صدای مشتریان
بستنی هیولایی
از مغازه‌ای در حوالی میدان هفت‌تیر بستنی عروسکی خریدم؛ ولی وقتی آن را باز کردم، دیدم ظاهرا کمی آب شده و مجددا یخ زده است. کاملا از ریخت افتاده بود. در واقع آنچه خریدم، بستنی هیولایی بود؛ نه بستنی عروسکی. مژده مظلوم- تهران
من در یکی از شهرهای استان بوشهر زندگی می‌کنم و علاقه زیادی به کتاب دارم. چند هفته پیش دنبال یک رمان ترجمه می‌گشتم. در سایت کتابفروشی... با لینک فروش کتاب مورد نظرم مواجه شدم. کتاب را به صورت آنلاین خرید کردم؛ ولی بعد از هشت‌روز چون کتاب به دستم نرسید، با شماره تلفن پشتیبانی سایت تماس گرفتم. گفتند چند روزی است که کتاب را پست کرده‌اند و به‌زودی به دستم می‌رسد. سه‌روز دیگر هم گذشت و خبری نشد. وقتی دوباره تماس گرفتم، باز همان حرف را تکرار کردند. گفتم شماره پیگیری پست را بدهند تا ببینم کتاب در چه مرحله‌ای از ارسال است. بعد از چند دقیقه معطل‌کردن، به من گفتند که آن کتاب موجود نیست و به محض پیدا شدن، ارسال می‌کنند. گفتم چون از همکاران آنها دروغ شنیدم، می‌خواهم پولم را پس بگیرم.
از من شماره کارت گرفتند؛ ولی هنوز وجه را عودت نکرده‌اند. می خواستم به مسوولان این سایت نصیحت کنم که دست از رفتارهای زشت خود بردارند. ای‌کاش همان‌طور که روی طراحی سایت خود کار کرده‌اید و در اولین جست‌وجوی کتاب در گوگل آدرس سایت شما ظاهر می‌شود، کمی هم به فکر حقوق مشتریان بودید. مجتبی عوضلو
آخر هفته گذشته به همراه نامزدم برای خوردن غذا به رستوران ... در محله آپادانا رفته بودم. موقع سفارش غذا متوجه شدم که به دلیل افزایش قیمت‌ها، پول کافی در کارت بانکی‌ام ندارم. به یکی از دوستانم پیامک زدم که برایم اندکی واریز کند؛ اما گویا دوستم دیر متوجه شد. موقع پرداخت صورتحساب، دستگاه پوز بانکی رستوران، پیام کافی نبودن موجودی داد؛ اما صاحب رستوران که در آن لحظه در کنار پیشخوان بود، روی یک برگه کاغذ شماره کارت بانکی خودش و رقم صورتحساب را برای من نوشت و گفت بعدا برای من واریز کنید. واقعا اگر این اتفاق نمی‌افتاد، معلوم نبود وضعیت روحی من چه شود.نیما
