در انتظار عشق
من هفده ساله هستم و تازه آموزش در مدرسه ام پس از مدتها مختلط شده است. اما تنها یک-ششم دانش آموزها از جنس دیگرند و مابقی همه مثل خودم پسرند. من احساس میکنم که مدرسه به نیازهای احساسی من پاسخ نمیدهد و نوجوانیام در مدرسه خواهد گذشت بیآنکه عشق واقعی را تجربه کرده باشم. در واقع، میترسم که اصلا هیچ نوع عشقی نصیبم نشود. آیا شما میتوانید کمکم کنید؟ یا لااقل بهم امید بدهید؟
دانش آموز
من هفده ساله هستم و تازه آموزش در مدرسه ام پس از مدتها مختلط شده است. اما تنها یک-ششم دانش آموزها از جنس دیگرند و مابقی همه مثل خودم پسرند. من احساس میکنم که مدرسه به نیازهای احساسی من پاسخ نمیدهد و نوجوانیام در مدرسه خواهد گذشت بیآنکه عشق واقعی را تجربه کرده باشم. در واقع، میترسم که اصلا هیچ نوع عشقی نصیبم نشود. آیا شما میتوانید کمکم کنید؟ یا لااقل بهم امید بدهید؟
دانش آموز
دانشآموز عزیز
حق با توست. مدرسه نیازهای احساسی تو را پاسخ نداده است. حتی اگر تعداد پسرها تنها کمی بیش از دخترها میبود هم - مثلا 55 به 45 - باز، طبق الگوی سنتی هر نفر با یک نفر، 10 پسر اضافه میآمد و آنوقت قدرت چانه زنی دخترها افزایش مییافت. دخترهای عاقل میدانند که چطور از این فرصت رقابتی به نفع خود بهرهبرداری کنند.
با این حال وقتی بزرگتر بشوی نوبت تو هم خواهد رسید. چون در کشورهای توسعه یافته، تعداد زنان جوان بیشتر از مردان جوان است.
مازاد عرضه زنان جوان نیرویی به ضرر آنها ایجاد خواهد کرد که در نتیجه زنها برای مقابله با آن باید اقدام کنند. این مقابله را در خوش لباستر بودن یا تحصیل کردهتر بودن زنها نسبت به مردها میتوانیم ببینیم. چون بازار نامزدی به راحتی از تعادل خارج میشود.
با این حال قوی باش. من وقتی همسن تو بودم شرایط به مراتب بدتری داشتم، مدرسه ما کاملا پسرانه بود. اما درست وقتی که همه چیز را از دست رفته میدیدم، چشمم به مدرسه دخترانه روبهرویی مان افتاد.
ارسال نظر