گزارش «دنیایاقتصاد» از زمینهای کشاورزی جنوب تا بازار تهران
سقوط آزاد قیمت پیاز
تورم چند قلم صیفی
براساس گزارش مرکز آمار ایران پیاز در فروردین ماه بیشترین تورم منفی در بخش میوه و سبزی را برجا گذاشتهاست. براساس این گزارش پیاز درحالی فروردین امسال کیلویی ۴ هزار و ۷۰۰ تومان فروخته شده که در فروردین ۹۹ کیلویی ۸ هزار تومان نرخ خورده بود. این افت قیمت تورم منفی ۴۴درصدی نسبت به فروردین سال ۹۹ برای پیاز را نشان میدهد. تورمی که برای گوجهفرنگی در همین مدت منفی ۲/ ۲درصد ثبت شده است. قیمت گوجهفرنگی در فروردین امسال و پارسال اختلاف زیادی ندارد و در هر بازه قیمت این صیفی خوشرنگ حدود کیلویی ۶ هزار تومان بوده است. همینطور خیار که فروردین ۹۹ نزدیک به ۵ هزار تومان فروخته شد امسال با رشد ۹۹ درصدی قیمت به کیلویی ۱۱ هزار تومان رسید و باتوجه به شواهدی که کشاورزانجنوبی میگویند احتمال افزایش قیمت این صیفی در ماههای آینده وجود دارد.
زیان کشاورزان
«گوجهفرنگی کیلویی ۲۰هزار تومان.» تابستان پارسال این جمله تیتر خبرگزاریها بود. ارزش ریال کاهش قابلتوجهی را تجربه کرد و واسطههای بازار میوه صادرات کالا را به عرضه به بازارهای داخلی ترجیح دادند. درحالی گوجهفرنگی در میوهفروشیهای مرکز تهران کیلویی ۲۰ هزار تومان فروخته شد که کامیونهای بار گوجهفرنگی در صف گذر از مرزهای غربی بودند. این صادرات انبوه باعث شد قیمت این قلم از صیفیها در بازار داخلی جهش یابد و دولت هم صادرات آن را ممنوع کرد. سیاستی که اگرچه قیمت این صیفی در میوهفروشیهای مرکز شهر تهران را کاهش داد اما ضرر هنگفتی به کشاورزان زد. همین سناریو برای پیاز هم پیاده شده است. دولت با هدف کنترل قیمت بازار داخلی صادرات پیاز را ممنوع کرده و این بخشنامه باعثشده توریهای ۳۰ کیلویی پیاز به قیمت ۸ هزار تومان روی زمین کشاورزی بمانند و خریداری برای آنها نباشد.
افزایش هزینههای تولید و کاهش سود
یکی از کشاورزان جنوبی میگوید سیاستهای دولت عامل اصلی سقوط قیمت پیاز است. غلامعباس رستمی که امسال ۵ هکتار پیاز کاشته است، میگوید: «حتی یک ریال برداشت نکردم و محصول مزرعهام در کیسههای ۳۰ کیلویی روی زمین ماندهاند.» این کشاورز معتقد است یکی از دلایلی که باعث افت قیمت این صیفی سر زمین شد: «کاشت بیرویه پیاز بود. سود خوبی در دو سال گذشته از کاشت پیاز نصیب کشاورزان شد و به همین دلیل امسال میزان کاشت این صیفی در جنوب افزایش یافت.» او میگوید: «توریهای سیکیلویی پیاز سر زمین ۵ هزار تومان و در شهرهای نزدیک ۸ هزار تومان فروخته میشود، این درحالی است که تنها قیمت توری خالی پیاز امسال به ۲ هزار تومان رسید و هرکارگر برای پر کردن هر توری پیاز ۸ هزار تومان دستمزد میگیرد. به بیانی دیگر حتی پول کارگر درنمیآید چه برسد به سود.» این کشاورز با اشاره به اینکه امسال نزدیک به ۵۰ تن پیاز کاشتهاست، میگوید: «امسال قیمت هرکیلو بذر پیاز به ۱۲ میلیون تومان رسید. همینطور نرخ اجاره هر هکتار زمین کشاورزی در جنوب کرمان تا ۳۰ میلیون تومان افزایش یافت. قیمت سمی که اتفاقا مخصوص پیاز هم هست دوسال پیش لیتری ۲۰۰ هزار تومان بود که الان شده یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان. هر کیسه کود اوره که یکی از اصلیترین و ابتداییترین کودهای کشاورزی است هم از بستهای دو میلیون تومان رد شده است درحالیکه قیمت سهمیهای آن ۸۰۰ هزار تومان بود. این قیمتها برای کسی است که کود را در بازار پیدا کند، وگرنه حتی کود هم در بازار نیست. نرخ کارگر برای هرس زمین هر روز ۲۵۰ هزار تومان است، هزینههای آبیاری و متفرقه هم به این لیست اضافه کنید؛ آنوقت باید هر ۳۰ کیلو پیاز را ۸ هزار تومان بفروشیم.» طبق گفته این کشاورز قیمت نهادههای کشاورزی از دوسال پیش بیش از ۵۰درصد رشد کردهاست، این درحالی است که دو سال پیش نرخ خرید پیاز سر زمینهای کشاورزی جنوب کشور هر کیسه ۱۵هزار تومان بود. عددی که با نرخ کیلویی ۵۰۰تومان ابتدای فصل برداشت مقایسه کنیم نسبت به سقوط قیمت پیاز و بهتبع آن ضرر کشاورزان دید بهتری پیدا میکنیم. به گفته رستمی دلیل این نوسان شدید قیمتی سیاستهای «یکشبه دولت» است: «وقتیکه قیمت پیاز در بازارهای داخلی کمی بالا میرود، دولت بلافاصله برای تنظیم بازار صادرات محصول را ممنوع میکند و بازار با چنین شرایطی مواجه میشود.» این کشاورز میگوید: «همیشه راه صادرات باز بود و محصولات صیفی به کشورهای عربی و غربی صادر میشد اما امسال دولت صادرات را ممنوع کرد آن هم درحالیکه تا جایی من اطلاع دارم بخش عمدهای از زمینهای زراعی جاسک، میناب، بندرعباس، منوجان، اسلامآباد، کهنوج و جیرفت پیاز کاشتهاند. جواب این تعداد از کشاورزان زیاندیده را چه کسی میدهد؟» رستمی اضافه میکند:«هیچ خریداری در زمینهای جنوبی بهدنبال خرید پیاز نیست. از کسانی که کامیون دارند درخواست میکنیم بیایند و این محصولات را به نقاط مختلف کشور ببرند که حداقل خراب نشود؛ کاملا رایگان.» او درباره شرایط مابقی صیفیها میگوید: «امسال بیشتر محصولات خیار را سرما زد و گلخانههای کمی محصول را به بار نشاندند، به همین دلیل کشاورزانی که خیار کاشتند با بازار خوبی مواجه شدند اما شرایط بازار گوجهفرنگی هم شبیه پیاز است و کشاورزان امیدی به سود ندارند.
برای درک بهتر شرایط، اگر متوسط میزان برداشت پیاز از هر هکتار را ۵۰ تن درنظر بگیریم و هزینه هر هکتار را ۳۰ میلیون تومان، برای کاشت این محصول در پنج هکتار باید ۱۵۰ میلیون تومان هزینه کرد. با متوسط قیمت خرید پیاز کیلویی هزار تومان، کشاورز انتظار درآمد ناخالص ۲۵۰ میلیون تومانی را دارد. همین نرخ خرید را اگر به ۵۰۰تومان برسانیم میزان هزینه و آورده کشاورز یکسان و سود او صفر میشود. اما امسال شرایطی ایجاد شده که اصلا نرخی وجود ندارد که پای محاسبه میزان ضرر باز شود. اطلاعات «دنیایاقتصاد» نشان میدهد کشاورزانی که امسال پیاز کاشتند عملا باید سال زراعی گذشته را بدون سود درنظر بگیرند. برای بررسی ابعاد بیشتر این موضوع سراغ محمد نیکفر رئیس خانه کشاورز استان کرمان رفتیم.
دلایل تولید این حجم از مازاد نیاز در بخش صیفیها چیست؟
بیبرنامگی وزارت جهادکشاورزی. تا وقتیکه آمار اطلاعاتی کامل توسط دولت ارائه نشودو الگوی کاشت کارشناسیشدهای تدوین نشود میتوان هرسال انتظار چنین اتفاقاتی را داشت. سالهای گذشته کشاورزان جنوبی از کاشت پیاز سود مناسبی بردند که همین موضوع سبب شد امسال زارعان بیشتری به کاشت پیاز روی بیاورند. کشاورزان کلان پیاز، گوجه و هندوانه را صادر میکردند و کشاورزان خرد بازار داخلی را پاسخ میدادند. امسال که صادرات ممنوع شد بازار با مازاد تولید قابلتوجهی روبهرو شد و شرایط اینچنینی پیش آمد. مشکل اصلی اینجاست که نهاد متولی دولتی بدون داشتن اطلاعات صحیحی از شرایط و میزان کاشت کشاورزان به سیاستگذاری میپردازد؛ سیاستهایی که تا وضعیت کشاورزان فاصله زیادی دارد.
دلیل نوسانات قیمتی صیفیها در بازار چیست؟
سال گذشته قیمت گوجهفرنگی در تهران به ۲۰ هزار تومان هم رسید درحالیکه قیمت آن سرِ زمین کیلویی پنج هزار تومان بود. چرا گران شد؟ چون به سبب کاهش ارزش پول ملی سود بازار صادراتی برای واسطهها بسیار بیشتر از بازار داخلی بود. از طرفی چون ناظری در بازار وجود ندارد میزان گوجههای روانهشده به مرزها افزایش یافت و کاهش عرضه در بازار داخلی باعث افزایش قیمت این محصول شد. اولین راهکاری که دولت داشت چه بود؟ ممنوعیت صادرات. نتیجه این سیاست کامیونهای حامل گوجهای بودند که در بیابانها و لب مرز بار خود را خالی کردند چون حتی برگشت بار به بازار داخلی هم دیگر بهصرفه نبود، آن هم درحالیکه همین محصول در مرکز کشور به کیلویی ۲۰ هزار تومان رسیده بود. شرایط پیاز هم دقیقا مشابه شرایط گوجهفرنگی است. دولت صادرات صیفیها را ممنوع کرد و دوباره به پله اول برگشتیم؛ مازاد تولید و ضرر تولیدکننده.
شرایط صیفیکارهای جنوب استان کرمان چگونه است؟
یکی از اعضای خانه کشاورز کرمان امسال نزدیک به ۸۰۰ میلیون تومان برای کاشت پیاز هزینه کرد و با ممنوعیت صادرات عملا تا مرز ورشکستگی رفت. میانگین هزینه کاشت هر هکتار پیاز حدود ۳۰ میلیون تومان است درحالیکه قیمت خرید از کشاورز این محصول، امسال بهزور به کیلویی ۵۰۰ تومان رسید. بسیاری از کشاورزان تنها محصول را برداشت کرده و از رانندگان خواستهاند که به جنوب استان بروند و پیازها را رایگان به نقاط دیگر کشور منتقل کنند؛ یعنی شرایط بهگونهای است که کشاورز محصول را رایگان میدهد اما خریدار ندارد. آیا این کشاورز دیگر توان کاشت برای سال زراعی آینده را دارد؟ البته بعضی از شرکتهای تعاونی روستایی به خرید محصولات مازاد کشاورزان پرداختند اما حجم تولید آنقدر زیاد است که این کارها جواب نمیدهد. موضوعی که شاید کسی متوجه آن نباشد ضرر هنگفت کشاورزانی است که نقدینگی خود را با وام تهیه کردهاند. بخش اعظمی از کاشت مزارع جنوب از سوی کشاورزانی انجام میشود که با گرفتن وام و اجاره زمین به تولید میپردازند و عملا زیر بار قرض مالک زمین و بانکها هستند. در چنین شرایطی کسانی که بیشترین ضرر را هم میکنند همین زارعان خردهپا هستند که توان آنها برای ادامه کار عملا از بین رفته است و اکثرا به فکر کاری به جز کشاورزی برای بازپرداخت وام میافتند. اگر شرایط همینگونه ادامه پیدا کند دیگر کسی سمت کشاورزی نمیرود.
به نظر شما راهحل اساسی این مساله چیست؟
الگوی کشت، الگویی که تدوینش نیازمند ارائه اطلاعات از سوی وزارت جهادکشاورزی است. کشاورز باید بداند چه میزان محصول بکارد و شرایط بازارها چگونه است؟ وقتی هرکسی برای خودش میکارد و تنها صادرات باعث میشد مازاد تولیدمان به چشم نخورد با کوچکترین مشکل در مسیر صادرات، به چنین وضعیتی دچار میشویم. تا زمانیکه الگوی کشت مناسبی برای صنعت کشاورزی کشور که بسیار هم مهم است تدوین نشود، کشاورزان هرسال باید منتظر چنین ضررهایی باشند. راهحل بعدی پشتیبانی از صنایع تبدیلی است. بعد از نفت محصولات صادراتی استراتژیک ما محصولات کشاورزی مثل پسته هستند. همینطور صیفیهای ایران بخش عمدهای از تقاضای بازارهای عربی و غربی و شرقی را تامین میکند. در چنین شرایط و پتانسیلی جای صنایع تبدیلی برای تولید محصولات فرآوریشده صیفیها واقعا خالی است. اما متاسفانه با توجه به بوروکراسی پیچیده و همچنین وامهای غیرکارشناسی که به بخش کشاورزی هدایت میشود عملا فعالان این حوزه زیر دین بانکها میمانند و حاشیه سود کمی نصیبشان میشود که باعث شده رغبت و نشاط ورود به حوزه صنایع تبدیلی هم از بین برود.