مرز میان دولت و شاه کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌‌شد، این روندی بود که از عصر صفویه آغاز شد. شرکت ملی نفت ایران محرمانه و به‌طور منظم بخشی از درآمد نفت را به حساب شاه واریز می‌کرد. بنابر گزارش‌ها این مبلغ در سال۱۳۵۵ دست کم یک میلیارد دلار بوده است.  نظام در فساد، رشوه‌‌خواری و آز مال‌‌اندوزی غرق بود. در رأس این سلسله‌مراتب فساد، شاه، خواهرش اشرف و وزیر دربارش امیر اسدالله علم بودند بعد نوبت امیران ارتش و نخبگان می‌رسید که هر یک برای خود نیمچه درباری داشتند و اعوان و انصار را دور خود جمع می‌کردند و بخشی از همه مقاطعه‌کاری‌‌های پرسود را به خود اختصاص می‌‌دادند. بنابر خوش‌بینانه‌‌ترین برآوردها، در فاصله سال‌های ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۵ مقام‌های دولتی حداقل یک‌میلیارد دلار کمیسیون گرفته‌‌اند. این توزیع مازاد اقتصادی و تخصیص آن به بلندپایگان جامعه ایرانی بخشی از شالوده مادی قدرت شاه را تشکیل می‌‌داد و وفاداری این افراد و وابستگانشان به دولت و شخص شاه را تقویت می‌کرد.

 

منبع: جان فوران، مقاومت شکننده، ترجمه: احمد تدین، تهران: نشر رسا، ۱۳۸۸، ص۴۶۴