جغرافیا و تکامل فرهنگی، اقتصادی
قبیله مائوری به مردم قبیله موریوری حمله کرد و در مدت کوتاهی آنها را تارومار کرد؛ مهاجمها سلاحهای قویتری داشتند؛ اهل مبارزه بودند و نظام رهبری متمرکزی داشتند؛ اما قبیله تحت حمله مردمی بودند که حتی کشاورزی هم نمیکردند و «شکارچی گردآورنده» بودند. مشابه این اتفاق در طول هزاران سال، بیشمار مرتبه در همهجای جهان تکرار شده و شاید بگوییم هیچ نکته تازهای ندارد. اما این برخورد کوچک و گموگور در تاریخ یک نکته مهم را به ما نشان میدهد. این برخورد یک آزمایش طبیعی درباره جغرافیا است. مردم این دو قبیله تا حدود فقط هزار سال قبل از این درگیری نیای مشترک داشتند. اینها عملا یک قوم بودند. وقتی این دو گروه از آن نیای مشترک به تدریج جدا شدند و بخشی به جزیره موریوری رفتند مسیر اصطلاحا «تکاملی» آنها از هم جدا شد. البته منظور تکامل زیستشناختی نیست، بلکه تکامل فرهنگی و اجتماعی آنهاست. گروهی به سمت کشاورزی و نظام اجتماعی پیچیدهتر رفتند و گروه دیگر به زندگی سادهتر «شکارچی گردآورنده» ادامه دادند. ساختار اجتماعیشان پیچیده نشد و تکنولوژی خاصی هم بینشان توسعه پیدا نکرد. این دو قبیله چرا اینقدر با هم فرق داشتند؟
یک آزمایش طبیعی
مائوری و موریوریها در مجمعالجزایر پولینزی زندگی میکردند، در واقع تا حدود ۱۲۰۰سال قبل از میلاد این مجمعالجزایر از دسترس آدمها دور مانده بود؛ اما در این زمان گروهی از مردم شمال گینه نو که این دو قبیله هم از آنها بودند، توانستند به تعدادی از این جزیرهها وارد شوند و طی چند قرن بعد و حدودا تا سال۵۰۰ میلادی هر جایی که از این جزایر که امکان داشت به محل سکونت آدمها تبدیل شد. این یعنی یک آزمایش طبیعی: مردمی از یک نقطه مشترک مسیرهای متفاوتی را شروع میکنند. وقتی برای اولینبار آدمها وارد این جزایر شدند فرهنگ و تکنولوژی و حیوانات و گیاهان اهلی مشترکی داشتند؛ اما جزیرههای مختلف این مجمعالجزایر هرکدام شرایط متفاوتی داشتند. بعضی زمین مناسب برای کشاورزی داشتند و بعضی جنگلهای فشرده. این تفاوتهای طبیعی و جغرافیایی چطور در طول زمان باعث تفاوت فرهنگ و روش زندگی گروههای مختلف آدمها شد؟
یکی از موضوعاتی که جرد دایموند در کتاب «اسلحه، میکروب و فولاد» بررسی میکند همین نقش جغرافیا است. چرا گروههای مختلف آدمها یعنی قبیلهها، قومیتها و بعد کشورها اینقدر در فرهنگ و روش زندگی با هم فرق دارند؟ جرد دایموند میگوید یکی از عوامل پایه و بنیادی این تفاوتها از جغرافیا میآید؛ اما چطور؟
همانطور که شرایط متفاوت جزیرههای پولینزی باعث تفاوت ساختار اجتماعی و تکنولوژیک مردمشان شد، در مقیاس بزرگتر و در کشورها و قارهها هم همین تفاوتها را میبینیم.
مثلا به اروپای غربی و شرقی نگاه کنید. در اروپای غربی رودها بیشتر به سمت دریای آزاد میرسند و بیشتر قابل کشتیرانی هستند. اما در اروپای شرقی کمتر چنین رودهایی وجود دارد. مردمی که در محدوده مرکزی اروپای شرقی زندگی میکنند به راحتی مردم اروپای غربی نمیتوانستند به دریای آزاد دسترسی داشته باشند. همین مساله درباره رودهای روسیه هم صدق میکند. «بیشتر» رودهای روسیه یا به سمت اقیانوس منجمد شمالی میروند یا به سمت دریاچه خزر. باز یعنی دسترسی به بندرها نقاط دیگر دنیا به آن راحتیها ممکن نیست. همین تفاوت در شرایط اولیه به تدریج باعث میشود شرایط تجارت در این مناطق نسبتا نزدیک به هم متفاوت شود. جرد دایموند در «اسلحه، میکروب و فولاد» توجه ما را به این الگوهای مقیاس بزرگ جلب میکند. منظور از مقیاس بزرگ هم این است که چنین تفاوتهایی در بلندمدت خود را نشان میدهند و در مسیر کلی حرکت یک قوم یا قبیله یا جمعیت انسانی و کشور تاثیر میگذارند. برای دیدن تاثیر این تفاوتها باید روندهای بزرگ و کلی تاریخی را ببینیم و نه اتفاقهای سریع چند ماه و چند سال را. ویرایش نخست کتاب اسلحه، میکروب و فولاد در سال ۱۹۹۷ منتشر شد؛ اما سالهای بعد، به فراخور اتفاقهایی که پیش میآمد، ویرایشهای جدیدی از کتاب منتشر شد. سال۲۰۰۳ و ۲۰۰۵ دو ویرایش اصلی انجام شد که نتیجه دستاوردهای جدید به نسخه اصلی اضافه شد. اما این مطالعات جدید هم نتیجهگیری اصلی کتاب اسلحه، میکروب و فولاد را تغییر ندادند. نتیجهای که نشان میدهد عامل جغرافیا تاثیر بیشتری بر پیشرفت جوامع انسانی دارد تا چیزهایی مثل عوامل ژنتیکی و فرهنگی ساکنان سرزمینهای مختلف.
دایموند در ۳۰سالگی مطالعاتش در گینه نو را با مطالعه روی پرندههای این جزیره و جزیرههای همجوار آغاز کرد. در پنجاه سالگی، جرد دایموند تحقیقاتش در رشته تاریخ محیط زیست را آغاز کرد و بهعنوان استاد جغرافیا در UCLA، مشغول کار شد. در سال۱۹۹۹، مدال ملی دانش را کسب کرد.در ۲۰۰۹ دکترای افتخاری دانشکده ایالتی Westfield را دریافت کرد. دایموند در زمینه زبانشناسی نیز فعال است. نتیجه حدود ۶۰سال فعالیت علمی و تحقیقاتی دایموند بیش از ۳۰ کتاب و مقاله علمی و جوایز متعددی بوده که کسب کرده است.