ولی، آدام اسمیت عقیده داشت که آدمی ثروت را می‌‌‌آفریند و بر آن بود که کار بشر باعث تولید ثروت می‌شود. پس، در ثروت ملل، آدام اسمیت بر این باور است که ثروت جامعه با تعداد نیروی کاری که ایجاد می‌کند، افزایش می‌یابد. ولی اسمیت به شکلی سطحی از روی این گفته نمی‌‌‌گذرد. او نیروی کار اولیه‌ای را که صرف تولید می‌شود منشا همه چیز می‌‌‌داند. مراد او فقط این نبود که با تبدیل یک‌عدل پشم به پارچه بر ثروت جامعه افزوده‌‌‌اید، او کار را تا چوپان و سپس مردی که بذر علوفه‌‌‌ای را پاشیده است که گوسفند از آن تغذیه کرده و ادامه آن به شیوه‌ای جامع و پیچیده ردیابی می‌کند.

سنت روشنفکری در غرب (از لئوناردو تا هگل)

تالیف: ج. برونوفسکی/  ب.مازلیش

ترجمه: لی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لا سازگار، انتشارات آگاه