با رخ دادن جنگ هرات و موقعیت بیرجند به‌عنوان خط دوم جبهه از نظر ارسال غله و اسلحه، انگلیسی‌ها دریافتند که برای حفاظت بیشتر از مستعمرات خود در هند ضرورت دارد در بیرجند کنسولگری تاسیس کنند. به‌این منظور در سال ۱۲۷۳ خورشیدی ۱۸۹۴ میلادی، هیاتی به سرپرستی کلنل چارلز ییت به بیرجند درآمد و موجبات تاسیس کنسولگری را فراهم ساخت. به دنبال آن، روس‌ها نیز در رقابت با انگلیسی‌ها، در بیرجند کنسولگری تاسیس کردند. با این وجود اعتمادالسلطنه در مرآت‌البلدان در مورد بیرجند می‌گوید: «گمان من این است که بیرجند از قرای قهستان باشد.» و این نشان از آن دارد که حتی در دوران ناصری هم بیرجند اهمیت چندانی نداشته و شناخته‌شده نبود. وجود سنگ‌نوشته «استاد تنگل» در اطراف بیرجند، مبین این نظریه است که گذرگاه اصلی خراسان و قهستان به کرمان و جنوب ایران از درون «دره استاد» می‌گذشته و کوه باغران در جنوب بیرجند را قطع کرده و روستاهای نوفرست، کوچ، کاهین و چنشت بر کناره این گذرگاه شکل گرفته‌اند. قرار گرفتن بیرجند بر سر راه کرمان، یزد، هرات، سیستان و شهرهای میان راه باعث رفت و آمد بازرگانان شهرهای مختلف به آنجا شد و از آنجا که بیرجند تولیدکننده قالی بود، از دوره ناصرالدین شاه، از این راه صاحب درآمدی شد. شکر از روسیه و از راه سبزوار وارد بیرجند می‌شد و در عوض خشکبار، پوست، زعفران و تریاک از بیرجند به بندرعباس و سپس خارج صادر می‌شد. با رونق گرفتن تجارت در اوایل سده بیستم و گسترش بازرگانی میان انگلیس و هند، بیرجند شکوفایی بیشتری یافت. اتصال خط‌ آهن کراچی به زاهدان، موقعیت تجاری بیرجند را بیش از پیش بهبود بخشید و موجب تجمع تجار و صنعتگران در آنجا شد. به دنبال آن شعبه‌ای از بانک شاهنشاهی ایران در بیرجند تاسیس شد. اما در دوره رضاشاه پهلوی و پس از احداث راه‌آهن سراسری و افزایش حجم واردات از آلمان کم‌کم تجارت بیرجند با هند بریتانیا کاهش یافت. همچنین احداث جاده شوسه پس از جنگ جهانی دوم از زاهدان به بیرجند و از بیرجند به مشهد، موجب شد که کامیون‌ها بدون توقف یا با توقفی کوتاه در بیرجند، از زاهدان به مشهد یا تهران برسند. ماشین جای شتر را گرفت و کاروانسراها به گاراژ تبدیل شد. در نتیجه مرکزیت تجاری بیرجند متزلزل شد. این وضعیت و همچنین خشکسالی دهه ۱۳۲۰ خورشیدی موجب مهاجرت بسیاری از مردم بیرجند به شمال خراسان و شهرهای بزرگ ایران شد.

- امین تریان، بخشی از یک مقاله مندرج در «جستارهایی درباره‌ بیرجند»، به اهتمام دکتر علی‌محمد طرفداری و دکتر محمود رفیعی، تهران: انتشارات هیرمند، ۱۳۹۱، صص ۸۷-۹۸