پایداری قدرت  55  نفر در آمریکا سپتامبر ۱۷۸۷، صحنه امضای قانون اساسی آمریکا

اندک زمانی پس از انتخاب باراک اوباما، در نوامبر ۲۰۰۸، زین در کنفرانس سالانه شورای ملی مطالعات اجتماعی در هیوستون سخنرانی کرد. او به معلمان یادآوری کرد که هدف از یادگیری تاریخ و مطالعات اجتماعی صرفا به خاطر سپردن وقایع نیست، بلکه ایجاد تمایل به تغییر جهان در دانش‌آموزان است. هنگام گفتن این جملات چشمان زین می‌درخشید. او تاکید کرد که این «یک هدف کوچک متواضعانه» است. زین اصرار داشت که معلمان باید به دانش‌آموزان کمک کنند تا «موضوعات اساسی را که ما را در یک جعبه خاص نگه می‌دارد» به چالش بکشند؛ زیرا بدون بازنگری انتقادی در زمینه نقش ایالات متحده در جهان، «امور اثرگذار بر تاریخ جهان هرگز تغییر نخواهند کرد.» و این « دنیای جنگ و گرسنگی و بیماری و نابرابری و نژادپرستی و تبعیض جنسی» همچنان باقی خواهد ماند. به گفته زین، یک فرض کلیدی که باید مورد تردید قرار گیرد، مفهوم «منافع ملی» است؛ اصطلاحی که در گفتمان سیاسی و دانشگاهی آن‌قدر رایج است که تقریبا نامرئی است. زین اشاره می‌کند که افسانه «یک خانواده بزرگ» با مقدمه قانون اساسی آغاز می‌شود: «ما مردم ایالات متحده...».

 زین خاطرنشان کرد که این «ما مردم» نبودیم که قانون اساسی را در فیلادلفیا به وجود آوردیم، بلکه ۵۵نفر ثروتمند بودند؛ آن هم مردان سفید پوست! با نادیده‌انگاری تفاوت‌های نژادی و طبقاتی، حکومت برده‌داران و بازرگانان و دارندگان اوراق قرضه تشکیل شد. زین در ادامه آن سخنرانی اثرگذار گفت: «سربازی که به عراق اعزام می‌شود منافعی مشابه رئیس‌جمهوری که او را به عراق می‌فرستد، ندارد. فردی که در خط مونتاژ در جنرال موتورز کار می‌کند، علاقه ای به مدیرعامل جنرال موتورز ندارد. نه، ما کشوری با منافع تقسیم‌شده هستیم و دانستن این موضوع برای مردم مهم است.»  فرض دیگری زین شناسایی کرد که در بسیاری از برنامه‌های درسی تاریخ ایالات متحده و کتاب‌های درسی تولیدشده توسط شرکت‌ها یک اصل اعتقادی است، «استثنایی‌گرایی آمریکایی» است؛ این ایده که ایالات متحده اساسا آزادتر، با فضیلت‌تر، دموکراتیک‌تر و انسانی‌تر از دیگر کشورهای جهان است. از نظر زین، ایالات متحده «امپراتوری است مانند امپراتوری‌های دیگر. یک امپراتوری بریتانیا وجود داشت، یک امپراتوری هلندی بود، و یک امپراتوری اسپانیا بود و بله، ما نیزیک امپراتوری آمریکایی هستیم. ایالات متحده از طریق فریبکاری و دزدی و تسخیر، درست مانند امپراتوری‌های دیگر، گسترش یافت؛ اگرچه در کتاب‌های درسی صورت مساله این قلدری امپریالیستی با اصطلاحات قانونی مانند خرید لوئیزیانا و واگذاری مکزیک، پاک شده است!» میهن‌پرستی فرض دیگری است که باید آن را زیر سوال ببریم. همان‌طور که زین به معلمان هیوستون گفت: «این برای همه بسیار زشت است وقتی جوانان با این فکر که میهن‌پرستی به معنای اطاعت از دولت است، بزرگ می‌شوند.» زین اغلب تمایز مارک تواین بین کشور و دولت را به یاد می‌آورد. «آیا میهن پرستی به معنای حمایت از دولت شماست؟ نه.این تعریف میهن پرستی در یک دولت توتالیتر است.»

هوارد زین می‌خواست که مربیان عمیقا انتقاد کنند؛ اما هرگز بدبین نباشند. هنگام صحبت با معلمان در هیوستون، اصرار داشت که فرض دیگری که باید بررسی کنیم این ایده است که پیشرفت محصول افراد بزرگ است. زین خاطرنشان کرد که آبراهام لینکلن هرگز طرفدار الغای برده داری نبوده است، و هنگامی که در سال۱۸۶۰ برای ریاست‌جمهوری نامزد شد، از پایان دادن به برده‌داری در ایالت‌هایی که وجود داشت حمایت نکرد. در عوض، تا حد زیادی این جنبش عظیم ضد برده‌داری بود که لینکلن را به سمت تدوین اعلامیه رهایی سوق داد.

زین از مربیان خواست تا تاریخ مردم را آموزش دهند: «ما هرگز بی‌عدالتی‌هایمان را از بالا، از رئیس‌جمهور یا کنگره، یا دادگاه عالی اصلاح نکرده‌ایم، مهم نیست که در دبیرستان چه چیزی درباره اینکه چگونه سه قوه حکمرانی داریم، یاد گرفته‌ایم. تعادل داریم و یک نظام دوست داشتنی! نه.تغییرات، تغییرات مهمی که ما در تاریخ داشته‌ایم، از آن سه قوه حکومت نشأت نگرفته است. آنها به جنبش‌های اجتماعی واکنش نشان داده‌اند.»

H-Zinn-1209_067_bw_r copy

زین از کنار گذاشتن مجموعه سنتی رهبران دولتی و نظامی حمایت می‌کند: «اما قهرمانان دیگری هستند که جوانان می‌توانند به آنها نگاه کنند. آنها می‌توانند به افرادی که مخالف جنگ هستند، نگاه کنند. آنها می‌توانند مارک تواین را قهرمان خود بدانند که علیه جنگ فیلیپین صحبت کرد. آنها می‌توانند هلن کلر را به‌عنوان قهرمان به خاطر بسپارند که علیه جنگ جهانی اول صحبت کرد و اما گلدمن را به‌عنوان یک قهرمان در نظرآورند و نیز کنشگران جنبش حقوق مدنی. آنها قهرمان هستند.  از نظر زین، یک فرض نهایی وجود دارد: «تاریخ مردم» که باید آن را به خاطر بسپاریم؛ چه در آموزش و چه در دنیای خارج از مدرسه. او یادآوری کرد: «مردم تغییر می‌کنند.»

زین برای آغاز تحول اجتماعی، اوباما را الگو ندانست اما انتخاب را به مثابه تاییدی تاریخ طولانی مبارزات ضد نژادپرستانه در ایالات متحده تلقی کرد؛ انتخاباتی که 30سال قبل غیرقابل تصور بود. زین در آن سخنرانی گفت: «این تغییر نگرش باید ما را امیدوار کند.»

پس از مرگ زین، نائومی کلاین، نویسنده و فعال مدنی گفت: «ما معلم محبوب خود را از دست دادیم.» بیایید او را در میان قهرمانان و معلمان عدالت اجتماعی بی‌شماری بشماریم که اثبات می‌کنند تلاش‌های مردم تفاوت ایجاد می‌کند؛ اینکه مردم عادی می‌توانند دنیا را تغییر دهند.

هوارد زین، مورخ و متفکر بزرگ، 27ژانویه سال2010 از جهان رفت. او نماند و ندید که بازماندگان همان 55نفر چگونه دونالد ترامپ را بار دیگر به قدرت برگرداندند؛ کسی که اساسا ضد «حقیقت و تاریخ» عمل می‌کند.

 تاریخ مردم، نه تاریخ حاکمان

مورخان، پژوهشگران و نویسندگان بسیاری درباره تاریخ آمریکا نوشته‌اند. تاریخ‌نگاری آمریکا از منابع اولیه مانند سفرنامه‌ها، نامه‌ها، اسناد دولتی و گزارش‌های اکتشافی آغاز شد. این منابع به ثبت تجربیات و مشاهدات افرادی که در شکل‌گیری ایالات متحده نقش داشتند، کمک کرده است. در قرن نوزدهم، مورخان مانند هکتور استیونسون و جورج بنجامین مک‌کلی تاریخ‌های جامع‌تری از آمریکا را ترسیم و تالیف کردند. این تاریخ‌ها بیشتر روی انقلاب آمریکا، جنگ داخلی و توسعه غرب تمرکز داشتند.

در قرن بیستم، تاریخ‌نگاری به سمت رویکردهای انتقادی‌تر و تحلیلی‌تر حرکت کرد. هوارد زین با کتاب «تاریخ مردم آمریکا» (A People's History of the United States) به بررسی تاریخ از دیدگاه طبقات اجتماعی مختلف و گروه‌های به حاشیه رانده‌شده (Marginalized) پرداخت.

هوارد زین به‌طور خاص روی تجربیات و دیدگاه‌های گروه‌های مختلف اجتماعی، به‌ویژه طبقات کارگری، اقلیت‌ها و افرادی که معمولا در تاریخ‌نگاری‌های رسمی نادیده گرفته می‌شوند، تمرکز دارد. زین از دیدگاه «مردم» به تاریخ نگاه می‌کند. او بر این باور بود که تاریخ باید از منظر افرادی نوشته شود که در حاشیه قرار دارند و صدای آنها معمولا در روایت‌های رسمی نادیده گرفته می‌شود. او تلاش کرد تا داستان‌هایی را روایت کند که معمولا در کتاب‌های تاریخ سنتی وجود ندارند.

زین به بررسی نابرابری‌های اجتماعی، اقتصادی و نژادی در تاریخ آمریکا پرداخت. او با تحلیل رویدادهایی مانند جنگ داخلی، جنبش حقوق مدنی و جنبش‌های کارگری نشان داد که چگونه قدرت و ثروت در جامعه توزیع شده و چگونه این نابرابری‌ها بر زندگی مردم تاثیر گذاشته است. زین از منابع متنوعی برای نوشتن تاریخ خود استفاده کرد، از جمله اسناد تاریخی، مقالات، مصاحبه‌ها و روایت‌های شفاهی. او همچنین به آثار دیگر مورخان و نویسندگان انتقادی توجه داشت تا دیدگاه‌های مختلف را در نظر بگیرد.

زین به نقد روایت‌های رسمی تاریخ پرداخت و نشان داد که چگونه این روایت‌ها می‌توانند تحریف‌ شوند و منافع خاصی را نمایندگی کنند. او معتقد بود که تاریخ باید شامل دیدگاه‌های مختلف باشد و نباید تنها به روایت‌های قدرتمندان محدود شود.

زین تلاش کرد تا تاریخ را به مسائل معاصر مرتبط کند. او نشان داد که چگونه رویدادهای تاریخی بر وضعیت کنونی جامعه تاثیر گذاشته و چگونه درس‌هایی از گذشته می‌توانند به ما در فهم بهتر وضعیت کنونی کمک کنند.

کتاب «تاریخ مردم آمریکا» به‌دلیل رویکرد غیرمتعارف و انتقادی‌اش به تاریخ، تاثیر زیادی بر خوانندگان، دانشجویان و پژوهشگران گذاشته و همچنان یکی از منابع مهم در زمینه تاریخ‌نگاری آمریکا محسوب می‌شود.

منبع:

Howard Zinn Speaks, edited by Anthony Arnove , Haymarket Books, 2012