ماجرای کمبود نان در سال ۱۳۰۴
این وضعیت به روزهای آغازین مهرماه هم کشیده شد؛ بهنحویکه جمعیت زیادی از زنان و مردان معترض به منازل علما رفتند و در چهارم مهر به سمت مجلس شورای ملی حرکت کردند و در مقابل مجلس شعار دادند. در چنین شرایطی به ماموران دولت دستور تیراندازی داده شد و تعدادی کشته و مجروح شدند تا بار دیگر مردم که برای غم نان جمع شده بودند، با قوه قهریه سرکوب شوند. همزمان با اجتماع مردم در برابر مجلس آیتالله سیدحسن مدرس، نماینده مجلس به میان آنها رفت. بنابر گفته خودش «با حالت تب آمدم بیرون مجلس به واسطه اینکه مجلس قدری خلوت شود آنجا ایستادم و قدری دلداری دادم به مردم با آنها شریک شدم در این مصیبت که حق را به جانب آنها میدهم. اطمینانهایی هم به قدر خودم به مردم دادم بعد منتهی شد به گرفتنها، بستنها، حبسها، زنها، مردها، کوچکها، بزرگها و منتهی شد به توسلاتی که به عقیده من خیلی غیرمشروع است.» سخنان مدرس در مجلس آنقدر تاثیرگذار بود که وزیر فواید عامه مجبور شد به مجلس برود و درهمان ابتدای سخنانش گفت: چون شنیده شد که امروز صبح آقای مدرس اظهاراتی فرمودهاند و توضیحاتی از دولت راجع به عملیات ۲ سه روزه اخیر خواستهاند. اگرچه در آن موقع که ایشان اظهاراتی میفرمودند ما نبودیم، ولی پس از اطلاع لازم شد به عرض آقایان نمایندگان برسانم.
وزیر فواید هم علت نبود آذوقه را آفتزدگی محصول پارهای از ولایات و مخصوصا اطراف تهران دانست و گفت: دولت تمام وسایل خود را صرف تهیه آذوقه و تامین نان اهالی تهران کرده و دستورالعملهای موکدی داده چه از حیث حمل جنس دولتی از محلهایی که جنس موجود است و چه از حیث خرید جنس در ولایات مختلفه و از این حیث نگرانی موجود نیست و امیدواری کامل میرود که تا آخر سال نان اهالی تهران تامین شده باشد. او همچنین اظهار کرد که در مملکت ما وسایل نقلیه هنوز کاملا موجود نیست و البته یکی از مسائلی که ممکن است یک اختلال و توحشی در اذهان حاصل کند مرتب نبودن وسایل نقلیه است. اگر فرض کنیم چند قطار شتری که باید گندم از زنجان یا همدان بار کند و یک روز دیرتر از آن موعدی که مقرر است برسد ممکن است برای همان یک روز تولید یک اضطراب و نگرانی بشود و اتفاقا همین ترتیب هم پیش آمده بود. به همین دلیل هم روزهای گذشته گندم کمتری به نانواییها داده شد و باعث این اتفاقات در تهران شدند.
وزیر، این مردم را که برای نان روبه روی مجلس جمع شده بودند، ماجراجو خطاب کرد که همیشه میخواهند آب را گلآلود کنند باز این احساسات و اضطراب مردم را مورد استفاده خودشان قرار دهند و یک عده را تحریک کنند. برای اینکه امنیت عمومی را متزلزل کنند و بالاخره انتظامات مرکز را از میان ببرند. وزیر در سخنانش اظهار میدارد که با توجه به این اتفاقها باز هم نقلیه قشون به اختیار اداره ارزاق گذاشته شد و به ولایات تلگرافات شد و همان روز اطمینان دادند که ارزاق تهران تامین شده است و همین اطلاع بهوسیله سردستههایی که با اجتماعکنندگان ارتباطی داشتند به آنها گفته شد و به آنها اطمینان دادند که بیخود نگران نباشند؛ زیرا نان اهالی تهران تامین شده است؛ اما با وجود اینکه تصور میرفت که وقتی فردا مردم دیدند دکان های خبازی پر از نان است و بیشتر از روزهای معمول نان در تهران وجود دارد و بهتر از روزهای دیگر هم هست دیگر به کلی موضوع از بین میرود؛ اما با وجود اینکه علاوه بر دستورالعملهایی که شب داده شده بود ماموران خاصی هم از طرف اداره ارزاق و حکومت نظامی مامور شدند که در امر نان مراقبت کنند و بهترین وضعیت نان در شهر بهوجود آمد؛ اما دیده شد که یک عده از دکاکانها باز نشده و اجتماعات متفرق نشدند و اطلاعات قطعی هم به دولت رسید که مردم ۲دسته شدند یک قسمت میخواستند به سفارتخانهها بروند و عدهای هم به مجلس رفتند.
وزیر در پایان سخنان خود در مجلس اعلام کرد که ابدا از نظر آذوقه اهالی تهران نگرانی نیست و تمام اقداماتی که برای تامین آذوقه و ارزاق عمومی لازم بوده، به عمل آمده است و روزبهروز بهبودی اوضاع مشاهده خواهد شد. البته حسین مکی در کتاب تاریخ بیستساله ایران مینویسد: در قضیه بلوای نان در حدود ۸۰۰ یا ۹۰۰ تن از سرجنبانان محلهها و دستههای تهران و شهرستانها و درباریان و مخالفان دولت سردار سپه دستگیر شدند. سردار سپه با ایجاد بلوای نان، هم مجلس را مرعوب کرد و هم قدرت خود را نشان داد و هم حس تنفر مردم را نسبت به وکلا برانگیخت. ضمنا مخالفان خود را دستگیر و از حرکت احمدشاه (بازگشت از فرنگ به ایران) که نقش عمده این بازی بود به خوبی جلوگیری و او را کاملا مرعوب کرد و قدرت تصمیم حرکت به ایران را از او سلب ساخت.