اندر احوال فرهنگ در قرن هجدهم

گروه تاریخ‌اقتصاد: میر‌محمد‌ حسین‌بن‌ عبدالعظیم اصفهانی (در گذشت ۱۷۹۰.م) همچنان‌که از نامش پیداست از نسل مهاجران ایرانی است. پدرش در اوایل قرن ۱۸.م از ایران به هند مهاجرت کرده و به دربار نواب آوده راه یافته بود. دربار آوده در آن ایام پذیرای ایرانیان زیادی از صاحبان علم و ادب و اندیشه بود. میر‌محمد حسین مدتی در دربارهای نواب لکهنو و مرشدآباد خدمت کرد سپس در جست‌وجوی شغل و منصب به کلکته مهاجرت کرد. هنگامی که دربارهای نواب لکهنو، حیدرآباد و مرشدآباد تحت نفوذ انگلستان درآمدند، تعداد زیادی از صاحب‌منصبان مشاغل و مناصب خود را از دست دادند. محمد حسین علاقه زیادی به علوم جدید داشت و این موضوع محرک او برای سفر به اروپا و کسب علوم جدید و آشنایی با پیشرفت‌های فرنگ شد. احتمالا آشنایی و معاشرت محمد حسین با صاحب‌منصبان انگلیسی بنگال انگیزه او را برای یادگیری علوم فرنگی تشدید کرده باشد، چنان‌که در سفر خود به فرنگ نیز همراه یک صاحب‌منصب انگلیسی بنام الیوت بود. او خود در مقدمه سفرنامه‌اش به نام «رساله احوال ملک فرنگ» می‌نویسد که علاقه زیادی برای کسب دانش داشت، مخصوصا علوم حکمی که گاهی اوقات به عنوان علوم حقیقی شناخته می‌شود.

میر‌محمد حسین در سال ۱۷۷۵.م سفرش را به فرنگ آغاز کرد و این مسافرت حدود دو سال به طول انجامید. یک‏سال از این سفر در انگلستان سپری شد و طی این مدت او به فرانسه هم سفر کرد و در مسیر بازگشت مدتی را در مصر و جده ماند. میر‌محمد حسین در لندن با محققان و دانشمندان انگلیسی معاشرت پیدا کرد. بازدید او از اروپا به‌دلیل میل به کسب پیشرفت‌های علمی فرنگ در زمینه ستاره‌شناسی و علم‌الابدان(طب) بود. رساله‌ای از او به نام «هیات جدید انگریزی» باقی مانده که در این رساله وی به پیشرفت‌های علوم جدید به‌ویژه نجوم در فرنگ می‌پردازد و آموخته‌های خود از فرنگ را در آن بازگو می‌کند.

به نظر می‌رسد میر‌محمد حسین توانایی کافی در زبان انگلیسی به دست آورده باشد که او را قادر کرده تا کتب انگلیسی را به فارسی ترجمه کند. وی پس از بازگشت از فرنگ به دنبال ترجمه آثار علمی به زبان فارسی برآمد؛ اما از سوی نجبا و صاحب‌منصبان هیچ حمایتی از او به عمل نیامد و این کار پیشرفتی نکرد.

محمد حسین پس از بازگشت از فرنگ به کلکته رفت و در آنجا زیست و با اندیشمندانی چون عبداللطیف شوشتری، میرزا ابوطالب اصفهانی و تفضل حسین‌خان معاشرت پیدا کرد. او با محققان انگلیسی و صاحب‌منصبان اداری هم معاشرت داشت و با انجمن آسیایی کلکته که توسط ویلیام جونز بنیاد گذاشته شده بود، همکاری می‌کرد. وی در آخرین روزهای حیات از کلکته عازم لکهنو بود که در بنارس فوت کرد. سفرنامه او به دو زبان عربی و فارسی نوشته شده و متاسفانه بسیار خلاصه است. او سخنوری توانا بود.

با میر‌محمد حسین اصفهانی است که ما با اولین تصاویر اندیشمندانه از فرنگ آشنا می‌شویم. اندکی بعد میرزا ابوطالب در این راه گام‌های بزرگ‌تری برداشت. او در بررسی سیر نوگرایی و نواندیشی هند و ایران نمونه‌ای بی‌همتاست که با سفر علمی به فرنگ راه را برای سایر اندیشمندان همچون میرزا ابوطالب هموار کرد. شاید انگیزه اصلی میرزا ابوطالب اصفهانی برای سفر به غرب نیز تشویق‌های میر‌محمد حسین بوده باشد که در کلکته با او معاشرت داشت.

از میر‌محمد حسین دو رساله باقی مانده که اولی «احوال ملک فرنگ» است و دومی با عنوان «هیات جدید انگریزی» در کتابخانه مولانا آزاد دانشگاه اسلامی علیگره نگهداری می‌شود. این رساله در ۱۸ برگ است و تاکنون به زیور طبع آراسته نشده است. مقاله حاضر تصحیح همان نسخه رساله متعلق به دانشگاه اسلامی علیگره است که به‌دلیل در دسترس نبودن نسخه دیگری از آن، امکان مقابله با نسخ دیگر فراهم نشده است.

میر‌محمد حسین در این رساله ابتدا حدودات جغرافیایی فرنگ را بیان می‌کند و در ادامه از ملت‌ها و کشورهای اروپایی سخن به میان می‌آورد. کشف قاره جدید آمریکا به‌دست کلمبوس و کیفیت ورود اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها و بعدها سایر کشورهای اروپایی به این سرزمین از دیده تیزبین میر‌محمد حسین مخفی نمانده و او در رساله خود به این موضوع هم توجه کرده است. این ایامی بود که کمتر اندیشمند و صاحب خردی در ممالک شرقی از قاره جدید آمریکا و اوضاع و احوال آن اطلاع داشت. این موضوع نشانگر آن است که ممالک شرقی و از جمله هند و ایران تا چه میزان از پیشرفت‌های علمی و اوضاع و احوال روز جهان بی‌اطلاع بودند. میر‌محمد حسین همچنین در رساله موجز خود به اوضاع دینی قرون وسطای اروپا و اصلاحات دینی توسط لوتر و کالون هم اشاره کرده و از اقدامات این دو در مبارزه علیه کلیسا و اقتدار آن جانبداری کرده است.

میر‌محمد حسین همچنین به تلاش‌های علمی فرنگ در حوزه نشر، از جمله تالیف، تحقیق، ترجمه و انتشار کتب توجه کرده و ویژگی‌های مثبت چاپ کتاب را اولا «شمارگان بالا» و ثانیا «نبود اختلاف در نسخه‌های متعدد کتاب» می‌داند و می‌نویسد که مصنف مال زیادی از چاپ کتاب تحصیل می‌کند.

عمده مطالب رساله چنان‌که از نامش پیدا است درباره علم ستاره‌شناسی و هیات است که میر‌محمد حسین به نیت آموختن این علوم راهی سفر فرنگ شده بود. او به همراه منشی اعتصام‌الدین که در ۱۱۸۰.هـ/۱۷۶۵.م و منشی اسماعیل که در ۱۱۸۶.هـ/۱۷۷۱.م به فرنگ سفر کردند، پیشگامان سیاحان فارسی‌نگاری هستند که سفرنامه و مطالب درخوری را از سفر خود به فرنگ به یادگار گذاشتند.

آنچه از نظرتان می‌گذرد بخش‌هایی از متن رساله «هیات جدید انگریزی» با تصحیح علی دهگاهی به نقل از مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی است:

بدان که از قرب سیصد سال اکثر عجایب و غرایب آشکار شدند و اسرار و مخفیات و صنایع ظهور نمودند چنانچه در قوم انگریز هیات جدید پیدا شد. بدان که زمین فرنگ زمینی است واسع که منقطع می‌شود به طرف ساحل محیط غربی و اتصال می‌یابد به اقصای شمالی که در شرقی[شرق] آن زمین بلاد یونان و روم است یعنی تعلقه قسطنطینه و در سمت جنوب این بلاد خلیج مغرب است که فاصل شده است در ملک فرنگ و مغرب و بربر و مصر. در مغرب پادشاه اسلام است از سادات در بلده مراکش و فارس تا حالا استقلال دارد و به اسپانیول حرب و ضرب مدام دارد. از مدت سیصد سال و به قضای آسمانی ملک اندلس را که اهل اسلام گرفته و در خلافت بنی‌امیه از جمله امهات بلاد اسلام شده بود و علما و فضلا و اولیا و ارباب کمال در آنجا از حد حصر افزون بودند در طرفه‌العین باز به‌دست اسپانیول درآمده فرنگ اصلی شد. در آن سرزمین احدی از اهل اسلام نماند مگر کتب‌خانه‌های قدیم و مساجدها که اسپانیول بر سبیل یادگار و کارنامه‌های خود نگه داشته است. در زمین فرنگ ساکن است گروه عظیمه قدیمه که مختلف است زبان هر یکی به شدت اختلاف. بر سبیل اختصار در تمام تعلقه فرنگ چهارده گروه صاحب شوکت و سطوت حکومت و سلطنت می‌کنند که احوال هر یکی از آنها در ضمن قوم مجملا به تقریر خواهد آمد. بدان که بر ساحل غربی فرنگ پادشاه پرتکیش [پرتغال] سلطنت می‌کند که در سوابق ایام استقلال تمام داشت و در این ایام به‌سبب تسلط پادشاه اسپانیول بسیار ضعف در سلطنت او راه یافته لیکن در آمریکا و اقالیم دیگر همچنان است که بود. در شرقی ملک پرتکیش مملکت با وسعت پادشاه اسپانیول واقع است که شهر «مدری دبر» لب دریای «اَلن‌تاجو» آباد و معمور است آنچنان‌که شهر «لزبون»(لیسبون) که پایتخت پرتکیش است نیز بر لب دریای مذکوراست، لیکن در مقامی که دریای تاجو در محیط(اقیانوس) می‌ریزد. در شرقی ملک اسپانیول مملکت فرانسیس است که در شهر فرنجه حکومت‌گاه دارد و این شهر نیز بر لب دریای عظیم که آن دریا مسمی به «سینیا»ست، آباد است. در شرقی شمالی ملک «فرانسیس ولندیز» است که در میان دریای بسیار بزرگ شاخ در شاخ چند شهر عظیم به آبادی و استحکام شدید جدید و قدیم معمور و مسکون است. شهر بزرگ ولندیز را در زبان انگلیسی مستردام [آمستردام] گویند و بیشتر بلاد این قوم در محیط و جزایر واقع شده و شهریت و وسعت آمستردام را نیز به صفای راسته‌ها و آرایش بازارها و کثرت تجار صاحب سطوت تعریف می‌کنند، به هر حال در جمیع اقوام فرنجه مالداری و تجارت ولندیز مسلم‌الثبوت است. در شرقی و شمالی ملک فرانسیس مملکت آلیمان است که در زبان انگلیسی «جارمانی» نامند و سلطان جارمانی خود را سلطان‌السلاطین می‌نامد. در سوابق زمان پادشاه فرانس یکی از زمین‌دارهای صاحب ثروت ملک آلیمان بود که از مدت دو هزار سال تخمینا خود نیز به سلطنت رسیده است. به هر صورت تعلقه «دینامارکبه» سمت شمالی جارمانی خشکی زمین در آب دریا درآمده واقع است که آن زمین را «جوتهه‌لانژ» نامند. دینامارک را نیز پادشاه است بسیار مستقل و در زمین یورپ دو قسم ملک دارد: اول تعلقه جوتهه‌لانژ که پایتخت او در آنجا است و ثانی آن طرف دریای فرنگ که نام شهر آن قطعه زمین تاردایی هست. تعلقه‌ای مثل تعلقه سوئد متضمن بر عجایب صنایع کردگار است که عبارت از ظلمات بود. در سمت شرقی جنوبی آلیمان مملکت رومیه‌الکبری واقع است و پاپه که نایب و خلیفه مسیح خود را می‌داند در آن شهر حکومت و سکونت دارد. به هر کیف شهر وَنَه‌ژِله بر لب دریای واقع شده که ترک آن را دَیتَه‌دک می‌خواند و انگلس آن آب را «ژنونی» نامد. دریایی است بسیار بزرگ، پایتخت جنوبی آلیمان درو [است]. شرقی مایل به شمال مملکت آلیمان ملک پروس و پولند(بخش‌هایی از لهستان و آلمان) پولند هر دو واقع است که حرب و ضرب پروس و ترکتازی او در تمام مملکت یورپ ضرب‌المثل است. به هر کیف پولند به سمت شمالی مملکت عثمانیه واقع شده که در سوابق ازمنه پولی بلده حاکم‌نشین پولنده را سلطان سلیم تسخیر فرموده بود و بعد هذا علت عود آن به صورت اصلی مبرهن نگردید و در این ایام شنیده شد که مملکت پولند [را] پروس و روس هر دو تسخیر کرده فی‌مابین تقسیم کردند. شمالی شرقی مملکت عثمان‌بَی شهر مسکویت و پترس‌پرک است که پایتخت روس است و از شرقی مملکت پولند تا مملکت چین ماچین و از شمالی مملکت عثمان‌بَی تا اقصای دریای محیط شمالی حکومت روس است که الیوم در تمام یورپ بلکه در بیشتر اقالیم به سطوت و قدرت سلطانی مثل او نیست. غربی شهر پترس که بر دریای فرنگ واقع شده آن طرف دریای فرنگ مملکت سوئد است که نیز پادشاه است با شوکت و شأن و تاردایی نام شهری است در تحت حکومت دینمارک. از عجایب قدرت الهی در آخر مملکت سوئد ظلمات است و تفصیل این مقال در کتب مبسوطه هیات است و اهل فرنگ. از ساحل غربی لیزبون[که] شهر مانند عروس آراسته است تا دریای مازندران که در وسط معموره واقع شده است به طول هزار فرسخ و به عرض مختلف و در شرقی مملکت فرنگ بندر هشتدرخان‌واقع است[را] یورپ نامند. قسطنطنیه اسلامبول در شرقی دریای رومیه‌الکبرا در جنوبی مسکویت واقع است که قریب سه چهار سلاطین فرنگ در زمان سابق در آن سرزمین حکومت داشته‌اند و امروز آن ملک را ترک «روم ‌ایلی» می‌نامند. ملک روم را دو حصه می‌کنند، آنچه از دریای روم به سمت جنوب آبادی‌ها واقع است مثل برصا و غیره آن را آناطولی می‌گویند و آنچه شمالی دریای روم است، آنها را روم‌ایلی می‌گویند. جزیره انگلند که به زبان عربی انگلس و به زبان فرنگ «گریت برتن» نامند و انگریز این جزیره را به تمامه آباد کرده در وسط ماشی زاید که قطعه جنوبی است، دیوار کشیده انگلند می‌نامند و در کمال آراستگی و نهایت پیراستگی مانند عروس ساخته و قطعه نصف شمالی را اسکاتلند گویند. این جزیره به تمامه در شمالی مملکت فرانس به فاصله ده فرسخ واقع است که عَلَم بندرانگلس را صاحب بندر فرانس و علم بندر فرانس را انگلیس می‌بیند. در جبال ملک تتار ملحق به دریای اسود تعلقه جرکس واقع شده است، در عین مملکت ایران. این چهارده سلاطین یورپ که عبارت از فرنگ و روم و روس است، تمام شد. ملک گرجستان که پایتخت این ملک شهر تفلیس است که در یک سمت آن بلاد داغستان است و پادشاه با سکه دارد. پادشاه حبش یعنی زنگبار که «ایکدر» نام شهر اوست نصرانی ملت است، صاحب سکه. ماورای این اقوام هستند، لیکن صاحب سکه و تخت و تاج نیستند.

انگلس به اعتبار استعداد ظاهر در تمامی فرنگستان ممتاز است خصوصا در جهاز(کشتی)رانی و جنگ جهازات احدی از اقوام فرنگ تاب مقابله انگلس ندارد. به تحقیق که شیوع یافته است در این قوم علوم لسانی و معرفت لغات قدیمه در عموم خلایق مانند زبان عربی و یونانی و رومی که مسمی است به زبان لتن و بیشتر کتب اهل فرنگ به این زبان است و حرص بسیار دارند، به تعلیم لغات مختلفه خصوصا زبان فرانس و آنکه از آنها فوت نمی‌شود، هیچ حرفی و نکته از زبان مختلفه فرنگ. هر که در شهری کتابی تصنیف می‌کند، ترجمه می‌کند گروه دیگر آن را به زبان خود و وسیع شده است دروازه تالیف و تصنیف از روی اصل؛ نقل در فرنگ از لغتی به لغتی. بلکه این فعل مثمر شده است، کسب اموال کثیر را زیرا که هرکس کتابی را تصنیف می‌کند در چاپخانه، مجلدات آن را (چاپ کرده) نسخه‌های متعدده می‌فروشد و مختلف نمی‌شود، به سبب چهاپه و نیز به سهولت مصنف را تحصیل مال می‌گردد. این صنعت در این ملک از مدت سه‌صد سال تخمینا ظهور یافته و از عربی‌دانی نیز خالی نیستند و در زبان عربی و ترکی و فارسی مجلدات ضخیم به قدر وسع ادراک خود پرداخته‌اند. مردی از قوم انگلیس در این نزدیکی که نام او بیل بود بر وزن «میل سرمه» یا «میل فرسخ» قرآن شریف را ترجمه کرد در زبان خود. متصدی این امر خطیر شد و آورد از اجابت تحریر از روی (شیرینی) بیان و التزام تطابق و ترک عصبیت ابنای زمان خود و سلوک طریقه انصاف و حل مشکلات از تفاسیر مشهوره مانند بیضاوی و کشاف. به تحقیق که واقع شد حکمت طبیعی و ریاضی از قلوب اینها به اسلوب جدید.

فصل: غریب‌ترین چیزی که در کمال غرابت و نهایت ندرت از آنچه اتفاق افتاد، اینها را و ظاهر کرد کمال اینها و مشهور کرد ذکر اینها را و امتیاز یافتند به آن بر کافه حکما و تفوق حاصل آمد به سبب آن بر فرقه علما این است که بعد از آنکه این گروه عاری بودند از علم و حکمت بالعموم به حدی که خواندن و نوشتن مخصوص (کشیشان) و رهبانین بود که تنگ کرده بودند، مجال بر خلایق خصوصا پاپ که خود را خلیفه حضرت عیسی می‌داند، هر که را می‌خواست کافر می‌کرد و هر که را می‌دانست مطیع می‌پنداشت به حدی که سعادت دنیوی و اخروی و شقاوت دارین موقوف به رضا و سخط او بود تا آنکه دفعتا پادشاه آلیمان که خود را سلطان‌السلاطین خیال می‌کرد به عصیان مبتلا شد و به این بلیه از دارالملک خود معتذر و مستغفر روانه حضور پاپ گردید. بعد عفو و بخشش به دارالملک خود عود نمود. بعد هذا دوکس از شاگردان پاپ که مسمی به «لوتر» و «کالوین» بودند و در علوم عقلی و لسانی و مناظرات و مجادلات سرآمد گشته، در مسائل ظاهر با پاپ مخالفت فاحش ورزیدند و بر او غالب آمدند. از روی جهت عقلی پاپ حکم به ارتداد آنها نمود، لیکن خلق کثیر بنابر استحسان طریقه آنها به آنها گرویده از تکالیف شاقه پاپ وارستند. بعد رد و قدم پاپ، آن حکومت مذکوره برای پاپ نماند مگر کنجی از ملک را مالک است در رومیه‌الکبری پایتخت پاپ است. درین زمان شنیده شد یعنی در سنه ۱۲۱۲ هجری سردار فرانس رومیه‌الکبری را تسخیر کرد و پاپ گریخته در ملک روس رفت. سابق به تحریر درآمده که ملک اندلس از بهترین بلاد اسلام بود و بعد دست یافتن اسپانیول بر آن مملکت کتب‌خانه‌های قدیم را آن قوم احتیاط نموده در خوض و تفحص کوشیدند تا آنکه یافتند هیات را از اجله علوم ماینفع در رشد دنیوی، خصوصا برای مصالح سفر بحر و سعی کردند در حال و تفتیش دقایق و غوامض این علم و ترجمه کردند کتب عربی و کتب حساب و هندسه و هیات را به زبان خود به قدری که مقدور بود.

پی‌نوشت:منابع در روزنامه موجود می‌باشد