سقوط مجلس شورای ملی در دوره رضاشاه
رضاشاه با دخالت در امر انتخابات، مجلسی وفادار و مطیع فرامین خود پدید آورد که همچون مهر لاستیکی و ابزاری بیاراده به نهادینهسازی تصمیمات شاه و وجهه قانونی بخشیدن به برنامههای شبه مدرنیستی وی پرداخت و زمینه تحکیم دیکتاتوری او را فراهم کرد. روش رضاشاه در انتخاب نمایندگان مجلس چنان بود که قبل از شروع انتخابات، لیستی از اسامی نامزدهای مورد اعتماد دولت از استانداران، فرمانداران، افراد لشکری و فرماندهان ارتش و شهربانی محلی اخذ میشد و پس از تایید توسط دولت، دربار و شاه برای انتخابات آماده میشدند. در دوران رضاشاه، نمایندگان مجلس به اندازهای حالت انفعالی به خود گرفته بودند که خود شاه نیز گفته بود به نمایندگان تفهیم کنید در مجلس به انتقاد بجا از دولت بپردازند. البته حدود این انتقادها معین بود، تا آن جا انتقاد مجاز بود که به قبای او برخورد نکند. اردشیر جی ریپورتر از بزرگترین ستایشگران رضاشاه نیز در خاطرات خود مینویسد: «از لحاظ تعریف سیاسی، رضاشاه اتوکرات است و اینکه در ایران ظواهر پارلمانی به چشم میخورد ناقض این حقیقت نیست؛ زیرا ترکیب مجلس با نظر و تصویب نهایی شاه است و نه انتخاب مردم و رضاشاه نیازی ندارد که مجلس را به توپ ببندد.» رضاشاه عملکرد مشروطه را به هم زد و به دوران قبل از مشروطه بازگرداند. در عین حال که قانون اساسی همچنان دست نخورده باقی بود، به اصول آن عمل نمیشد. به عبارت دیگر هر چند ساختار نظام مشروطیت پا بر جا بود، اما عملکرد نظام به دوره استبداد ماقبل مشروطه برگشته بود.
منبع: محمد وحید قلفی، مجلس و نوسازی در ایران، نشر نی، تهران ۱۳۷۹