم به دست نیاوردهاند، دبیر شورای راهبری جویشگر بومی از عقد قرارداد با سومین جویشگر به نام «زال» خبر میدهد. علیرضا یاری در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» میگوید که هدف از ارائه این جستوجوگرها در دسترس قراردادن یک موتور بومی برای کاربران ایرانی است که در نهایت اهداف درآمدزایی برای دولت را هم از این پروژه محقق کنند. او اضافه میکند: «در ابتدای کار پس از به تفاهم رسیدن برای راهاندازی جویشگرهای یوز و پارسیجو ۴ میلیارد تومان هزینه شد و در آینده نزدیک نیز حمایت از یک موتور سوم را در صورت موفق بودن عملکردش در دستور کار قراردادهایم.» او با اشاره به محدودیت در تخصیص بودجه برای این پروژه اعلام میکند که در ۵ سال گذشته حمایت از سه جویشگر بومی که دارای توجیه فنی و اقتصادی هستند، اجرایی شده و قرار است در این میان ۲۶ شرکت ارائه دهنده سرویسهای متفاوت این پروژه را همراهی کنند که در صورت موفقیت آنها ۳۵ میلیارد تومان هزینه برای اجرایی شدن این برنامهها اختصاص مییابد.
یاری میگوید: «این شرکتها باید بعد از آمادهسازی و زیرسازیهای فنی به تدریج کوچک و با هم ادغام شوند و بهعنوان چند شرکت محدود فعالیت کنند.» او با رد این ادعا که در اجرای این پروژهها از شرکتهای دولتی یا شبه دولتی استفاده میشود، بیان کرد: «در اجرای این پروژهها از هیچ شرکت دولتی استفاده نکردیم، چراکه در ابتدا این شرکتها باید در زمینههای دانشبنیان فعالیت کنند و خصوصی باشند و توان درآمدزایی داشته باشند.» دبیر طرح جویشگر بومی همچنین بر سخت بودن رقابت با سرویسهای معتبر جستوجو در جهان تاکید میکند: «در دهه ۹۰ میلادی روسیه ابتکار عمل خوبی از خود نشان داد و در شرایطی که هنوز جستوجوگرهای مطرح دنیا به امکانات وسیعی دست نیافته و کیفیت رقابت بالا نرفته بود جویشگر خود را ارائه داد، سپس چین هم وارد این عرصه شد. اما باید مدنظر داشت که راهاندازی جویشگرها خواست همه دولتهاست چراکه دولتها تمایل دارند تا از پردازش اطلاعات کاربران داخلی خود آگاه باشند و از موضوعات مورد کاربرد در جستوجوهای روزانهشان با خبر شوند. اگرچه که این رقابت حالا برای جویشگرهای بومی سخت است اما ما معتقدیم هنوز هم این فرصت برای شرکتهای داخلی فراهم است تا با استفاده از توسعه سرویسهای زبان بومی که جستوجوگرهای خارجی کمتر تمرکزی بر آن دارند استفاده کنند.» به گفته او اگر این امکان از سوی اپراتورهای موبایل فراهم شود تا در گوشی مشترکان یکی از جستوجوگرهای بومی بهصورت پیش فرض ارائه شود میتوان به توسعه یافتن این جویشگرها امیدوار بود. او اضافه میکند: «البته باید توجه داشت این جویشگرها باید بهعنوان یک انتخاب در اختیار کاربران قرار گیرند و نه اجبار چراکه همیشه اجبار و الزام است که استفاده و بهرهوری این جویشگرها را پایین میآورد.»
چند شرکت صادرکننده موفق نرمافزار میشناسید؟
در سالهای اخیر اما حجم انتقادات به این پروژه کم نبود. نیماشایافر، یک کارشناس حوزه موتور جستوجو نیز سوالهای زیادی در این سالها درباره نحوه اجرایی کردن پروژه جویشگر بومی مطرح کرده است. او معتقد است صرف هزینه برای پروژهای که موفقیت آن تنها از عهده چند کشور خاص که تجربههای بینالمللی دارند، برای ایران در نهایت بیفایده است. شایافر در این خصوص به «دنیای اقتصاد» میگوید: «باید این واقعیت را بپذیریم که در بسیاری موارد نمیتوان رقابت کرد. در این زمینه که یک بحث تکنولوژی است بیش از هرچیز باید به امکانات و داراییهای بالقوه فکری و استعدادهایمان نگاه کنیم. وقتی ایران یکی از بالاترین رتبهها را در فرار مغزها و نخبهها به دیگر کشورها دارد و این افراد به دلیل نبود امکانات برای کار در بزرگترین شرکتها همچون گوگل و فیسبوک و مایکروسافت به کشورهای اروپایی و آمریکایی مهاجرت میکنند، بنابراین چه توجیهی دارد که ما چیزی را ابداع کنیم که همانند ۱۰ سال پیش گوگل باشد.» او ادامه میدهد: «اصولا لازم است مسوولان شفافسازی کنند که چه کسانی پشت این قضیه هستند و چه رزومهای دارند. اینکه تنها از چهار برنامهنویس بخواهیم دور هم بنشینند و برای ساخت یک موتور جستوجو با هم همفکری کنند و حتی محصولی تولید کنند، نمیتوان ارزیابی دقیقی ارائه داد. در برخی از مواقع هدف از تولید موتور جستوجو این است که کشور از نظر استراتژیک در نقطهای قرار دارد که کشورهای دشمن قصد استفاده از اطلاعات کاربران دارند و با ایجاد یک شبکه داخلی میخواهند این فرصت را برای دشمن محدود کنند، اما آیا ما در چنین موقعیتی قرار داریم؟»
شایافر اضافه میکند: «آیا پلتفرمی که برنامهریزی شده به اندازهای قوی و جوابگوست که مثلا کاربر همانند سرچ در گوگل درصفحه اول به اطلاعات مورد نظرش دست پیدا کند؟ آیا گستردگی فنی و الگوریتم زبانی این موتور جستوجو توانایی رسیدن به قابلیتهای گوگل را دارد؟ بیایم صادق باشیم. اگر قرار است ردیف بودجهای تعیین و هزینهای صرف شود برای تولید چیزی که هیچ کس از آن استفاده نمیکند، اعلام شود. چراکه در حال حاضر تنها دو کشور روسیه و چین در جهان موفق به راهاندازی شدهاند که کاربری جهانی دارد. کشورهایی که همه به خوبی میدانیم که در صنعت نرمافزار از قویترینها در جهان هستند و باهوشترین برنامهنویسها را دارند.» او ادامه میدهد: «اگر قرار است کنسرسیومی از افراد نخبه و برنامهنویس قوی تشکیل بدهیم برای این کار بازهم باید از خود بپرسیم کدام شرکت ایرانی در زمینه نرمافزار تاکنون توسعه و صادرات بینالمللی را تجربه کرده که برنامههایش مورد استفاده کاربران بینالمللی قرار گرفته باشد؟ من که چنین شرکتی سراغ ندارم و به نظر میرسد در این موضوع تنها بحث هزینهکرد ردیف بودجهای خاص مطرح بوده است که تاکنون هم اطلاعات دقیقی از اینکه این بودجه به چه کسی و با چه تجربه کاری یا چه محیط آکادمیکی داده شده که این پروژه را جلو ببرند، ارائه نشده است.»
ارسال نظر