گروه تاریخ و اقتصاد: موریس آله ( Maurice Allais) اقتصاددان فرانسوی در نهم اکتبر (17 مهرماه) سال 2010 چشم بر جهان فرو بست. او در سال 1988 جایزه نوبل اقتصاد را به خاطر «ارائه نظریه بازارها و بهره‌برداری کارآ از منابع» دریافت کرده بود.

آله در پاریس، در خانواده‌ای کم درآمد به دنیا آمده و پدرش صاحب یک مغازه کوچک پنیرفروشی بود. در ماه اوت 1914 پدر به جنگ فراخوانده شد و یک سال بعد در حالی که به اسارت نیروهای آلمانی درآمده بود، درگذشت. آله در فقدان پدر زندگی سختی داشت. با این حال در سال 1929 در دو رشته ریاضیات و فلسفه لیسانس گرفت، در سال 1931 به اصرار مادر خود به دانشکده پلی‌تکنیک پاریس رفت و در سال 1933 فارغ‌التحصیل شد و سپس به خدمت وظیفه فراخوانده شد. پس از گذراندن دوره‌های لازم در مدرسه توپخانه ارتش از سال 1936 به‌عنوان مهندس پلی‌تکنیک به کار پرداخت و در حالی که 25 سال داشت، به‌عنوان مدیر شرکت معادن نانت منصوب گردید.

در همان سال بار دیگر به ارتش فراخوانده و به جبهه ایتالیا اعزام شد و به سمت فرمانده توپخانه سنگین ارتش فرانسه در منطقه بریانسون منصوب شد ولی جنگ واقعی تنها دو هفته طول کشید. با توقف جنگ، آله به پاریس بازگشت و از سال 1943 مدیریت اداره آمار و اسناد معادن پاریس را عهده‌دار شد.




وی از طریق دو تحقیق مهم و اصلی خود (۴۷- ۱۹۴۳) و به‌عنوان استاد دو نفر از پیشگامان برجسته نظریه والراس جدید، یعنی ژرار دُوبرو و ادموند مالینُود، بخش اعظمی از مطالعات اقتصاددانان اصلی مکتب لوزان را به برنامه تعادل عمومی پس از جنگ انتقال و ارتباط داد.

آله به‌عنوان یک اقتصاددان آزاداندیش فرانسوی تلاش‌های بسیاری برای انتقال پیام مکتب اصلی لوزان یعنی اندیشه‌های والراس و پارتو به دوران جدید داشت. وی این مهم را از طریق آنچه امروزه «انقلاب پارتویی دهه ۱۹۳۰» نامیده می‌شود، به انجام رساند. از لحاظ تفکر اقتصادی، آله تحت‌تاثیر پارتو است. آله بیان می‌کند: «من به تدریج به این عقیده رسیده‌ام که افراد بیشتر تحت‌تاثیر علایق، سلایق و احساسات خود هستند تا تحت تاثیر منطق، هم‌چنین استدلال و علم در رفتار آنها تاثیر ناچیزی دارد.»

در مقالات سال ۱۹۴۳، آله زمینه را برای پیشرفت بخش اعظمی از نظام پارتویی که دلایل مربوط به قضایای بنیادی رفاه را در دو چارچوب ایستا و مدت‌دار دربرداشت، فراهم کرد. وی با ادامه فعالیت خود به آشکارسازی مسائلی پرداخت که امروزه به‌عنوان مفاهیم استاندارد مربوط به ورشکستگی‌های تجاری در مجموعه تعادل عمومی، نام و جای دارند.
آله «قانون طلایی رشد بهینه» را مدت‌ها قبل از فلپس و نویمان ارائه کرده و در پیشبرد قانون بامول در تقاضای معاملاتی برای پول سهم بسزایی داشت.





بخش بزرگی از مقالات آله، به‌خصوص نظریه مازاد مبادله ارزی و ثبات و نیز نظریه نسبیت روانشناختی او در رابطه با پول یا به‌طور کامل نادیده گرفته شده و یا بدون شناخت صحیح توسط ناشران پنهان کار مقالات اقتصادی دزدیده شده‌اند. کوشش‌های فراوان آله در دعوت به ارزیابی‌ مجدد شالوده نظریه والراس جدید وتلاش‌های وی در جهت اصلاح آن، تنها چند صباحی است که مورد توجه دقیق قرار گرفته است.

موریس آله توضیح می‌دهد که مکانیسم رقابت، به شرط آنکه امکان کامل صورت‌پذیری آن تامین گردد، در رفع مشکل کمبود و نارسایی که بزرگ‌ترین مشکل اقتصادی است، عاملی بی‌نظیر است. با قبول اینکه منابع طبیعی در برابر نیازهای پایان‌ناپذیر بشری محدودند باید در آن واحد با توجه به مساله اجتماعی توزیع، سرمایه‌های موجود به بهترین شکل تقسیم شوند. نظام پیشنهادی آله تنها شامل سازمان رقابتی اقتصاد و تشکیل یک دولت فدرال جهانی مبتنی بر آزادی گردش کالاها، سرمایه‌ها و انسان‌ها نبوده بلکه مالکیت جمعی زمین، بطلان نرخ بهره، حذف منافع، تعمیم درآمد کار و تحقق دادن به جامعه‌ای بدون طبقه را نیز در بردارد. این نظام به‌زعم خود وی بیشتر همچون کوششی در راه ترکیب و تالیف لیبرالیسم و سوسیالیسم به نظر می‌رسد. وی نظریه‌های متعددی درباره ارتباط عوامل و عناصر اقتصادی تدوین کرد نظیر ارتباط سرمایه‌گذاری، نرخ بهره و رشد.آله تا قبل از دریافت جایزه نوبل در خارج از فرانسه شهرت چندانی نداشت، اما پس از آن عقاید و نظریه‌های وی از طریق شاگردانش در اقصی نقاط دنیا پراکنده شد.





برگرفته از:
ویکی‌پدیا و کتاب «جوایز نوبل اقتصاد» نوشته
محمود قنادان، تهران: موسسه انتشارات دانشگاه تهران