تاثیر هجرت از گهواره بشری بر توزیع درآمد چیست؟
رد پای ماقبل تاریخ در نابرابری
نابرابری و تنوع بین فردی
نابرابری در دهههای اخیر بهطور قابل توجهی افزایش یافته است و سهم درآمدی که در اختیار یکدرصد از جمعیت جهان است به ۱۹درصد رسیده است. این نابرابری سرسامآور الگویی به همان اندازه قابل توجه را تحتالشعاع قرار داد یعنی یک تنوع جهانی عمیق در درجه نابرابری. چرا نابرابری در کشورها و مناطق متفاوت است؟ چرا برخی از جوامع به طرز چشمگیری نابرابرتر از سایرین هستند؟ خرد متعارف نشان میدهد که تفاوت در درجه نابرابری درآمد در بین کشورها منعکسکننده تنوع در شیوع استعداد فرهنگی نسبت به یک جامعه برابریطلب و همچنین در فراگیر شدن نهادهای کاهشدهنده نابرابری است. علاوه بر این، با توجه به نقش تغییرات تکنولوژیک و جهانی شدن در تکامل نابرابری، شدت این نیروها در سراسر کشورها بیشتر به توزیع نامساعد جهانی نابرابری کمک کرده است.
این مقاله این فرضیه را پیش میبرد و بهطور تجربی ثابت میکند که در اقتصاد بازار که در آن تفاوتهای درآمد بیانگر تفاوت در صفات تولیدی در بین افراد است، بخش مهمی از درجه نابرابری درآمد در بین جوامع نشاندهنده نابرابری در تنوع بینفردی اجتماعی است که در طول دوران ماقبل تاریخ شکل گرفته است. مهاجرت انسان ماقبل تاریخ به خارج از آفریقا یکی از مهمترین فصلهای تاریخ بشریت است که شرایط اولیه را برای تکامل سکونتگاههای انسانی در سراسر جهان تشکیل میدهد.
با توجه به ماهیت سریالی این پراکندگی انسانی، این فرآیند مهاجرت ذاتا با کاهش تنوع در میان جمعیتهایی که در فواصل مهاجرتی بیشتری از شرق آفریقا ساکن شده بودند، همراه بود (اثر سریالی بنیانگذار). با فاصله مهاجرتی بیشتر انسانها از آفریقا، تنوع فرهنگی، زبانی، رفتاری و فنوتیپی در جوامعی که فرزندانشان در نهایت تشکیل دادند، کاهش یافت. علاوه بر این، ازآنجاکه جمعیتهای ملی مدرن معمولا از گروههایی از افراد با اجداد مختلف تشکیل شدهاند، درجه تنوع این جمعیتهای ملی با میانگین وزنی فاصلههای مهاجرتی هر یک از جمعیتهای اجدادی آنها از گهواره بشریت در آفریقا محاسبه میشود.
ما فرض میکنیم که فاصلههای مهاجرتی جمعیتهای اجدادی ملتهای مدرن از آفریقا بر میزان ویژگیهای تولیدی آنها و بنابراین سطح نابرابری درآمد آنها تاثیر گذاشته است. تا زمانی که نهادهای بازار به افراد بر اساس مهارتهای شناختی و غیرشناختی و همچنین ویژگیهای فنوتیپی و رفتاری آنها پاداش میدهند، نابرابری درآمد در میان جمعیتهایی که اجدادشان (بهطور متوسط) نزدیکتر به مهد بشریت در آفریقا بودهاند، بیشتر خواهد بود؛ زیرا آنها پراکندگی بیشتری در صفات تولیدی دارند. با توجه به تاثیر مهاجرت ماقبل تاریخ به خارج از آفریقا بر ویژگیهای نهادی و فرهنگی، یک بررسی تجربی قطعی از فرضیه پیشنهادی در یک محیط بین کشوری امکانپذیر نخواهد بود.
در عوض، چارچوب تجربی مطلوب مستلزم کاوش در خاستگاههای تنوع در نابرابری در گروههایی از افراد است که در یک کشور متولد و ساکن هستند؛ اما از سرزمینهای اجدادی متفاوت سرچشمه میگیرند. درحالیکه این گروه از افراد در معرض نیروهای اقتصادی و نهادهای سیاسی یکسانی قرار میگیرند، با سطوح مختلف تنوع جمعیتی اجدادی مشخص میشوند. در چنین شرایطی، فرضیه پیشنهادی حاکی از آن است که نابرابری درآمدی بیشتر در میان آن دسته از افرادی که از نسلهای اجدادی هستند که بهطور متوسط نزدیکتر به مهد بشریت در آفریقا زندگی میکنند و بنابراین تنوع بیشتری دارند، رواج دارد.
به نظر میرسد که ایالات متحده بهویژه برای بررسی این فرضیه مناسب باشد. اول، بهعنوان یک اقتصاد بازار، تفاوتهای درآمد در ایالات متحده احتمالا منعکسکننده تغییرات در ویژگیهای تولیدی است. دوم، جمعیت ایالات متحده تنوع قابل توجهی را در منشأ اجدادی خود نشان میدهد که بیش از صد وطن ملی اجدادی را دربرمیگیرد. سوم، دادههای قابل اعتماد در سطح فردی درباره درآمد کسبشده برای میلیونها نفر از ساکنان ایالات متحده در دسترس است. بررسی تجربی فرضیه پیشنهادی از تغییرات در فاصله مهاجرت ماقبل تاریخ از آفریقای شرقی جمعیت اجدادی کارگران ایالات متحده استفاده میکند تا ارتباط بین درجه نابرابری درآمد و تنوع جمعیت اجدادی را بررسی کند (شکل ۱).
تجزیه و تحلیل تجربی نشان میدهد که دستههایی از افراد با ریشههای اجدادی یکسانی که اجدادشان (بهطور متوسط) نزدیکتر به مهد بشریت در آفریقا زندگی میکردهاند، متنوعتر هستند و درواقع سطوح بالاتری از نابرابری دارند که با شاخص جینی از درآمد کسبشده اندازهگیری میشود. این نتیجه هم از نظر آماری و هم از نظر اقتصادی بسیار قابل توجه است.
فرضیه پیشنهادی حاکی از آن است که نابرابری درآمدی بیشتر در میان گروههایی از افراد در جامعه ایالات متحده که در ایالات متحده متولد شدهاند و جمعیت اجدادی آنها (بهطور متوسط) نزدیکتر به مهد بشریت در آفریقا زندگی میکردند و در نتیجه تنوع ژنتیکی بیشتری داشتند، رواج دارد. تجزیه و تحلیل تجربی از تغییرات در نابرابری درآمد در گروههایی از افراد متولد ایالات متحده از ریشههای مختلف برای تایید فرضیه پیشنهادی استفاده میکند. این مقاله اثر تنوع جمعیتی اجدادی را بر نابرابری درآمد، با استفاده از دادههای مربوط به درآمد، نسب و ویژگیهای جمعیتی از نظرسنجی جامعه آمریکا در سالهای 2010 و 2020 (نمونههای 5ساله) و همچنین سرشماریهای سالهای 1980، 1990 و 2000 برآورد میکند. هر یک از این مجموعه دادهها از میلیونها فرد از بیش از صد اصل و نسب تشکیل شده است.
متغیر وابسته (نابرابری درآمد)
متغیر وابسته، نابرابری در هر گروه جمعیتی است که متشکل از کارگران مزدبگیر متولد ایالات متحده در سن کار است. اگر درعوض این متغیرها را در نظر بگیریم، از نظر کیفی تاثیری در نتایج نمیگذارد:
1- افراد شاغل، 2- افراد شاغل در بخش خصوصی 3- افراد در سن کار اولیه (یعنی 25 تا 54 سال) یا 4- کارگران تماموقت. برای هر سطح جمعیتی، شاخص جینی درآمد بهدستآمده بهعنوان معیار اولیه نابرابری درآمد و همچنین سهم درآمد متعلق به 1درصد، 5درصد و 10درصد بالای توزیع درآمد محاسبه میشود.
متغیر مستقل (فاصله از گهواره بشریت)
مهاجرت ماقبل تاریخ انسانهای خردمند به خارج از آفریقا عمدتا با گسترش تدریجی مشخص میشد؛ جایی که در هر مرحله یک زیرگروه از افراد محل سکونت اجدادی خود را ترک میکردند تا مستعمره جدیدی را دورتر از محل سابق ایجاد کنند و تنها زیرمجموعهای از تنوع صفات در سکونتگاه اجدادی خود را حمل میکردند. با توجه به ماهیت سریالی این پراکندگی انسانی، اثر موسس سریال منتج ذاتا با کاهش تنوع جمعیتهایی که در فواصل مهاجرتی بیشتری از آفریقا مستقر شده بودند، همراه بود (شکل 2). با مهاجرت بیشتر انسانها از آفریقا، تنوع فرهنگی، زبانی، رفتاری و فنوتیپی در جوامعی که فرزندان آنها تشکیل میدادند، کاهش یافت .
با این حال، ازآنجاکه ملتهای مدرن ممکن است شامل جمعیتهایی باشند که خود از اجداد مختلف منشأ گرفتهاند، فاصله مهاجرت از مهد بشریت در آفریقا به هر ملتی با میانگین وزنی فاصلههای مهاجرتی جمعیتهای اجدادی از آفریقا محاسبه میشود. بنابراین، متغیر مستقل، تنوع جمعیتی پیشبینیشده در هر سطح جمعیتی در ایالات متحده است، همانطور که با فاصله وزنی مهاجرت از شرق آفریقا از سرزمین اجدادی هر یک از این گروههای جمعیتی گرفته شده است.
یافتههای اصلی
اثر برآوردشده نشان میدهد که مهاجرت ماقبل تاریخ به خارج از آفریقا و تاثیر آن بر تنوع بین فردی، در واقع یک عامل تعیینکننده منفی بسیار مهم برای معیار ترجیحی ما از نابرابری درآمد است (یعنی شاخص جینی). علاوه بر این، اگر اثرات ثابت خاستگاه اجدادی را در نظر بگیریم و در نتیجه تاثیر فاصله مهاجرت ماقبل تاریخ از آفریقا را بر نابرابری بر اساس تفاوت در تنوع جمعیتی سرزمینهای اجدادی در هر قاره تخمین بزنیم، این اثر تخمینی پایه از نظر آماری بسیار معنادار باقی میماند.
تاثیر افزایش فاصله مهاجرت ماقبل تاریخ از آفریقا و کاهش مرتبط با آن در سطح تنوع بین فردی بر نابرابری، قابل توجه است. بهطور خاص، تغییر منشأ جغرافیایی یک جمعیت اجدادی از پایینترین فاصله مهاجرتی تعدیلشده با اجداد از آفریقا به بالاترین (یعنی افزایش 20000 کیلومتری فاصله مهاجرتی تنظیمشده از آفریقا) باعث کاهش 7/ 4درصدی شاخص جینی میشود. (یعنی کاهش 11درصدی نسبت به سطح متوسط 43/ 0) .
آزمایش فرضیه ما ذاتا با بررسی تاثیر تنوع جمعیت اجدادی بر نابرابری درون گروهی در میان بازماندگان این جمعیتهای اجدادی در ایالات متحده مرتبط است. نکته مهم این است که این بعد از نابرابری درآمدی، بعد غالب در سطح کلی نابرابری درآمدی است. نابرابری درون گروههایی از افراد که از همان سرزمینهای اجدادی سرچشمه میگیرند، بزرگتر از نابرابری بین این گروهها است.
همانطور که فرضیه پیشنهادی نشان میدهد، تاثیر تنوع بین فردی بر نابرابری بهطور قابل قبولی از طریق تاثیر تنوع بیشتر جمعیت بر پراکندگی وسیعتری از صفات تولیدی عمل میکند. درحالیکه دادههای ما معیارهای مستقیمی از پراکندگی مهارتهای شناختی و غیرشناختی در گروههای جمعیتی را در اختیار ما قرار نمیدهد، ما را قادر میسازد کانالهای میانجی نزدیک مرتبط را کشف کنیم. یعنی تاثیر فاصله مهاجرت از آفریقا و تنوع بین فردی بر پراکندگی در این موارد: گروههای جمعیتی ساکنان ایالات متحده که اجدادشان نزدیکتر به مهد بشریت در آفریقا زندگی میکردند و بنابراین تنوع بیشتری دارند، دارای 1- پراکندگی تحصیلی بیشتر و 2- پراکندگی بیشتر در تعداد ساعات کار که بهطور قابل قبولی بازتابدهنده طیف وسیعتری از تمایل به کار و اوقات فراغت است.
نتیجهگیری
این تحقیق، ریشههای تنوع در شدت نابرابری در جوامع را روشن میکند. ما فرضیه جدیدی را مطرح میکنیم که در اقتصاد بازار که در آن تفاوتهای درآمد منعکسکننده تغییرات در صفات تولیدی در بین افراد است، یک جزء مهم از تفاوتها در نابرابری در جوامع را میتوان به تفاوت در تنوع جمعیت اجدادی نسبت داد که توسط دوران ماقبل تاریخ شکل گرفته است. مهاجرت به خارج از آفریقا با توجه به تاثیر پراکندگی ماقبل تاریخ بشریت بر ویژگیهای نهادی و فرهنگی، یک بررسی تجربی قطعی از فرضیه پیشنهادی در یک محیط بین کشوری را امکانپذیر نخواهد کرد. در عوض، محیط تجربی مطلوب مستلزم کاوش در منشأ تنوع در نابرابری در گروههایی از افراد است که در یک کشور مشترک متولد شده و ساکن هستند و در معرض نیروهای اقتصادی و نهادهای سیاسی یکسانی هستند؛ اما در منشأ اجدادی خود متفاوت هستند.
در چنین شرایط تک کشوری، فرضیه پیشنهادی حاکی از آن است که نابرابری درآمدی بیشتر در میان گروههایی از افراد، در جامعه که جمعیت اجدادی آنها نزدیکتر به مهد بشریت در آفریقا زندگی میکردند و بنابراین متنوعتر هستند، رواج خواهد داشت. با بررسی ریشههای نابرابری در بین جمعیت ایالات متحده، استفاده از دادههای خرد غنی درباره میلیونها فرد متولد ایالات متحده، با بیش از صدها اصل و نسب مختلف، شواهدی برای فرضیه خود پیدا میکنیم. یافتهها در نمونههای مختلف، از جمله نمونه بومی آمریکایی که منحصرا از افرادی تشکیل شده است که در دوره پس از ۱۵۰۰ در معرض مهاجرت انتخابی به ایالات متحده قرار گرفتهاند، وجود دارد. علاوه بر این، ویژگیهای جغرافیایی بالقوه گیجکننده که میتواند با فاصله مهاجرت از آفریقا مرتبط باشد، گنجانده میشود. بهطور خاص، تجزیه و تحلیل نشان میدهد که ساکنان ایالات متحده که اجدادشان نزدیکتر به مهد بشریت در آفریقا زندگی میکردهاند، بنابراین تنوع بیشتری دارند، دارای موارد زیر هستند:
1- تنوع آموزشی بیشتر. 2- ناهمگونی بیشتر در تعداد ساعتهای کار و دامنه تمایل به کار و اوقات فراغت که بهطور قابل قبولی بازتاب گستردهتری دارد. 3- روحیه کارآفرینی بیشتر.
مقاله گالور(2023) در زمره مقالاتی است که بر مقوله انتقال ژنتیکی تمرکز دارد. گالور به همراه جمعی از اقتصاددانان در حدود بیش از یک دهه است که در حیطه فاصله مهاجرتی از شرق آفریقا و تاثیر آن بر تنوع ژنتیکی تحقیق میکنند. آنها در مقالات متعددی تاثیر تنوع بین فردی را بر متغیرهایی از جمله بهرهوری کل عوامل، تضاد و درگیری بررسی میکنند. تاثیر فاصله مهاجرتی از شرق آفریقا بر تنوع و تاثیر تنوع بین فردی بر نابرابری جدیدترین مقاله آنها است که هفته گذشته در ژورنال NBER منتشر شد.