اوقات فراغت تهرانیها در دوره قاجار
این امر با مطالعه سفرنامههای عصر قاجار به وضوح دیده میشود؛ چنانکه گزارشهای فراوانی درباره آداب پذیرایی و میهمان نوازی مردم ایران و بهویژه مردم تهران ارائه دادهاند. در کنار میهماننوازی ایرانیان، آداب معاشرت نیز بسیار مهم است و جایگاه خاصی در میان گزارشهای سیاحان خارجی دارد. بهعنوان مثال ویلبراهام درباره رعایت آداب معاشرت تهرانیها، احترام به بزرگتر را بسیار با اهمیت توصیف میکند؛ بهطوریکه این امر حتی درباره محل نشستن در مجالس هم صدق می کرد. رعایت این امر حتی در میان زنان و در اندرونی خانهها نیز قابل مشاهده بود. او این آداب را در مخالفت با نمایشهای عاطفی رایج در خانوادههای اروپایی ارزیابی میکند و مینویسد: «حتی در «اندرونی» و منازل زنان هم این آیین قابل مشاهده بود. برای مثال هنگام صرف شام اینکه مرد و زن در یک بشقاب غذا میل کنند قابل قبول نبود و اینکه پسری از فرزندش نزد پدر دلجویی کند هم ممکن نبود.
وی حتی برای نشستن در جای خود نیز باید اجازه میگرفت. بدون اذن از بزرگتر نمیتوانست بنشیند.» سر ویلیام اوزلی نیز شرح کاملی راجع به آداب معاشرت تهرانیهای مرفه آورده است. یکی از رسوم تهرانی درباره کسی است که خانه نو خریده است. به قول اوزلی دوستان و آشنایان کسی که خانه نو خریده به عنوان «منزل مبارک» هدایا، شیرینی، میوه و گل میآورند. او در جای دیگر در رابطه با تعارفهای مرسوم به میهمانان سخن گفته است. پذیرایی در میهمانیها در ابتدا با قلیان شروع میشد سپس با تعارف قهوه و چای نوبت صرف غذا میرسید. ابتدا با پیشغذا شروع میشد که ترکیبی از انواع میوههای فصل بود. پس از صرف پیش غذا، لگنها و آفتابههای بزرگی برای شستوشوی دستها میآوردند. سپس سفرهها که از طرحهای ایرانی گلدار با نوشتههایی در حاشیه درست شده بود، روی زمین پهن میشد. پس از آن نان و غذا حاضر میشد که شامل غذاهای متنوع نظیر چلو و پلو و شربتهای گوناگون بود. بعد از صرف غذا نیز دوباره قلیانها برای حسنختام میهمانی آورده میشد.
اوقات فراغت
به نظر میرسد سپری کردن اوقات فراغت در خارج از منزل و در بازارها و مکانهای عمومی عامل اصلی جلبتوجه جهانگردان به این بخش از حیات شهری مردم تهران در دورههای قبل بوده است. یکی از تفریحات مورد علاقه مردم تهران در عصر قاجار رفتن به قهوهخانه بود. در این دوره قهوهخانههای معروفی همانند قهوهخانه یوزباشی وجود داشت که محلی برای سرگرمی شاهزادگان، اعیان، افسران و گروههای مرفه بود. علاوه بر آن قهوهخانههای دیگری نیز وجود داشت که به گفته اورسل در همه آنها قیمتها تقریبا یکسان بود. اورسل درباره سرگرمی مردم تهران مینویسد: «در تهران هنگام عصر چایخانهها پر از جمعیت میشدند و مردم فارغ از فعالیت روزانه برای خوردن چای واختلاط با یکدیگر چند ساعتی را کنار هم میگذراندند؛ برای خارجیها شاید تعجبآور بود که نوشابه وآشامیدنی مورد علاقه ایرانیها چای بود نه قهوه.»