جنگ‌های پست‌مدرن

کارگزاران جنگ پست‎مدرن باور مدرنیستی به وجود اصول تغییرناپذیر یا مجموعه‌ای از حقایق جهانی را رد می‌کنند. در این نوع جنگ، رویکرد عقلانی، علمی و بوروکراتیک جای خود را به شهود و بینش می‌دهد. جنگ پست‌مدرن یک نمایش است و هیچ‌گونه قانون از پیش‌تعیین‌شده یا آیین‌نامه شناخته‌شده‌ای ندارد. در واقع، قوانین جنگ، می‌توانند متناسب با زمان نبرد تدوین شوند و بسته به شرایط، قوانین را می‌توان دوباره ایجاد کرد، کنار گذاشت یا رد کرد. جنگ پست‌مدرن به‌صورت منشوری به میدان نبرد می‌نگرد و شکل‎هایی چندگانه دارد که غالبا تحت تاثیر ایدئولوژی و دستور کار مشخص پدید می‌آیند.»

بنا به تحلیل دیکسون، جنگجویان پست‌مدرن (جنگجویانی کدگذاری شده که دیگر همان سربازان سابق نیستند) رویکردی بسیار فردگرایانه و از نظر ذهنی خُرد و نامتمرکز به جنگ دارند. در دوران مدرن، رویکرد غربی به جنگ، اگرچه به‌طور موجهی در برابر دشمن متعارف موفق بود، اما اینک با چالش ساختاری در بافت پست‌مدرن مواجه است. رویکرد مدرنیستی به جنگ، تابع اصول، مرکز ثقل و یک هدف سیاسی مشخص بود، آن تلقی و رویکرد دیگر با ماهیت فردگرایانه و طبیعت رنگارنگ جنگ پست مدرن صدق نمی‌کند.

 دیکسون، جنگ آمریکا در عراق و افغانستان را پست‌مدرن ارزیابی می‌کند؛ جنگ‌هایی که از راه دور هدایت شد، فناوری‌هایی تاکنون ناشناخته را به کار گرفت و گفتمان جدیدی را به‌وجود آورد.

جنگ در بافت پست‌مدرن مستلزم تجدید پژوهش درباره چگونگی واکنش گروه‌ها و افراد به شرایط و درک جدیدی از شکل‌گیری هویت در محیط ارتباطات جهانی است. این نیز هست که جنگ‌های پست مدرن، می‌توانند اشکال جدیدی از خشونت را بازتولید کنند که در اذهان جهانی تحت عنوان تروریسم شناخته می‌شود؛ هرچند که جریان رسانه‌ای وابسته به قدرت، موضوع را ذیل دفاع از حقوق بشر یا عناوینی چنین، صورت‌بندی می‌کنند و اذهان عمومی و ناظران جهانی را فریب می‌دهند.

کیت دی‌دیکسون، نویسنده کتاب‌هایی متعدد و تحلیلی درباره جنگ‌های داخلی آمریکا و نیز جنگ جهانی اول و دوم است.