بیکاری قالیبافان؛ نتیجه بیتدبیریها
ابزارهای حمایتی در این صنعت آنچنان پیچیده و سخت نیستند و با اجرا کردن آنها حداقل میشد علاوه بر بازار داخل بخشی از بازار بینالمللی و منطقهای را حفظ کرد.بازاری که امروز نه به سبب کیفیت و کار خلاقانه رقبای ایران، بلکه بهدلیل ثبات اقتصادی آنها در کنار رها شدن این صنعت در ایران و بیخیالی مدیران از دست رفته است. مهمترین عامل در بخش بازار بینالمللی تبلیغات هوشمند در بازارهای هدف است که باید با استفاده از ظرفیت سفارتخانهها و رایزنان اقتصادی این کار را انجام داد. وقتی فرشهای هندی و پاکستانی با قیمت کمتر در بازارهای هدف ما جولان میدهند باید با تبلیغات روی کیفیت و نقشونگارهای خاص ایرانی مشتری را جذب کرد. حضور پر قدرت هیاتهای تجاری در نمایشگاههای مختلف از طریق دادن یارانه و کمکهای مالی برای حضوری قوی در این نمایشگاهها لازمه نگهداشتن بازاری است که قرنها است متعلق به ایرانیها بوده. شاید اکنون به سبب کرونا نمایشگاهی وجود نداشته باشد، اما با توجه به اخبار امیدبخشی که در حوزه کشف واکسن این بیماری منتشر شده باید از همین الان برای عادی شدن شرایط برنامهریزی کرد. باید برای تبلیغات هزینه کرد. باید فرش ایرانی را از طریق ابزارهای اطلاعرسانی به مردم سایر کشورها معرفی کرد؛ اینها مستلزم تخصیص بودجه و هدفگذاری مشخص است. ارتباط مستقیم صادرکنندگان و تاجران با قالیبافان نیز یکی از کارهایی است که باید توسط سازمانهای متصدی امور فرش صورت گیرد.
در سالهای اخیر این دلالها بودند که سود اصلی را از این صنعت میبردند، اما اگر این سود بین صادرکننده و قالیباف تقسیم شود هر دو طرف انگیزه بیشتری برای کار کردن خواهند داشت. کملطفی مدیران در بیمه قالیبافان و نبود مشوقهای حمایتی به دارندگان دار قالی برای خرید مواد اولیه یکی دیگر از مجموعه بیتدبیریها است که باعث شد کالایی که جزو ردیف اقلام اقتصاد مقاومتی بود امروز در رکود کامل به سر ببرد. قالیبافان اقشار ضعیفی هستند و تریبون، سندیکا یا صنفی ندارند تا صدای خود را به گوش مسوولان برسانند درحالیکه زیبایی ویلاها و خانههای اروپایی و آمریکایی با دسترنج هنر یک زن عشایری دوچندان میشود، اما هنوز بیمه آنها سامان پیدا نکرده و بودجه آن کم و زیاد میشود. برای جلوگیری از بیکار شدن قالیبافان راهی به جز تعریف بستههای تشویقی برای خریداران داخلی وجود ندارد باید بازار داخلی را تحریک کرد و از سوی دیگر هزینه تمام شده فرش را پایین آورد که این امر از طریق کنترل بازار مواد اولیه و اختصاص آنها به قالیبافان میسر است. تعرفه نخ،ابریشم و پشم را باید به صفر رساند. با توجه به افزایش قیمتها نقدینگی لازم برای قالیبافان تعریف شود تا همزمان با طرحهای تشویقی برای بازار داخل بتوان جلوی این بیکاری عظیم را گرفت. بازار داخلی این ظرفیت را دارد تا حتی در صورت صفر شدن صادرات باز هم دار قالیبافان سرپا بماند در غیراینصورت ماههای آینده اثرات نامطلوب بیکاری قالیبافان را در جامعه شاهد خواهیم بود.