گلایه از گل و لای تهران

عین‌السلطنه چند بار وضعیت دوگانه‌ای را شرح می‌دهد که از فرط تکرار در منابع این دوره به کلیشه شبیه‌تر است: تابستان پرگرد و غبار و زمستان گل‌آلوده معابر شهرهای ایران برای مثال پس از توصیف خرابی‌های خانه‌اش و چکه کردن سقفش پس از بارندگی در سال ۱۳۰۸ ه.ق، می‌نویسد که «۶ماه در طهران از شدت گل حرکت سخت است و ۶ماه از بسیاری کثافت و گردوخاک.» چند روز بعد باز می‌نویسد که خیابان به‌شدتی گل بود که حقیقتا تا سینه اسب در گل فرو می‌رفت. تمام لباس من گل شد. نمی‌دانم چه شهری است و چه خیابانی و چه احتسابی؟ عبور سواره، پیاده، کالسکه افتضاح است»، «بعد از مدتی که آفتاب می‌زند ضمن شکر به جای آوردن از اینکه خرابی کلی» به خانه اش وارد نیامده، از این می‌نویسد که دو سه نفر زیر آوار بازار و خانه‌ها مانده‌اند و مرحوم شده‌اند. در جایی دیگر از خاطرات خود در سال۱۳۱۱ ه.ق می‌نویسد که «فصل خوبی تهران ندارد؛ ایامی که هیچ کدام نباشد یعنی نه گل باشد و نه خاک به همه جهت اگر بیست روز ما داشته باشیم.».در سال۱۳۱۳ ه.ق بعد از تنها سه چهار دقیقه باران می‌نویسد که «شهر و کوچه ما کثیف شده است{...} چقدر شهر کثیف بدی است.» علاوه بر اینها او اشارات متعددی به گل آلود بودن خیابان‌ها و کوچه‌های تهران دارد و از این امر گله می‌کند: بسته بد راه ترقی بهر ما بس نبود // بسته شد یک باره از گل بهر ما راه عبور.

منبع: صلواتی، ک.۱۳۹۶، نقد معماری و شهرهای پیشامدرن ایران در خاطرات و نشریات دوران مشروطه، پایان نامه دوره‌ی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران، دانشکده معماری، دانشگاه تهران