نگاهی به مفاهیم اقتصادی در شاهنامه فردوسی
توسعه بهعنوان یک نردبان دو پایه دارد: ۱- یکی رابطه حاکمان با مردم و ۲- ارتباط بین حاکمان با دنیای خارج. در شاهنامه فردوسی که شناسنامه اقتصاد سیاسی ایران است به تکرار به کیفیت این روابط اشاره شده است. از نحوه اداره کشور توسط ضحاک ماردوش و قتل ماهانه دو جوان برای تامین غذای مارها، بزمهای متوالی انوشیروان با بوذرجمهر، مدیریت بحران هفتساله توسط پیروز یزدگرد، اندرزنامه بهرام گور به کارگزاران دولتی تا نظام مالیاتی و تامین خراج، همگی سرشار از درسهایی است که میتواند الگویی برای حکمرانان وقت باشد. در ذیل برخی از مفاهیم اقتصادی مطرحشده بیان میشود.
۱- اصل تعادل بودجه
در متون علمی اقتصاد بودجه چنین تعریف میشود: بودجه سندی است که دخل و خرج مملکتی برای مدت معینی در آن پیشبینی و تصویب میشود. مدت مزبور را «سنه مالی» میگویند که عبارت از یک سال شمسی است.
بودجه دارای اصولی است که شامل اصل کاملیت، اصل سالانه بودن، اصل تعادل، اصل وحدت، اصل انعطافپذیری و اصل تقدم درآمد بر هزینهها است.
اگرچه طبق متون علمی اقتصاد، اصل تعادل در بودجه نویسی را در اندیشههای آدام اسمیت باید جستوجو کرد، لیکن طبق منابع معتبر تاریخی از جمله شاهنامه، در بزم نخست انوشیروان با دانایان و استفاده از دانش مشاوران از جمله بوذرجمهر، به توازن بودجه و برابری دخل و خرج
تاکید میشود.
*هزینه چنان کن که بایدت کرد*
*نباید فشاند و نباید فشرد*
۲- سیاستهای بازتوزیع درآمد
۲-۱- وصول مالیات از افراد متمول
برای ایجاد عدالت اقتصادی و کمتر کردن فاصله طبقاتی گروهای مختلف درآمدی، چاره ای جز اخذ مالیات از افراد مرفه وجود نداشت، لذا انوشیروان با تکیه بر این اصل
*کسی کش درم بود و دهقان نبود*
*نبودش غم و رنج کشت و درود*
*گذارنده از ده درم تا چهار*
*بسالی از او بستدی کاردار*
۲-۲- پرداخت یارانه به دهکهای پایین درآمدی
در زمان پادشاهی انوشیروان ایران به چهار منطقه (بهره) تقسیم میشود، خراسان، قم و اصفهان، حوزه غرب و اهواز و آخر حوزه عراق و بینالنهرین! به دراویش و افراد فقیر از خزانه حکومت مرکزی کمکهای بلاعوض پرداخت میشود.
*از این مرزها هرکه درویش بود*
*نیازش به رنج تن خویش بود*
*ببخشید آکنده گنجی بر این*
*جهانی بر او خواندند آفرین*
۳- اعزام بازرسان برای ممانعت از فرار مالیاتی
عمده تصمیمات اقتصادی توسط پادشاه و مشاورانش اخذ میشود. بازرسان به مناطق گسیل میشوند تا حکومت مرکزی از جزئیات مسائل اقتصادی باخبر باشد.
*بفرمان او بود کاری که بود*
*ز باژ و خراج و ز کشت و درود*
*پراکنده کارآگهان در جهان*
*که تا نیک و بد زو نماند نهان*
۴- اعطای معافیت مالیاتی حسب مورد
در نامه بهرام گور به کارگزاران (استانداران امروزی) صراحتا به معافیت مالیاتی هفتساله برای تمام طبقات درآمدی اشاره میشود.
*نخواهم خراج از جهان هفت سال*
*اگر زیر دستی بود یا همال*
همچنین در پادشاهی پیروز یزدگرد به وضع معافیت مالیاتی با توجه به شرایط خاص کشور (قحطی هفتساله) اشاره میشود.
*شهنشاه ایران چو دید آن شگفت*
*خراج و گزیت از جهان برگرفت*
۵- اعطای وام به فقرا از خزانه برای کم کردن نابرابری اقتصادی
فردوسی در شاهنامه از زبان بهرام گور مینویسید:
*هرآنکس که درویش باشد به شهر*
*که از روز شادی نباشدش بهر*
*فرستید نزدیک ما نامشان*
*برآریم از آن آرزو کامشان*
*کسی را که وام است و دستش تهی است*
*به هر جای بیارج و بیفرهی است*
*هم از گنج ماشان بتوزید وام*
*به دیوانها برنویسید نام*
فهرستی از فقرا و افراد بیبضاعت جمعآوری میشود تا از خزانه مرکزی حکومت نیازشان برآورده شود.
۶- استفاده از چک در نظام اقتصادی
در پادشاهی هرمز به یُمن پیروزی بهرام چوبینه بر ساوه شاه، قسمتی از جغرافیای تحت امر پادشاه طی چکی به بهرام بخشوده میشود. بنابراین استفاده از چک برای تسهیل معاملات اقتصادی از زمان ساسانیان در ایران مرسوم بوده است.
*ز هیتال تا پیش رود ترک*
*به بهرام بخشید و بنوشت چک*