پیشنیاز ترقی
طالبوف قانون را یکی از اسباب و علل اصلی ترقی و پیشرفت در مغرب زمین میدانست و این مفروض برای او کافی بود تا آن را برای جامعه عقبمانده و استبدادزده ایران نیز لازم بداند.
او وضع قانون را منحصر به دستگاهی میداند که در آنجا پادشاه و تبعه بهصورت مشترک و متحد کار میکنند و این دستگاه را در جاهای مختلف با اسامی مختلف نامگذاری میکنند و اروپاییان به آن«پارلمنت» میگویند. از اینجا به بخش مهم دیگر اندیشه سیاسی طالبوف میرسیم که مشروطهخواهی اوست. او بهشدت با سلطنت مطلقه و استبداد مخالف است و همه جا آثار سوء حکومت مطلقه را محکوم میکند. او که مشروطیت را درک کرده بود در اینباره مینویسد: «ما باید قانون اساسی داشته باشیم، قانونی که با آن تعیین مخارج درباری، حق تبعه، حق مجلس وکلا، حق سناتور و حق استقلال دستگاه عدلیه واضح و معین و مشخص شود.