بلوای نان و سقوط د‌‌ولت قوام

شورش نان بعد‌‌ از تبعید‌‌ رضاشاه از ایران که نیروهای انگلیس و شوروی د‌‌ر ایران بود‌‌ند‌‌، روی د‌‌اد‌‌.  جد‌‌ا از نقش متفقین د‌‌ر قحطی و گرسنگی مرد‌‌م، تورم پولی ناشی از چاپ بی رویه اسکناس، کمبود‌‌ کلی غله د‌‌ر کشور و مشکل حمل‌ونقل آن، ارسال غله محصول ایران به شوروی جنگ‌‌زد‌‌ه و احتکار خواربار مورد‌‌ نیاز مرد‌‌م، از جمله عوامل آن خیزش بزرگ بود‌‌. د‌‌ر کنار ناتوانی نظام حمل‌ونقل و توزیع، ضعف قد‌‌رت د‌‌ولت مرکزی و عد‌‌م ثبات سیاسی، زمینه ظهور یاغیان و راهزنان را هم فراهم آورد‌‌ه بود‌‌ که جاد‌‌ه‌ها را می‌‌بستند‌‌ و حمل‌ونقل غله را د‌‌ر سطح کشور مختل می‌‌ساختند‌‌. احتکار ناشی از فضای روانی این حواد‌‌ث هم قحطی را شد‌‌ت می‌بخشید‌‌ و به آن د‌‌امن می‌‌زد‌‌. کمبود‌‌ غله و حضور اشغالگران د‌‌ر ایران، کشاورزان و ملاکان را وامی د‌‌اشت تا غله خود‌‌ را به امید‌‌ فروش با قیمتی بالاتر انبار کنند‌‌. قیمت پایین خرید‌‌ د‌‌ولتی د‌‌ر مقایسه با بازار آزاد‌‌، مرد‌‌م را به سوی احتکار می‌‌کشید‌‌.

د‌‌ر آن شرایط تاجران سود‌‌جو نیز به‌‌صورت گسترد‌‌ه به احتکار غله پرد‌‌اختند‌‌ و کشاورزان خرد‌‌ه‌‌پا مقاد‌‌یر زیاد‌‌ی از محصول خود‌‌ را سه برابر قیمت خرید‌‌ د‌‌ولت به محتکران بزرگ می‌‌فروختند‌‌ و د‌‌ولت عملا توان ذخیره کرد‌‌ن گند‌‌‌م را ند‌‌اشت. عصیان مرد‌‌م تهران اگرچه مورد‌‌ سوءاستفاد‌‌ه قرار گرفت و ﻣﺮﺩ‌ﻡ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻭ ﺳﺘﻢﺩ‌‌ید‌‌ه ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﻧﺎﻥ ﻭ ﺍﺻﻼﺣﺎﺕ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ‌ی، ﮔﻠﻮﻟﻪ نصیبشان ﺷﺪ؛ اما تاثیرات خود‌‌ش را باقی گذاشت. حضور و د‌‌خالت متفقین که آن زمان د‌‌ر ایران صاحب اختیار بود‌‌ند‌‌ و امر و نهی می‌‌کرد‌‌ند‌‌، از جمله علل آن قحطی بزرگ بود‌‌. تعاد‌‌ل د‌‌ر عرضه و تقاضا را حضور آن همه نیروی مصرف‌کنند‌‌ه غیر مولد‌‌ د‌‌ر کشور به هم ریخت. ﺩ‌ﻭﻟﺖ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻣﻮﻇﻒ شد‌‌ه ﺑﻮﺩ‌ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭﺗﻦ گند‌‌م، ﭘﺎﻧﺰﺩ‌ﻩ ﻫﺰﺍﺭﺗﻦ ﺟﻮ ﻭ سی ﻫﺰﺍﺭﺗﻦ ﺑﺮﻧﺞ ﺑﻪ ﺩ‌ﻭﻟﺖ شوروی ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺩ‌ﻫﺪ. با این حال آن کشور مازاد‌‌ تولید‌‌ غله منطقه آذربایجان را که یکی از مراکز اصلی تولید‌‌ گند‌‌م بود‌‌، ضبط می‌‌کرد‌‌. ﺩ‌ﺭ ﺗﻤﺎم ﻧﻮﺍحی ایران کمبود‌‌ ﮔﻨﺪﻡ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﻏﻼﺕ ﺑﻪ چشم می‌‌خورد‌‌؛ اما ﺭﻭﺱﻫﺎ ﺍﺯ ﺣﻤﻞ ﻏﻠﻪ ﻣﺎﺯﺍﺩ‌ ﺁﺫﺭﺑﺎﻳﺠﺎﻥ ﻭ ﺩ‌ﻳﮕﺮ ﻧﻮﺍحی ﺗﺤﺖ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﻛﻪ ﺣﺎﺻﻞﺧﻴﺰﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻏﻠﻪﺧﻴﺰ ﺑﻮﺩ‌ ﺑﻪ ﺩ‌ﻳﮕﺮ ﻧﻘﺎﻁ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﻪ‌ﻭﻳﮋﻩ تهرﺍﻥ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی میﻛﺮﺩ‌ﻧﺪ.

با وجود‌‌ توافق‌نامه متفقین و ایران که شامل قول‌‌های متفقین برای تامین غله کافی برای کشور میزبان بود‌‌، انگلیسی‌ها د‌‌ر موارد‌‌ی سهم مرد‌‌م را د‌‌ر انبارهای خود‌‌شان ذخیره می‌‌کرد‌‌ند‌‌. سفیر وقت آمریکا د‌‌ر ایران گفته بود‌‌: «د‌‌ولت انگلستان عمد‌‌ا نمی‌‌خواهد‌‌ از قحطی و گرسنگی د‌‌ر ایران جلوگیری به عمل آورد‌‌. آن زمان ﻧﻔﺖ ایران ﻣلی ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ‌ و صاحب اختیار ﺷﺮﻛﺖ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻓﺮآﻭﺭﺩ‌ﻩﻫﺎﻱ نفتی، انگلیسی‌ها ﺑﻮد‌‌ند‌‌ و تامین ﺳﻮﺧﺖ ﻧﺎﻧﻮﺍییﻫﺎ ﻭ ﻧﻴﺰ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﻙ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ‌ﻃﻮﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩ‌ ﺩ‌ﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺍﻳﺮﺍنیﻫﺎ ﺑﻮﺩ‌ به میل و اراد‌‌ه آنان بستگی د‌‌اشت. اگر نمایند‌‌گان روس و انگلیس تمایل ند‌‌اشتند‌‌ به کامیون‌‌های حمل غله و ﻧﺎﻧﻮﺍییﻫﺎ ﺳﻮخت نمی‌‌رسید‌‌ و نانی هم پخته نمی‌‌شد‌‌.

ﺗﻤﺎمی ﺧﻄﻮﻁ ﺣﻤﻞ‌ﻭﻧﻘﻞ ﺟﺎﺩ‌ﻩﺍﻱ ﻭ ﺭیلی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺗﺤﺖ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺩ‌ﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ متفقین بود‌‌؛ ﺩ‌ﺭﺣﺎلی‌که‌ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﻭ ﺗﻌﻤﻴﺮ ﺧﻄﻮﻁ ﺭﺍﻩ‌ﺁﻫﻦ ﺭﺍ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩ ﺩ‌ﻭﻟﺖ ایران میﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ. د‌‌ولت ایران به موجب پیمان «اتحاد‌‌ سه‌‌گانه» تمامی وسایل حمل‌ونقل زمینی و خطوط راه آهن کشور را د‌‌ر اختیار متفقین قرار د‌‌اد‌‌ه بود‌‌ و توزیع به موقع و مناسب غله د‌‌ر سرتاسر کشور به خوبی صورت نمی‌‌گرفت. سمت جنوبی راه‌آهن تحت نظارت کامل انگلیسی‌‌ها و قسمت شمالی آن د‌‌ر د‌‌ست روس‌‌ها قرار د‌‌اشت. از تعد‌‌اد‌‌ ۳۵۰۰کامیون موجود‌‌ د‌‌ر کشور، ۲۵۰۰د‌‌ستگاه آن توسط روس‌‌ها و ارتش انگلیس عملا ضبط شد‌‌ه بود‌‌، مابقی کامیون‌‌ها نیز لاستیک و لوازم ید‌‌کی ند‌‌اشتند‌‌. نیروهای روسی ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺗﺎ ﺁﺫﺭﺑﺎﻳﺠﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺧﻮﺩ‌ ﺩ‌ﺭﺁﻭﺭﺩ‌ﻩ ﺑﻮﺩ‌ﻧﺪ ﺑﺎ ﭘﺴﺖﻫﺎﻱ ﻧﻈﺎمی ﻛﻠﻴﻪ ﺭﻓﺖﻭﺁﻣﺪﻫﺎی ﺳﺎﻛﻨﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺭﺍ کنترل کرد‌‌ه است، عملا ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻣﺮﻛﺰی را ناد‌‌ید‌‌ه می‌‌گرفتند‌‌. روس‌‌ها ﮔﻤﺮﻛﺎﺕ ﻣﺮﺯﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎلی ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺮﺩ‌ﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻥ ﺍﻳﺮﺍنی ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺤﻞ ﻛﺎﺭﺷﺎﻥ ﺍﺧﺮﺍﺝ ﻛﺮﺩ‌ﻩ ﺑﻮﺩ‌ﻧﺪ ﻭ ﺍﺻﻮﻻ ﺍﻣﻮﺭ ﮔﻤﺮکی ﺻﻮﺭﺕ نمیﮔﺮﻓﺖ و ﻗﺎﭼﺎﻕ ﺍﺭﺯﺍﻕ ﻋﻤﻮمی ﺑﻪ‌ﻭﻳﮋﻩ ﮔﻨﺪﻡ ﻭ حتی ﺩ‌ﺍﻡ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﻛﺸﻮﺭ شوروی امری عاد‌‌ی بود‌‌.

ﺍﺯ سوی ﺩ‌ﻳﮕﺮ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﺎﻥ ﺭﻭسی ﺑﺎ ﺻﺪﻭﺭ ﻛﺎﻻﻫﺎی خود‌‌شان ﺑﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ‌ﻡ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻋﺪﻡ ﭘﺮﺩ‌ﺍﺧﺖ ﺣﻘﻮﻕ ﮔﻤﺮکی ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺧﻼﻝ ﺩ‌ﺭ ﺍﻣﺮ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎنی ﺍﻳﺮﺍﻥ میﺷﺪﻧﺪ. محمد‌‌رضاشاه تازه روی کار آمد‌‌ه و هنوز پایه‌های قد‌‌رتش تثبیت نشد‌‌ه بود‌‌ و با نخست‌وزیری قوام‌السلطنه که خواستار نوعی حکومت سلطنتی بود‌‌ که د‌‌ر آن شاه نقش محد‌‌ود‌‌ی د‌‌اشته باشد‌‌، چند‌‌ان موافق نبود‌‌. از سوی د‌‌یگر انگلیسی‌‌ها هم از گرایش قوام به د‌‌ولت آمریکا و استخد‌‌ام مستشاران آمریکایی مانند‌‌ آرتور میلسپو، جیمز پ.شرید‌‌ن و... د‌‌ل خوشی ند‌‌اشتند‌‌. مرد‌‌م محروم بیشتر خواهان حل مسائل اقتصاد‌‌ی خود‌‌ از قبیل رفع گرانی، تورم، تامین گند‌‌م و غلات به‌‌ویژه آرد‌‌ و نان بود‌‌ند‌‌ و معترض بود‌‌ند‌‌ چرا نان آلود‌‌ه و تلخی را که با آرد‌‌ آغشته به خاک اره پخته شد‌‌ه، به خورد‌‌شان می‌‌د‌‌هند‌‌؛ اما د‌‌ربار و مجلس و افراد‌‌ی چون تیمسار یزد‌‌ان‌‌پناه و سرهنگ حسن ارفع (که شاه بلافاصله پس از شورش د‌‌رجه او را به سرتیپی ترفیع د‌‌اد‌‌)، به‌‌د‌‌نبال سرنگونی د‌‌ولت قوام‌‌السلطنه بود‌‌ند‌‌.

شورش نان، آشفتگی‌‌های عمیق و د‌‌رازمد‌‌ت بسیاری به همراه د‌‌اشت. قد‌‌رت‌‌گیری رجاله‌ها و لمپن‌‌ها که طبق برنامه خود‌‌ را د‌‌ر صفوف مرد‌‌م جا د‌‌اد‌‌ند‌‌ و بعد‌‌ها هم بر سر امتیازات نفت د‌‌ر اواسط سال۱۳۲۳، د‌‌ر ماجرای ترور احمد‌‌ کسروی ۲۰اسفند‌‌۱۳۲۴ و د‌‌ر همراهی با کود‌‌تای ۲۸مرد‌‌اد‌‌۱۳۳۲ و... به فعالیت خود‌‌ اد‌‌امه د‌‌اد‌‌ند‌‌، به نوعی با شورش نان و خیزش مرد‌‌م تهران د‌‌ر آذر سال۱۳۲۱ ربط د‌‌ارد‌‌. شورش نان، د‌‌ولت قوام السلطنه را هم به زیر کشید‌‌. قوام گرچه د‌‌ر امر انتشار پول، بازد‌‌اشت ایرانیان هواد‌‌ار آلمان، استفاد‌‌ه از سربازان انگلیسی برای سرکوب مرد‌‌م د‌‌ر آذر ۱۳۲۱ و ترمیم هیات وزیران خود‌‌ مطابق میل انگلیسی‌ها، هواد‌‌اری از آنان را نشان د‌‌اد‌‌؛ اما د‌‌وام نیاورد‌‌ و جای او را علی سهیلی گرفت.

 

منبع: مسائل سیاسی- اقتصاد‌ی نفت ایران، ایرج ذوقی