نمایشگاه هیات ژاپنی در بوشهر
هیات ژاپنی در مسیر خود از شهرهای شیراز، اصفهان، کاشان، قم و روستاهای بسیاری گذشتند و سرانجام در تاریخ ۱۰سپتامبر ۱۸۸۰م پس از سفر دشوار ۴۲روزهای از بوشهر به تهران رسیدند، از آنجاکه از طرف مترجم هندی هیات ورود آنها رسما به وزارت امور خارجه اطلاع داده شده بود، در بدو ورود به تهران بهوسیله یک فوج سرباز با اسبهای یدک مورد استقبال قرار گرفتند و در باغ و عمارت ایلخانی مستقر شدند، یوشیدا ماساهارو به تفصیل از این استقبال و عمارت ایلخانی و دو سربازی که برای نگهبانی از آنان گمارده شدند و عادت سربازان به درخواست بخشش (انعام) یاد کرده است.
از میان بزرگان آن روز ایران سپهسالار به واسطه اندیشههای تجددخواهانه اش شدیدا مورد توجه یوشیدا ماساهارو قرار گرفته است «سیاست تجدد و اروپایی کردن سپهسالار بر سنت پرستان سخت گران آمد و نارضایی از اوضاع را متوجه سپهسالار کردند.» او شرح حال نسبتا مفصلی در سفرنامهاش از میرزا حسینخان به دست می دهد و درباره سرانجام سپهسالار و قتل او آورده است: «حس حسادت شاه به استعداد و ذکاوت و کاردانی مشیرالدوله و نیز بدگویی بدخواهان که او را به خیانت متهم ساختند، پایان زندگیاش را فراآورد. من که پیشتر او را دیده و کمی با فضائلش آشنا شده بودم، از برکناریاش افسوس خوردم و از سرانجامی که پیدا کرد، اندوهگین شدم. به هر حال هیات ژاپنی مدتی در تهران سرگردان شد. ظاهرا در دیداری که یوشیدا با وزیر مختار انگلیس، تامسون داشته، بهطور محرمانه فهمیده بود که سپهسالار از شاه درباره آمدن هیات ژاپنی نظرخواهی نکرده است و شاه نمیداند که چه ترتیبی باید در کار آنها داده شود. او می دانست که تا وزیر خارجه جدید معین نشود، تکلیف آنها روشن نخواهد شد. در این میان وزیر مختار روس، زینوویف نیز وعده داده بود تا نزد شاه برای پیشرفت کارشان وساطت کند.
سرانجام پس از آنکه میرزا سعیدخان موتمنالملک به منصب وزارت امور خارجه برگزیده شد، هیات ژاپنی به نزد او رفت. از گزارش یوشیدا برمیآید که موتمنالملک حتی نمیدانست ژاپن در کجای دنیا قرار گرفته است و گمان میکرد ناصرالدینشاه در سفر خود به اروپا از ژاپن گذشته و از پذیرایی گرم و میهماننوازی ژاپنیها خرسند شده است.
او که مذاکره با این «وزیر خارج از امور» را بیحاصل یافت، کتبا خواهان ملاقات و مذاکره رسمی با مقامهای ایرانی شد و پس از ملاقات با امینالملک توانست که در دو نوبت با شاه دیدار و گفتوگو کند. در هر دو سفرنامه شرح این دیدار، سخنان یوشیدا و گفتوگو و سوالهای شاه از او بهطور مفصل آمده است.
از میان این سوالها کنجکاوی ناصرالدینشاه درباره راه آهن قابل تامل است. گزارشهای یوشیدا از آداب حضور در دربار و اینکه به آنها آموزش دادند که در حضور شاه چگونه باید سخن گویند، توصیف لباسهای ناصرالدینشاه از مطالب خواندنی سفرنامه است. پس از آن هیات نمایشگاهی از کالاهای همراهشان در محل اقامتشان تشکیل دادند و با دعوت از مقامات دولتی و اروپاییان ساکن تهران و بازرگانان اقدام به فروش کالاهایشان کردند که البته بهترین نمونهها پیشکش شاه شد.
سرانجام پس از ۱۱۰روز توقف در پایتخت ایران و دریافت نشانها و مدالهای دولتی از شاه ایران از طریق انزلی و اروپا روانه بازگشتن به کشور خود شدند.