برای مورخان دوران اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم، سال ۲۰۲۴ سالگرد مهمی به شمار میآید. هشتاد سال پیش، در ژوئیه۱۹۴۴، شهر کوچک «برتون وودز» در «نیوهمپشایر» ایالات متحده میزبان کنفرانسی بینالمللی با هدف ایجاد مجموعه جدیدی از قوانین و نهادها برای برقراری نظم و ثبات در سرمایهداری جهانی و حفظ آن در مواجهه با فجایع حاصل از جنگ جهانی دوم بود.
تام انگلهارت، نویسنده و روزنامهنگار
مترجم: سعید اکبری
من در ۲۰ژوئیه۱۹۴۴ در بحبوحه جدالی عالمگیر که جنگ جهانی دوم نام گرفت، متولد شدم. درست است که جنگ در اوت۱۹۴۵ پیش از آنکه من بتوانم حتی نام پدر و مادرم را صدا بزنم با بمباران هیروشیما و ناکازاکی پایان یافت، ولی من بهطرز عجیبی در میان جنگ بزرگ شدم. من در شهر نیویورک زندگی کردهام و از کودکی تاکنون هیچ جنگی را از نزدیک لمس نکردهام. همانطور که در کتابم زوال فرهنگ پیروزی نوشتهام، پس از جنگهای سرخپوستی، جنگ همیشه شرح وحشیگری «آنها» و خوبی «ما »بوده است؛ ما پیروز میشدیم، «آنها» شکست میخوردند و «نمایش کشتار» آغاز میشد. فیلمهایی که در اینباره ساخته میشدند، سرشار بودند از لذت مشاهده صحنههای کشتار صدها غیرسفیدپوست، صحنههایی که معمولا پیشدرآمدی برای حل اختلافات بین سفیدپوستها بودند.
دنیایاقتصاد: کیت دی دیکسون، نویسنده و تحلیلگر نظامی در مقالهای با عنوان «جنگ در زمینهای نوین: پست مدرنیسم»، با بیان اینکه در وضعیت پست مدرن؛ حقیقت با استفاده از نشانهها، نمادها، سنتها، اسطورهها، تکنیکها و استعارهها ساخته میشود، چنین استدلال کرده است: «در جریان جنگهای پستمدرن، تصاویر و شبیهسازیها گاهی به اندازه رویدادهای واقعی اهمیت دارند؛ زیرا به خودی خود تبدیل به رویداد میشوند. حقیقت در بدترین حالت، نامربوط و در بهترین حالت وابسته به موقعیت است.
با توجه به هممرزبودن مناطق غربی ایران با امپراتوری عثمانی، تجارت میان ایران و عثمانی از راههای ارتباطی دو کشور انجام میشد. امنیت اقتصادی بر اثر وقوع جنگ و گسترش آن در غرب کشور و نیز حضور قوای نظامی متفقین و متحدین و تسلط متناوب آنها بر این منطقه از بین رفت و از مبادلات بازرگانی بهشدت کم شد.