تداوم توسعه و بهینهسازی یک صنعت
در قسمتی که من انجام وظیفه میکردم، کارهای زیر انجام گرفته است.
۱- تبدیل کلیه باسکولهای ذوب آهن از فرم بسیار قدیمی الکترومکانیکی به سیستمجدید الکترونیکی که باعث دقت خیلی بهتر و خرابی خیلی کمتر شده است.
۲- تبدیل اکثر اندازهگیریهای سطح مخازن به سیستمهای جدید که قبلا اکثرا با اشعه رادیواکتیو اندازهگیری میشد و بسیار خطرناک بودند.
۳- اتومات کردن اکثر فرآیندهای تولیدی از جمله اندازهگیری و کنترل سطح ریختهگریهای مداوم. سیستمهای شارژ مواد، بهینهسازی سیستمهای سوخت در مشعلها و کنترل اتوماتیک آنها، سیستم اتوماتیک اعلام حریق با آدرس مشخص، بهینهسازی مرکز تلفن ذوب آهن و...
۴- احداث فیبر نوری در سراسر کارخانه و دسترسی آسانتر و باکیفیتتر به اینترنت در سالهای دهه ۸۰.
۵- تغییر وضعیت کلی دیسپاچر کل.
۶- تلاش در جهت تربیت پرسنل مجرب و با فرهنگ کاری بالا و احساس مسوولیت خیلی خوب و بهروز.
اوایل کارم، در قسمت فولادسازی بهصورت مامور کار میکردم. ریختهگریهای روسی که تکنولوژی خوبی هم نداشتند پاشنهآشیل ذوب آهن شده بود و مرتب هم حادثه داشتند. درباره یکی از حادثهها که خیلی شدید بود (آتشسوزی شده بود)، جلسه حادثه با حضور مدیرعامل وقت ذوب آهن برگزار شد. در جلسه اعلام شد که برای رفع عیب دو ماه وقت لازم است؛ ولی مدیر عامل اصرار داشتند ۴۰روزه باید ریختهگری به تولید برگردد. بحث داغی برقرار بود. در همین لحظه مدیر ما که کمی دیر به جلسه آمده بود، وارد شد. سوختگی هم بیشتر مربوط به اتاق فرمان و دستگاههای اندازهگیری و اتوماسیون بود و به محض ورود، مدیر عامل از مدیر ما پرسید، چه قدر زمان لازم دارید تا ریختهگری وارد مدار تولید شود، مدیر ما گفت: دو هفته. همه زدند زیر خنده ولی مدیر عامل تشویق کرد. مدیر ما هم با تعصب تکرار کرد که در عرض دو هفته تحویل میدهم و جلسه با خوشحالی تمام شد. البته مسوول اصلی من بودم. به مدت و شبانه روز در ذوب آهن ماندم و عصر روز دوازدهم ریختهگری ذوب گرفت و همه متعجب شدند و همه به مدیر ما میگفتند چه خوب شد به جلسه آمدید.