از رشت به انزلی
گروه تاریخ و اقتصاد: صبح از شهر رشت حرکت کرده و روانه انزلی شدیم. در بالا خانههای پیربازار ناهار صرف شد، نایب قونسول روس و جمعی از اعیان رشت از آنجا مراجعت کردند. پس از آن به لتکا (قایق) و کرجی نشسته، در میان مرداب چند مرغابی شکار شد، به کشتی همایونی که حاضر شده بود رسیده و داخل کشتی شدیم. وضع مرداب و صفای آن تعریف و تمجید داشت. سه ساعت به غروب مانده، وارد انزلی شدیم. رسما شلیک توپ کردند. مقرب الخاقان نصرتالله خان سرتیپ طالش آمده بود. صاحب منصبان نظامی و توپچی سرباز ساخلو انزلی با لباس رسمی در میان باغ حاضر بودند.
گروه تاریخ و اقتصاد: صبح از شهر رشت حرکت کرده و روانه انزلی شدیم. در بالا خانههای پیربازار ناهار صرف شد، نایب قونسول روس و جمعی از اعیان رشت از آنجا مراجعت کردند. پس از آن به لتکا (قایق) و کرجی نشسته، در میان مرداب چند مرغابی شکار شد، به کشتی همایونی که حاضر شده بود رسیده و داخل کشتی شدیم. وضع مرداب و صفای آن تعریف و تمجید داشت. سه ساعت به غروب مانده، وارد انزلی شدیم. رسما شلیک توپ کردند. مقرب الخاقان نصرتالله خان سرتیپ طالش آمده بود. صاحب منصبان نظامی و توپچی سرباز ساخلو انزلی با لباس رسمی در میان باغ حاضر بودند. در برج شمسالعماره منزل شد. از این برج دریا نمایان بود. چند کشتی تجارتی در لنگرگاه بودند.
(سهشنبه، سوم ماه مه ۱۸۸۳ میلادی)
از «سفرنامه ایران و روسیه» عزالدوله، ملکونوف؛ به کوشش محمد گلبن، فرامرز طالبی. مشخصات نشر: تهران: دنیای کتاب، ۱۳۶۳
ارسال نظر