کاپیتان پیکوت درکارخانه قند کهریزک
حسن فرازمند در چند شماره گذشته شما را با بخشهایی از وقایع چگونگی احداث نخستین کارخانه قند آشنا کردم و از زبان کاپیتان پیکوت وابسته نظامی سفارت انگلیس در ایران برایتان توضیح دادم که چه جنجالها و مشکلاتی در سر راه اندیشه و پروژه راهاندازی این کارخانه در ایران به وجود آمد. اکنون به بخش دیگری از ماجراهای پرپیچ و خم این قصه صنعتی در ایران میپردازم: در فصل پنجم گزارش کاپیتان پیکوت وابسته نظامی سفارت انگلیس در ایران به دولت متبوعش، بحث مفصلی درباره قیمت تولید قند در ایران ارائه میشود، و او از دیدگاه متخصصان مختلف قند در زمان احداث نخستین کارخانه قند در ایران در ۱۸۸۴ میلادی، انواع محاسبات و تخمینهایی را که در این باره زده میشود به اطلاع دولت وقت انگلیس میرساند و البته در پایان نتیجه همه ارزیابیها و محاسبهها را رضایتبخش اعلام میکند.
حسن فرازمند در چند شماره گذشته شما را با بخشهایی از وقایع چگونگی احداث نخستین کارخانه قند آشنا کردم و از زبان کاپیتان پیکوت وابسته نظامی سفارت انگلیس در ایران برایتان توضیح دادم که چه جنجالها و مشکلاتی در سر راه اندیشه و پروژه راهاندازی این کارخانه در ایران به وجود آمد. اکنون به بخش دیگری از ماجراهای پرپیچ و خم این قصه صنعتی در ایران میپردازم: در فصل پنجم گزارش کاپیتان پیکوت وابسته نظامی سفارت انگلیس در ایران به دولت متبوعش، بحث مفصلی درباره قیمت تولید قند در ایران ارائه میشود، و او از دیدگاه متخصصان مختلف قند در زمان احداث نخستین کارخانه قند در ایران در ۱۸۸۴ میلادی، انواع محاسبات و تخمینهایی را که در این باره زده میشود به اطلاع دولت وقت انگلیس میرساند و البته در پایان نتیجه همه ارزیابیها و محاسبهها را رضایتبخش اعلام میکند.
دقت نظر و توجه ویژه کاپیتان به این محاسبهها نیز جالب است، زیرا او با در نظر گرفتن احتمالات متفاوت به دولت وقت خود اعلام میکند که در هر شرایط و هر نوع محاسبه قیمتها باید چه روش و شیوهای را پیش گرفت. او در این قسمت از گزارش خود به نقل از آقای بارون دارپ (m-Baron Derp) سفیر وقت بلژیک در ایران توضیح دادهاست که بر این باور است که بازده به همان نرخی میرسد که در بلژیک وجود دارد، به عبارت دیگر از هزار کیلوگرم چغندر قند ۳۶ کیلوگرم خمیر چغندر و ۹۹ کیلوگرم شکر سفید (که با بهترین شیوه استخراج شده باشد) حاصل میشود.
کاپیتان با آوردن جدولهایی در این بخش از گزارش خود یادآور میشود، «مسیو راک مکرس» یکی از محاسبهکنندگان قیمت قند در آن زمان برآورد کرده است که قیمت هزارکیلو چغندر قند در ایران ۱۸ فرانک و در بلژیک ۷ فرانک و نیز اضافه قیمت برای رشد قیمت زغال سنگ (سوخت کارخانه) ۴ فرانک و ۸۰ سنت و محاسبه هزینههای عمومی در بلژیک یک فرانک و ۵۰ سنت است که جمع آن ۳۱/۳۰ فرانک میشود. این شیوه محاسبه قیمت تمام شده تولید یک کالا در آن روزگار به رغم پیشرفت سریع در انواع تکنولوژیهای محاسبهگر، باید امروز مورد توجه کسانی قرار گیرد که قصد انجام کاری بزرگ و ایجاد کارخانهای در منطقهای از کشور یا حتی خارج از کشور دارند. این دقتنظرها میتواند بخشهایی از تولید را بیمه کند و به عنوان تولید پایدار جایگاهی در صنعت کشور برای خود دست و پا کند.
او به نقل از جدول دیگری که توسط «مسیو پلت» یکی دیگر از محاسبهکنندگان قیمت تهیه شده، اعلام کرده است که قیمت هزار کیلو گرم چغندر قند برابر با ۹۹ کیلوگرم شکر سفید ۳۱ فرانک و ۵۰ سنت، تصفیه و تغلیظ آن (برابر با ۴/۹۷ کیلوگرم کله قند) ۱۱ فرانک و ۵۰ سنت، بهای هر ۴/۹۷ کیلوگرم قند ۴۲ فرانک و ۸۰ سنت و بهای هزار کیلو قند کله ۴۲ فرانک و ۹۳ سنت است که در ذیل آن تاکید شده است که این قیمت در آن روزگار به پول ایران ۶۵/۶۷ قران (با توجه به تغییر تاریخ محاسبات) میشود و مسیو پلت برای هزارکیلوگرم چغندر قند ۱۳تا ۱۴ درصد شکر حدس میزند و بر این باور است که این تنها برابر ۹۰ کیلوگرم قند خواهد بود و محاسبات خود را بر اساس پول رایج ایران در آن روزگار- که قران بوده است- ارائه میکند و مینویسد: قیمت هر هزار کیلوگرم چغندرقند به پول ایران ۲۳ قران، بهای ساخت قند (مانند بلژیک در بالاترین نرخ) ۲۵/۱۹ قران، پرداخت اضافه برای افزایش قیمت زغالسنگ (سوخت) ۵ قران، هزینههای عمومی یک ریال، اضافه کردن ۹۰ کیلوگرم شکر به پول ایران ۲۵/۴۸ قران، اضافه کردن ۱۰۰ کیلو شکر به پول ایران ۵۳/۶۱ قران و نیز بهای تصفیه شده کله قند ۸۰/۳۰ قران خواهد بود که جمع آن ۸۴/۴۱ قران میشود.
جمعبندی کاپیتان
جمعبندی پیکوت انواع محاسبات قیمت قند را روی میز خود میگذارد و آنها را با هم مقایسه میکند تا به دولت متبوع انگلیس بگوید که شرایط برای تاسیس نخستین کارخانه قند در کهریزک شهرری چگونه است و در ادامه مینویسد:
تفاوت محاسبات قیمت قند توسط «مسیو راک مکرس» و «مسیو پلت» زیاد است و در محاسبات فاصله قیمت قند ۶۵/۶۷ قران با رقم ۴۱/۸۴ قران دیده میشود و به این خاطر و با توجه به میزان بازدهی کارخانه یاد شده نظر کارشناسان یاد شده از سوی «مسیو بارون دارپ» سفیر وقت بلژیک در ایران مجددا خواسته شده است که «مسیو راک مکرس» گفته است گمان میکند که کارخانه یاد شده بتواند با این شرایط و محاسبات، کارهایی را آغاز کند و توان جذب چغندرقند را دارد، اما «مسیو پلت» فکر میکند که این کارخانه بهتر است به رغم داشتن توان بیشتر، در طول سال اول تولید، با ظرفیت محدودی کار خود را آغاز کند که قیمتهای تولید قند در ایران بر اساس این دو دیدگاه در آن زمان ۶۷/۶۵ قران و ۸۴/۴۱ قران با تصفیه ۱۰۰ کیلوگرم بوده است.
کاپیتان پیکوت که گویا در آن روزگار شخصا سراغ «مسیو بارون دارپ» سفیر وقت بلژیک رفته و در این باره با او به گفتوگو نشسته در این قسمت یادآور میشود که «مسیو بارون دارپ» به او گفته است که من با «مسیو پلت» در زمینه میزان بازدهی کارخانه در سال اول موافق نیستم و ترجیح میدهم تخمین مسیو «راک مکرس» تن را بپذیرم، بنا به محاسبات انجام شده «مسیو باروندارپ» محاسبات خود را متفاوت با مسیو پلت انجام میدهد و قیمت تولید را ۴/۸۴ قران در ازای صد کیلوگرم شکر تصفیه شده میگیرد، بنابراین او سود بیشتری نسبت به محاسبات مسیو پلت اعلام میدارد که برابر است با یک میلیون و ۶۴۸ هزار و ۵۹۸ قران، در حالی که مسیو پلت محاسبه کرده است که سود این کارخانه در سال یک میلیون و ۱۷ هزار و ۷۶۵ قران بوده است.
تلخیهای قند کهریزک
کاپیتان پیکوت سپس وارد بخش ششم گزارش خود که قسمت نهایی و خلاصهای از تمام ارزیابیهاست میشود و به دولت خود انگلیس چنین وانمود میکند که احداث نخستین کارخانه قند در ایران را با ریزترین عینکها و ذرهبینها زیر نظر داشته و بررسی کامل کرده است. او در این بخش از گزارش خود نوشته است:
این محاسبات بر اساس بهترین وضعیت و با تمام خوشبینیها انجام شده است، اما از آنجا که نرخ متغیر زغال سنگ، کک، چغندر قند و... برای هرگونه مبحثی در این زمینه همواره حائز اهمیت است، ضروری است که ارزیابیها و محاسبات نیز دوباره انجام شود و با واقعبینی بیشتری تمام امکانات را در نظر بگیریم، نه احتمالات را و بر این اساس تا حدودی باید قیمتها را واقعبینانهتر دید و سنجید.
کاپیتان سپس جدولهای تازه دیگری از محاسبات قیمت قند را با در نظر گرفتن حداقل شرایط (بدترین وضعیت) و بالاترین قیمتها تنظیم میکند و برای دولت متبوع خود به لندن ارسال میکند.
براساس چهار جدول جدید محاسباتی دیگری که توسط خود کاپیتان پیکوت ارائه میشود، سرجمع این سرمایه ۳ میلیون فرانکی برای احداث چنین کارخانهای با تبدیل به پول ایران (که آن روزگار یک قران معادل ۲ فرانک بلژیک ارزش داشته است) ۴/۴ درصد به سهامداران و سرمایهگذاران در این کارخانه سود خواهد داد.
کاپیتان میگوید: من نتایج به دست آمده را به آقای «بارون دارِپ» - سفیر وقت بلژیک - نشان دادم و او که نشان میداد به تحقیقات من علاقهمند شده است، به من گفت: شما محاسبات خود را فقط بر مبنای تولید اولیه این کارخانه قرار دادهاید و من فکر میکنم برای شروع با این مقدار صحیح است، اما تردیدی نیست که شرکت قند کهریزک پس از سه سال به بالاترین حد ظرفیت خود خواهد رسید. شما همچنین برآورد مصرف ۹۰ کیلوگرم شکر در ازای هر هزار کیلوگرم چغندر قند را انجام دادهاید که این محاسبه منصفانهای نیست و از آنجا که «مسیو پلت» ۱۲ تا ۱۳ درصد شکر از چغندر قند یافته است، در حالی که چغندر قند دارای ارزش شکری ۱۶ درصدی است.
هراس از تحریم تنباکو...
کاپیتان پیکوت سپس در جمعبندی پایانی مباحث مربوط به احداث این کارخانه مینویسد: در بسیاری از موارد مهم مانند به دست آوردن شکر در ازای هر هزار کیلوگرم چغندر قند و فاکتورهایی چون: قیمت تولید آن در بلژیک و مخارج نسبی کارگران، مخارج دستگاهها و به پا کردن آنها (ایجاد خط تولید)، آنها را به اجبار پذیرفتهام. با این وجود و با بیانی دیگر، اینجانب برای هر کدام از مسائل یادشده حاشیهنگاری و تحقیقهایی مناسب نوشتهام و درباره وضعیتی که ارائه کردم مطالب ظریف دیگری نیز وجود دارند که بعضی از آنها به این قرار است:
۱- توان تقابل علما (اشاره کاپیتان به اعلام موضوع علمای مذهبی ایران در موضوع تحریم تنباکو است)
۲- مخاطره رقابت با شرکتهایی که به طور پایداری در شمال ایران تاسیس شدهاند، مانند آنچه متعلق به روسها است.
۳- میزان توانایی تجاری کسانی که در این کار وارد میشوند.
۴- مهیا کردن آب برای کارخانه.
با توجه به مخالفت علما و تجربه ایشان در مساله واقعه رژی (تحریم تنباکو)، شرکت در حال حاضر در خطر است، به نظر میرسد که مردم به احتمال زیاد به این مساله از زاویه شخصی توجه میکنند، در این صورت مساله این خواهد بود که چگونه مردم انتظاراتشان را کم کنند؛ چراکه شرکت به حمایت از آنها (بهویژه اهالی شهر ری و کهریزک) نیازمند است، سنتگرایان بهخصوصی باید در استخدام شرکت درآیند تا بر حسن اجرای کارها نظارت کرده و مطمئن شوند که (با تاسیس این کارخانه) هیچ کاری مخالف قوانین مذهبی انجام نمیشود و استخوان و خون نباید به جای آهک مورد استفاده قرار گیرد، افزونبر این شرکت آماده است که نظر آنها را با دادن درصد خاصی از سود کارخانه به دست آورد، من این را در تخمینهای خود سالانه ۵۰ هزار قران تذکر دادهام.
در این قسمت از نوشتههای کاپیتان پیکوت که عینا در صفحات ۸۲ و ۸۳ نشریه شماره ۳۳ فصلنامه تاریخ روابط خارجی وزارت امور خارجه آمده، همچنین ذکر شده است که؛ باید منتظر ماند و دید که مقامات ایرانی در تهران تا چه اندازه از جهت مالی در این امر خطیر مشارکت میکنند، «مسیو دنیس» - کسی که خود با این موضوع سروکار دارد - به من گفت که شک دارد بتواند بیش از نیمی از تعهد پرداخت (سهامداران ایرانی) را جمعآوری کند که باید به فرانک پرداخت کنند، با این حال حتی اگر نیمی از آن بهدست آید، این به آن معنی است که سود کارخانه بین ایرانیهای بانفوذ تقسیم خواهد شد.
کاپیتان پیکوت در ادامه یادآور شده است که مسیو «بارون دارِپ» اذعان میکند که از همه اشتراک ۸۰۰ هزار فرانک به دست خواهد آمد و صدر اعظم در طول ۱۰ روز گذشته سهم خود را ۳ برابر کرده است و موفقیت شرکت همچنین ممکن است به میزان سرمایه پشتوانه شرکت بستگی داشته باشد. این ممکن است که کارهای کارخانه کمسود یا بیسود یا حتی از دست دادن پول برای یک سال انجام شود، اگر شرکت بتواند متحمل این وضعیت شود و تواناییهای خود را در نگهداری و سرپا نگه داشتن بازار کار نشان دهد، من بر این باور هستم که سودهای کلانی در آینده به دست خواهد آورد؛ چراکه محاسبات من براساس همه جوانب و تمامی احتمالات منفی دیگران انجام شده است، بنابراین احساس میکنم که مجبورم بگویم با حمایت شاه و دولت، صنعت قند در ایران به نتیجه خواهد رسید.
آغاز ساخت کارخانه
کاپیتان پیکوت با خوشبینی هرچه تمام گزارش چگونگی احداث کارخانه قند در کهریزک را به پایان رسانده و آن را تحویل مقامات دولت خود در لندن میدهد و پس از این مراحل و پشتسر گذاشتن پژوهشهای گروه پژوهشگر، فروش سهام و مشارکت امینالدوله در اعطای زمین (که آن هم خود قصهای شنیدنی دارد و بعدها جداگانه به آن خواهیم پرداخت) عملیات ساخت کارخانه در سال ۱۸۹۴ میلادی مطابق با ۱۳۱۲ قمری آغاز شد و سفارت بلژیک این مساله را همزمان با اعلام تشکیل کمپانی به اطلاع وزارت امور خارجه رساند، آنها متعهد شدند که طی شش ماه عملیات ساختوساز پایان یابد، در همین حال دستور خرید ماشینآلات کارخانه نیز صادر و لوازم مکانیکی کارخانه از کشورهای آلمان، بلژیک و انگلیس خریداری شد.
ماشینهای چغندر خردکنی، پختن شیره و تصفیه قند از کارخانه و بوکایبرلوف
گرُدن بُرخ کشور آلمان و دستگاه برق از کمپانی انترناسیونال الکتریک بلژیک و کورههای بخار از شرکت انگلیسی باب کِرِک از کارخانه ویلکک انگلیسی تهیه شد و بنابر نوشته محجوبی اردکانی این وسایل در همان سال به ایران رسید، اما مشکلات مربوط به گمرک؛ سبب شد مدتی در بندر بوشهر بماند، از این رو وزیر مختار بلژیک از ریاست گمرک بوشهر خواست که از ترخیص ۱۴۹ صندوق اسباب متعلق به کارخانه قندسازی در ایران جلوگیری نکند.
عملیات ساخت و نصب دستگاهها بیوقفه ادامه یافت، بهنظر میرسد شرکا و سهامداران بلژیکی هم سهم خود را پرداخت کردند، اما سهمیه یک هزار و پانصد تومانی باقیمانده ایرانیان هنوز پرداخت نشده بود. آنچه تاکنون درباره چگونگی احداث کارخانه قند کهریزک نوشتم، در واقع آرامش قبل از طوفان این قصه صنعتی بود با آغاز احداث این کارخانه ماجراهای عجیب و غریبی پیش میآید که در شمارههای بعد برایتان توضیح خواهم داد.
ادامه دارد
ارسال نظر