پروفسور رضا، مهندس و دانشمند و ادبیات‌شناس

 رضا لیسانس خود را در ۱۳۱۷خورشیدی در رشته مهندسی برق از دانشگاه تهران اخذ کرد و سپس برای تکمیل تحصیلاتش راهی آمریکا شد و در ۱۳۲۴خورشیدی مدرک فوق لیسانس را از دانشگاه کلمبیا در آمریکا و دکترای خود را در رشته مهندسی برق از دانشگاه موسسه تکنولوژی نیویورک دریافت کرد. فضل‌الله رضا طی سال‌های ۱۳۲۹تا ۱۳۳۴ خورشیدی عضو گروه مهندسی برق دانشکده مهندسی دانشگاه کاتولیک آمریکا و سپس دانشگاه ‌ام‌آی‌تی در بوستون آمریکا بود و در سال‌های ۱۳۳۳تا ۱۳۴۷ خورشیدی در گروه مهندسی دانشگاه سیراکیوز در ایالت نیویورک عضویت داشت. وی از ۱۳۴۶تا ۱۳۴۸ خورشیدی به‌عنوان رئیس دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی‌شریف انجام وظیفه می‌کرد و طی سال‌های ۱۳۴۸تا ۱۳۵۳ خورشیدی سفیر ایران در یونسکو بود و از ۱۳۵۳تا ۱۳۵۷خورشیدی سمت سفیر ایران در کانادا را داشت.

پروفسور رضا در سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۳خورشیدی استاد ‌میهمان در دانشگاه‌های مرکزی سوئیس، کپنهاک دانمارک و دانشگاه کلورادو در بولدر آمریکا و پاریس بود و از ۱۳۵۷خورشیدی تا پایان عمر سمت استادی دانشگاه‌های کنکوردیا در مونتریال در کبک کانادا و دانشگاه مک‌گیل مونتریال و سمت‌های استاد افتخاری دانشگاه تربیت مدرس، رئیس انجمن علمی ایرانیان در آمریکای شمالی، رئیس گسترش زبان و ادب فارسی را بر عهده داشت و به‌عنوان مشاور و همکار فعال موسسات علمی و ادبی فراوانی مشغول به فعالیت بود. پروفسور رضا یکی از پایه‌گذاران نظریه اطلاعات و مخابرات در جهان است و تحقیقات گسترده‌ای در زمینه ظرفیت شنون و ارسال حداکثر اطلاعات در کانال‌های مخابراتی نویزدار، نظریه اطلاعات و فرایندهای تصادفی، سیستم‌های خطی آنالیز عمومی، نظریه سیستم‌ها و مدارها، نظریه کنترل سیستم‌های پویا، و فضاهای خطی انجام داده ‌است.

از او بیش از ۱۰۰مقاله علمی به زبان‌های انگلیسی و فرانسه در مجلات و کنفرانس‌های معتبر خارجی و بیش از ۵۰مقاله ادبی و فرهنگی به زبان فارسی در نشریات خارجی و داخلی منتشر شده است. دکتر رضا داوری‌اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم و عضو هیات امنای بنیاد بوعلی‌سینا طی یادداشتی پروفسور رضا را جزو نوابغ زمان خود دانست. بخشی از متن یادداشت داوری اردکانی به این شرح است: ‌

«پروفسوررضا واجد صفاتی بود که جز در وجود نوادر جمع نمی‌شود. او که بیشتر عمر طولانی و پربرکت خود را در خارج از ایران گذراند، درد غربت را با رجوع به شعر و ادب و انس با زبان فارسی درمان می‌کرد. وقتی که با شهرت علمی‌اش به وطن بازگشت و رئیس دانشگاه صنعتی شد و سپس به ریاست دانشگاه تهران رسید، در میان استادان هم کم و بیش این نگرانی وجود داشت که ایشان با محیط و شرایط مدیریت در ایران آشنا نباشد و چه بسا بخواهد به همان شیوه‌ای عمل کند که در اداره دانشگاه‌های اروپا و آمریکا معمول است؛ ولی چون با روح ایران آشنا بود، دیدیم که خردمندانه عمل کرد.

یکی از کارهای مهمش که کمتر به اهمیت آن پی بردند و احیانا در آن چون و چراها کردند، اعطای درجه دانشگاهی به مدرسان و دانشگاهیان نامداری بود که بر حسب مقررات اداری، شرایط رسمی احراز مقام دانشیاری و استادی نداشتند. پروفسور رضا احترام دانش و ملاک دانشمندی را بر رعایت مقررات و رسوم اداری ترجیح داد و به بزرگانی چون محمدتقی دانش پژوه، احمد فردید، محمدابراهیم باستانی پاریزی و ایرج افشار و... درجه استادی و دانشیاری داد و راستی چه بد بود که بگویند دانشگاه تهران چنین کسانی را از رسیدن به مقام دانشگاهی بازداشته است. دانشمندی که با فرهنگ و ادب انس داشت، قدر دانشمندان و صاحب‌نظران را نیز خوب دانست. کاش امثال او در میان ما فراوان بودند. از خوشوقتی‌های من یکی این است که وقتی فرصت مطالعاتی‌ام را در پاریس می‌گذراندم و ایشان سفیر ایران در یونسکو بود توفیق ملاقاتی دست داد.

اولین جمله‌ای که به من گفت این بود که «شاعران در زمانه عسرت» را خوانده‌ام. من غرق حیرت شدم که چگونه رئیس دانشگاه تهران فرصت کرده است نوشته یک دانشگاهی بالنسبه جوان و گمنام و موجزنویس را که در طی یک سال بیش از صد نسخه از کتابش به فروش نرسیده بود، بخواند.پروفسور رضا دانشمندی جامع و کتاب‌خوان و کتاب‌خوانده بود و نه فقط در مهندسی بلکه در ادب و فرهنگ ید طولایی داشت.‌»