قشقاییها و مساله مالیات در دوره قاجار
به گزارش کاپیتان آرنولد ویلسون، در سال۱۹۱۶م میزان مالیات سالانه ایل بختیاری ۷۰هزار تومان بود. به نوشته ویلسون، مالیات سالانه قشقایی در اصل ۲۷هزار تومان بود که فرهاد میرزا ۳۰هزار تومان بر آن افزود. فرهاد میرزا معتمدالدوله دو نوبت حاکم فارس بود: سالهای ۱۲۵۹-۱۲۵۷ق. (۱۸۴۳- ۱۸۴۱ م.) و ۱۲۹۸- ۱۲۹۳ ق. (۱۸۸۱- ۱۸۷۶ م.). ویلسون روشن نکرده که افزایش مالیات قشقایی به ۵۷هزار تومان در دهه۱۸۴۰ انجام گرفت یا در دهه۱۸۷۰. ویلسون میافزاید: این مبلغ را ایلخانی و ایلبیگی از کلانتران اخذ میکنند؛ ولی درآمد واقعی از ایلات قشقایی خیلی بیشتر است. ایل عمله از مالیات معاف است و به جای آن خدمات فئودالی ارائه میدهد.
به نظر میرسد رقم مالیات قشقایی، به دلایل عدیده بهویژه نیاز دولت مرکزی یا حکومت محلی فارس، هر ساله متغیر بوده ولی مبنا همان ۵۷هزار تومانی است که ویلسون ذکر کرده است. در سال۱۳۰۴ ق. (۱۸۸۷ م.) میزان مالیات قشقایی ۶۱هزار تومان گزارش شده (خفیهنویسان انگلیس، ص۲۷۵) و در سال ۱۳۱۳ق. (۱۸۹۵ م.)، سال پایانی سلطنت ناصرالدینشاه، ۷۲هزار تومان. (همان مأخذ، ص ۴۹۸).
کارکرد اصلی کسانی که بهعنوان مدیر ایلات و بلوکات (مناطق روستایی) منصوب میشدند اخذ این مالیات سالانه از مردم خود برای دولت بود. این افراد در ایلات و بلوکات «کلانتر» یا «ضابط» خوانده میشدند و ردههای فروتر ایشان «کدخدا» تابع «کلانتر» و«ضابط» بود و مالیات گردآوریشدهرا به او تحویل میداد. در فارس، رئیس اتحادیه ایلی قشقایی «ایلخانی» و فردی که متولی امور اجرایی ایلات قشقایی بود «ایلبیگی» نامیده میشدند. ایلبیگی را معمولا حکومت فارس منصوب میکرد؛ گاه در هماهنگی با ایلخانی و گاه با وجود تمایل او. در مواردی، مانند بخشی از دوران ایلخانیگری صولتالدوله، ایلخانی کارکرد ایلبیگی را نیز انجام میداد. سران ایلات خمسه، از خاندان قوام شیرازی نیز گاه «ایلخانی» نامیده میشدند. ایلخانی و ایلبیگی از طریق کلانتران (روسای ایلات قشقایی) و کلانتران از طریق کدخدایان تابع خود، روسای طوایف کوچک عضو ایل، گردآوری مالیات را انجام میدادند.
ایلخانی و ایلبیگی ایلات قشقایی و کلانتران و ضابطین ایلات و طوایف مستقل غیرقشقایی و بلوکات که مستقیما منصوب حکومت بودند، در موارد فراوان بهدلیل ناتوانی در پرداخت دیون مالیاتی بهشدت زیر فشار قرار میگرفتند و تنبیه میشدند. در مواردی بهدلیل این فشارها کارشان به شورش میکشید و گاه سرنوشتی تراژیک مییافتند. معروفترین نمونه حاج نصراللهخان ایلخانی است: در سال۱۳۱۴ ق. (۱۸۹۷- ۱۸۹۶ م.) بدهی حاج نصراللهخان ایلخانی بابت تتمه بدهی مالیاتی قبل و مالیات سال جاری حدود ۱۵۰هزار تومان برآورد میشد. این مبلغ هنگفتی بود. در آن زمان ثروت متمولین درجه اول فارس در زمان فوت حدود ۱۰۰ الی ۱۵۰هزار تومان برآورد میشد مانند میرزا عبداللهخان معزالملک، وزیر پیشین فارس. کسانی مانند میرزا علیمحمد خان قوامالملک (قوامالملک دوم، متوفی ۱۳۰۱ق.) که معادل ۴۵۰هزار تومان ارثیه بر جای نهادند، استثنایی بودند.
ظلالسلطان، احتمالا با اغراق، ثروت شوهر خواهر متوفیاش، فتحالله خان صارمالدوله را دو کرور (یک میلیون تومان) ذکر کرده است. توجه کنیم که فتحاللهخان صارمالدوله از متمولان ایران بود. در اوایل شوال۱۳۱۴ق (مارس ۱۸۹۷ م.)، به خاطر این بدهی، حاج نصراللهخان ایلخانی را عزل و بازداشت و اجلالالملک را که عمهزاده ناظمالدوله (حاکم فارس) بود، ایلخانی و عبدالله خان، پسر بزرگ داراب خان را ایلبیگی قشقایی کردند. حاج نصراللهخان یک روز پس از آزادی در اوایل ذیقعده ۱۳۱۴ ق.فوت کرد. غلامعلی خان نواب مینویسد: «ایلخانی قشقایی را بیست و پنج روز در حبس نگاه داشتند؛ چون ناخوش حال بود از جانب حکومت نگذاردند دوا و غذای درستی به او برسانند. ناخوشی مشارالیه سخت شد، قریب به موت رسید. دوازده هزار تومان از عیالش سند گرفتند از بابت باقی [بدهی مالیاتی] و او را مرخص کردند. بعد از یک شبانه روز که او را به منزل آوردند، فوت شد.» (خفیهنویسان انگلیس، صص ۵۲۳- ۵۲۲)
این وضع در سالهای پسین ادامه داشت. برای مثال، غلامعلیخان نواب در گزارش جمادیالثانی۱۳۱۹ق. (اکتبر۱۹۰۱م.) مینویسد: «دیگر آنکه ضرغامالدوله ایلبیگی قشقایی آمده در جوشک چهار فرسخی شیراز. هر چه حکومت فرستادهاند که به شهر بیاید نیامده است محض اینکه امساله خیلی از حکومت به مشارالیه اجحاف و تعدیشده و متصل مامور و محصل برای او میفرستادند. از قرار مذکور باطنا ضرغامالدوله خیال دارد وقتی که به گرمسیر میرود قدری اغتشاش کند.» (همان ماخذ، ص۶۵۱) در سال۱۳۳۴ ق. (۱۹۱۶ م.) کاپیتان آرنولد ویلسون میزان بدهی صولتالدوله بابت مالیات قشقایی را بیش از ۲۵۰هزار تومان ذکر کرده است.
کاپیتان کریستین نیز در گزارش سال۱۹۱۸ م. خود از شیراز سهم دولت مرکزی از مالیات سالاانه قشقایی را ۲۸۸۰۲۸ قران ذکر کرده است. (هر ۱۰قران، معادل یک تومان) به علاوه، سالانه ۱۵هزار تومان به حکومت فارس پرداخت میشود. بنابراین در این زمان که اواخر جنگ اول جهانی و سالی پرآشوب در فارس است، جمع کل مالیاتی که از ایلخانی قشقایی مطالبه میشد ۴۵هزار تومان بود. از این مبلغ مالیات ایل کشکولی ۶ تا ۱۲هزار تومان در سال بود.
کریستین سپس درباره اخذ وجوهات غیرقانونی از قشقایی ارقامی ذکر میکند که بسیار اغراقآمیز و مغرضانه به نظر میرسد. او مدعی است مالیات واقعی که قشقاییها میپردازند بسیار بیش از این مبالغ است. «گفته میشود کل مالیاتی که کلانتران از ایل جمع میکنند به ۸۰۰هزار تومان در سال میرسد که ۲۰۰ تا ۳۰۰هزار تومان از این مبلغ به ایلخانی داده میشود.»
کاپیتان کریستین نحوه اخذ مالیات را به شرح زیر بیان کرده است: از هر گوسفند سالانه یک تا ۵/ ۱قران مالیات گرفته میشود. شتر و اسب معادل ۱۰گوسفند و گاو و الاغ معادل ۵گوسفند محاسبه میشود. این مالیات در زمان کوچ ایل، یا در بهار یا در پاییز اخذ میشود.