۱- فرهنگ مادی شخصی

فرهنگ مادی، ممکن است در خلوت و توسط یک شخص تنها یا صرفا برای استفاده‌ او تولید شود. انگشتری را تصور کنید که روی خود نقشی دارد که حاکی یک باور دینی (مثلا نام یک شخصیت مقدس) است. استفاده شدن آن انگشتر، تنها می‌تواند به جهان‌بینی خود آن فرد دلالت داشته باشد و نمی‌توان تمایلات فرهنگی بیان‌شده روی آن را به یک اجتماع انسانی تعمیم داد؛ چراکه تامین منابع لازم برای تولید آن فرهنگ مادی شخصی را صرفا یک نفر یا گروه بسیار کوچکی از افراد انجام داده‌اند.

در حالت ایده‌آل، پژوهش‌های کمّی قبلی که در زمینه تاریخ اقتصادی انجام شده، متوسط درآمد و قیمت‌های کالاهای مورد نیاز برای تولید آن فرهنگ مادی شخصی را تخمین زده‌اند. محققان علوم اجتماعی می‌توانند با بررسی سهم حدودی هزینه‌هایی که شخص برای تولید فرهنگ مادی شخصی خود کرده است، میزان اهمیت آن مفاهیم فرهنگی برای فرد را کشف کنند. به‌علاوه باید دانست که با استفاده از روش کمّی، می‌توان بسامد استفاده از نوع خاصی از پیام بر روی فرهنگ مادی شخصی یافت‌شده از اعضای اجتماع را مطالعه کرد و این می‌تواند به ما توانایی حدودی از تعمیم حدسمان درباره تمایلات کل را بدهد: فرض کنید چشم‌های شما را بسته‌اند و وارد یک معبد شده‌اید، از بسامد گردنبندهای صلیب، حدس می‌زنید که در کلیسا هستید.

۲- فرهنگ مادی جمعی

فرهنگ مادی جمعی، آن مصادیقی از فرهنگ مادی را شامل می‌شود که در فرآیند تولید خود، به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم اجتماعی از انسان‌ها را درگیر کرده است. گاهی اوقات مردم یک شهر با سرمایه‌گذاری جمعی (Crowdfunding) اقدام به ساخت بنا یا در کل یک شیء مادی می‌کنند که تمایلات فرهنگی آنها را عیان کند. مثلا ممکن است مردم برای ساخت یک زیارتگاه برای شخصی مقدس هزینه کنند. وقتی با استفاده از شواهد تاریخی مطمئن می‌شویم که جمعی از مردم، به انتخاب خودشان، منابع در اختیار خود را برای فرهنگ مادی هزینه کرده‌اند، درمی‌یابیم که دلالت‌های آن فرهنگ مادی، قابل تعمیم به آن اجتماع انسانی است. بسیاری از بناهای مذهبی را می‌توان مصادیقی از فرهنگ مادی جمعی دانست.

در اینجا به کمک مطالعاتی که درباره تجارت، رونق و رکود و در کل شرایط کلان اقتصادی که آن فرهنگ مادی جمعی در آن به وجود آمده است، می‌توان دریافت که سرمایه‌گذاری مردم بر چنین پروژه‌ای، به معنای این است که چه ابعادی از فرهنگ، تا چه حد برای ایشان مهم است: آنها می‌توانستند همان هزینه را برای توسعه شهر خود در جنبه‌های دیگری انجام دهند.

۳- فرهنگ مادی حکومتی (رسمی)

بسیاری از مصادیق فرهنگ مادی، صرفا به‌طور مستقیم توسط مردم تامین مالی نمی‌شده‌اند یا حداقل بخش قابل توجهی از فرآیند تولیدشان را مدیون حاکمان بودند که درآمد خود را از طریق خراج، بنگاه‌های حکومتی (مانند زمین‌های متعلق به حاکم) یا غارت دیگران به‌دست می‌آوردند. این مصادیق فرهنگ مادی جمعی را باید «فرهنگ مادی رسمی» دانست؛ چراکه حاکم، با حمایت یا دخالت مستقیم خود در فرآیند تولید آن، به آن «رسمیت» بخشیده است. مطالعه فرهنگ مادی حکومتی می‌تواند رویکرد خوبی برای فهم فضای اقتصاد سیاسی در گذشته باشد. برای مثال، سکه‌هایی که توسط حاکمان ضرب می‌شد، روی خود دلالت‌هایی فرهنگی داشتند. حاکمان، ضرب سکه به نام خود را یکی از شئون سیاسی می‌دانستند و از طریق این کار، به حکومت خود «رسمیت» می‌بخشیدند. روی سکه‌ها، علاوه بر نام حاکم و محل ضرب، شعارها، نمادها و گزاره‌های فرهنگی نیز یافت می‌شد و حاکمان در کنار معرفی خود روی ابزار مبادله رایج در اقتصاد، تمایلات فرهنگی مختلفی را نیز رسمیت می‌دادند.