دنیای اقتصاد:
«تنها یک بانکدار برجسته نبود. به موسیقی، به نقاشی و به سینما هم دلبسته بود. هم مایهگذار و هم پیشبرنده کار دستاندرکاران این هنرها بود. در شیوع و پیشبرد نقاشی در ایران ابتکارهای فراوانی کرد و به کارهای نقاشان برجسته مانند هوشنگ پزشکنیا و سهراب سپهری و بهمن محصص توجه فراوان داشت و از آنان برای هدیه به بانکداران بزرگ جهان میفرستاد و سبب فروش کارهایشان میشد. چنانکه وقتی مرکز مطالعات بانکی را در تهران به راه انداخت، آن را با دهها نمونه برگزیده از کارهای این نقاشان آراست و به نوعی موزه کرد.» این توصیف ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز بزرگ، از شخصیت مهدی سمیعی است.
گاهی اوقات، شرکا در وایت و کیس تماسهایی از قضات دادگاههای جنایی دریافت میکردند که میگفتند متهمی خاص به وکیل نیاز دارد و توانایی پرداخت هزینهها را ندارد. آنها از شرکت میخواستند که یک همکار جوان و توانمند را برای دفاع از متهم بیبضاعت اعزام کنند. شرکا در بخش دعاوی نمیتوانستند به قضاتی که اغلب باید پیش آنها حاضر میشدند، نه بگویند؛ علاوه بر این، این فرصت برای همکاران جوان مفید بود؛ چراکه تجربه ارزشمندی در دادگاه کسب میکردند.