ناصرخسرو واکسن ندارد
خیابان ناصرخسرو. از ظهر گذشته اما هنوز هوا گرم است و دلالهای دارو روی نیمکتهای پیادهروی سمت راست خیابان یا روی موتورشان زیر سایه درختها بیتوته کردهاند. یکی از این فروشندهها در مقابل سوال واکسن کرونا داری؟ پاسخ میدهد: «چندتا میخوای؟» وقتی سفارش ۸ دزی را میشنود دست در جیبش میکند و دو شکلات بیرون میآورد: «این دوتا رو داشته باش تا ۶ تای بعدی.» بعد با لحن شوخی ادامه میدهد: «داستان واکسن کرونا در ناصرخسرو همینقدر مسخره است. اصلا امکانش وجود ندارد. دولتها و شرکتهای بزرگ برای نگهداری واکسن از کلی تجهیزات استفاده میکنند؛ کاسب ناصرخسرو چگونه واکسن را نگهدارد؟» او میگوید مردم ما ساده هستند و «هر حرفی را سریع باور میکنند. اگر واکسن در بازار باشد یعنی در بیمارستانها هم به اندازه کافی موجود است در صورتیکه حتی همه پرستارها هنوز واکسینه نشدهاند واکسن کرونا در ناصرخسرو یک شوخی است.» یکی دیگر از دلالهای این خیابان هم وجود واکسن در بازار را تکذیب میکند و آدرس کوچهای را میدهد «که اگر باشد آنجا دارد.» کوچه مسجد نور، در دل خیابان ناصر خسرو. کوچهای بنبست که مغازههای چیده شده در دو طرف آن را به دالانی تنگ و باریک تبدیل کردهاند. دونفر انتهای کوچه ایستادهاند. آنها هم به محض شنیدن اسم واکسن وجودش در بازار ناصرخسرو را تکذیب میکنند: «هرکس گفته دروغ گفته. اگر هم واکسنی آمده باشد میرود جاهای خاص دست آدمهای خاص به من و شما نمیرسد. حرف این شبکههای خارجی را هم باور نکنید. واکسن کجا بود؟ اوایل امسال چند نفر از روسیه واکسن آورده بودند اما آنقدری نبود که وارد بازار شود.» پس از اینکه اصرارهای خبرنگار «دنیای اقتصاد» بیشتر میشود دلال دارو میگوید: «اگر همین الان واکسن کرونا پیدا کنی خودم ازت ۱۰ میلیون تومان نقد میخرم. روزی سه چهار نفر اینجا درباره واکسن سوال میکنند و وقتی متوجه میشوند که در بازار نیست حرفمان را باور نمیکنند.»