جایگاه تجارت برنج شمال ایران در مناسبات تجاری با روسیه
از قاچاق تا ممنوعیت صادرات
این در حالی است که گیلان تا قبل از این وقایع بهدلیل کشت ابریشم، برنج را از شهرهای دیگر وارد میکرد و حتی به اندازه جمعیت خود برنج نداشت و بنا به گزارش فرانسیس مکنزی که در سال ۱۸۵۸م/ ۱۲۷۴ ق به مناطق شمال ایران سفر کرده بود، زمینهای آنها پر بود از درختهای توت و برای به عمل آوردن برنج باید این درختها را قطع میکردند تا بتوانند برنج بکارند. او بیان میکند که در این زمان صدور برنج به گیلان از سوی دولت منع شده بود و همین باعث قحطی در این ولایت شده بود و دلیل آن قانون منع صدور برنج به روسیه از طرف دولت بود.
باید توجه داشت در مواردی بهدلیل کمبود برنج در ایران، صادرات به روسیه منع میشد چنانکه در سال۱۳۳۰ق دولت تجار را از صدور برنج به روسیه، به واسطه کمبود برنج و در سختی افتادن مردم منع کرد و به آنها فرصت دادند تا برنج های خریداریشده خود را تا ۲۵ ربیعالاول به روسیه حمل کنند و بعد از آن اجازه خروج برنج ایران داده نمیشد و حمل برنج به خارج به کلی ممنوع شد.
البته این تصمیم دولت باعث خسارت به تجار روس شد و در نتیجه موجبات اعتراض آنها را فراهم آورد. همین باعث فرستادن تلگرافی از استرآباد به وزارت داخله شد که در آن اعتراض تجار روس را منعکس میکرد. در تمام مناطق جنوبی دریای خزر، بهدلیل حاصلخیزی خاک، برنج از پربازدهترین محصولات بهشمار میرفت. بهطوریکه زمینهای آنها ۳۰ تا ۸۰ برابر بازده داشت. اما بهدلیل استفاده از روشهای قدیمی پوست کندن سبوس برنج که با لگد کردن توسط اسب جدا میشد، بیشتر از یکسوم آن تلف میشد. بنابراین برآورد معمول بهطور عموم بسیار کمتر از متوسط نرخ بازدهی محصول بود؛ برنجکاری در ایران در این زمان از روی قوانین و اصول هزار سال پیش بود و محتاج به اصلاحات اساسی بود که جمالزاده برخی از این اصلاحات را عنوان میکند از جمله آبیاری مناسب و مسطح کردن زمین برای هدر نرفتن آب، پرورش اراضی با استفاده از کود و بهکار بردن ماشینهای ساخت غرب در آسیاب کردن برنج. شاید اگر این اصلاحات بهصورت اساسی انجام میگرفت، مقدار بازدهی این محصول خیلی بیشتر میشد. در مدت این دوره، بر اساس شواهد و اسناد موجود، هیچ نوع ابتکار و تحولی در کشت برنج بهوجود نیامد. همچنین در ترتیب مالکیت زمین هم که مناصفه بود و مزد دهقان نیمی از محصول بود، تغییری بهوجود نیامد.
بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷روسیه، تجارت ایران با این کشور با رکود قابل توجهی مواجه شد. تجار برنج نمیتوانستند بازاری در روسیه پیدا کنند و از طرف دیگر، بهدلیل دوری راه نمیتوانستند در بازارهای هندوستان، مقدونیه و جمهوریهای قفقاز جای خود را باز کنند. همچنین بهدلیل ناامنی موجود در ترکیه نمیتوانستند از طریق داردانل به بازارهای اروپا دست یابند. بنابراین صادرات برنج ایران، با توجه به جنبههای گوناگون تجارت این محصول، تنها به روسیه اقتصادی و به صرفه و امکانپذیر بود. همچنین با شروع جنگ جهانی، ایران نیز توانایی صادرات این محصول را به روسیه نداشت. چنانکه در اوایل جنگ جهانی اول بهدلیل کمبود مواد غذایی و از جمله برنج، هشداری از سوی کنسول ایران در بادکوبه، مبنی بر صادرات بی رویه برنج به روسیه داده شد. آنها خواستار تصمیمی اصولی از سوی وزارتخانههای مالیه و فواید عامه و تجارت بهدلیل احتمال بروز کمیابی برنج در کشور شدند.
اهمیت تجارت برنج بین ایران و روسیه
چنانچه گفته شد، برنج از اقلام مهم تجاری میان ایران و روسیه بود. روسیه از برنج، بهدلیل نوع رژیم غذایی، کمتر از مواد غذایی دیگر استفاده میکرد؛ اما همواره در تلاش برای واردات این محصول به کشورش بود که شاید یکی از دلایل اصلی این تقاضا مبادلات کالا مابین طرفین بود؛ چون روسیه از ایران برنج میخرید و در عوض آن، کالاهای دیگر خود مثل قند و چای را به فروش میرساند و نوعی مبادله کالا به کالا بود. چنانکه در سال ۱۳۲۷ق، وقتی عوارض گمرکی برنج هند پس از تلاشهای انگلیس کاهش پیدا کرد موجب اعتراض تجار روسیه شد و تجار روسیه به خاطر اینکه به تجارت برنج ایران خللی وارد کنند و بتوانند مالالتجاره خود را در عوض برنج به ایران حمل کنند، مانع این کار شدند. بنابراین چنانکه مشخص است هرقدر دولت روسیه بخواهد از گمرک برنج هند بکاهد، در مقابل تجارت روسیه ضرر خواهد دید؛ زیرا هزینه گمرکی کم، باعث ورود برنج هندو ستان به روسیه میشد و تجار هند در مقابل برنج فروختهشده پول و طلا به کشور خود میبردند؛ ولی تجار ایرانی پول نمد خود را همراه برنج به روسیه میآوردند و کالا با خود به ایران میبردند. مجموع این عوامل باعث میشد که روسیه خواستار تجارت با ایران باشد تا از این طریق پول و طلا به کشور خود وارد کند نه اینکه پول از کشور خارج کند.
از سوی دیگر با شنیدن خبر تخفیف دولت روسیه به برنج هندوستان، تجار ایران مقیم بادکوبه نیز به مخالفت برخاسته و خواستار پیگیری موضوع توسط دولت و وزیر تجارت ایران شدند. آنها اعلام کردند اگر در گمرک برنج هندوستان تخفیف داده شود، اولا قیمت برنج ایران و مقدار ارسالی آن نصف میشود، ثانیا این مساله ضرر بسیار زیادی به تجارت ایران و روسیه خواهد زد. بنابراین تجار از دولت درخواست کردند این مساله را مهم بداند و برای رفع این ضرر، سریعتر مذاکره کند؛ زیرا چنانچه ورود برنج هندوستان به روسیه ادامه پیدا میکرد در سال شش یا هفت کرور ضرر به تجارت برنج ایران وارد میآمد، همین باعث شد که محمد على علاءالسلطنه، وزیر امور خارجه تلگرافی در تاریخ ۹ ذیالحجه به سفارت ایران در پطرزبورگ فرستاد و دستور تحقیق درباره دفاتر قرارداد تجارتی روسیه با هندوستان را داد. همچنین خواستار توضیح درباره کاهش نرخ گمرک محصولات وارده از هند شد و اینکه از خسارت واردشده به برنج های ایرانی ممانعت به عمل بیاید. بعد از گذشت دو هفته، یعنی در تاریخ ۲۱ذیالحجه، علاءالسلطنه به کارگزاری خارجه رشت اطلاع میدهد که درخصوص گمرک برنج در روسیه، طبق تلگرافی از سفارت روسیه به وزارت خارجه، تغییری در وضع برنج داده نشده است و بعد از این هم تغییری ایجاد نخواهد شد.
در سندی دیگر میبینیم ساعد الملک، ژنرال کنسولگری ایران در قفقاز و تفلیس به دولت ایران پیشنهاد کرده است که طی مذاکره با روسیه بیان کند که یا برنج ایران هم مانند برنج هندوستان از گمرک معاف شود یا برنجهای هندوستان بدون گمرک وارد روسیه نشوند؛ در غیر این صورت ضرر بزرگی متوجه تجارت ایران که تقریبا ۱۰میلیون تومان در سال هست، میشود و سکته کاملی به تجارت ایران وارد خواهد آمد. همچنین بیان شد که در پی این اقدام، منطقه شمال ایران دچار فقر بزرگی میشود؛ زیرا ابریشم مثل سالهای قبل اوضاع خوبی ندارد و در این زمان فقط برنج، محصول تجارتی مهم ایران است که اگر آن هم تنزل پیدا کند اقتصاد این منطقه بهشدت متضرر خواهد شد. در بعضی مواقع تجارت برنج با مشکل روبهرو بود که از جمله آن میتوان به صادرات زیاد برنج به روسیه، در نتیجه کمبود آن و همچنین بارندگی زیاد و صدماتی که به محصول وارد میشد، اشاره کرد. چنانکه در ۱۹ مهر ۱۳۲۹، به واسطه کمبود و در نتیجه گرانی برنج که ناشی از صادرات زیاد این محصول به روسیه بود، مردم رشت و انزلی به اعتراض برخاستند. بعضی از اهالی منطقه با وجود گرانی برنج، آن را انبار کرده بودند و میخواستند آن را به روسیه حمل کنند که نظمیه در بعضی موارد آنها را شناسایی و دستگیر میکرد و شلاق میزد؛ زیرا به واسطه احتکارهایی که توسط خود اهالی و مهمتر از همه تجار میشد، قیمت برنج زیاد شده بود.
به دنبال اعتراض مردم مبنی بر کمبود و گرانی برنج و درخواست آنها برای ممانعت از حمل برنج به روسیه، از طرف حکومت، امام جمعه و تجار جلسهای تشکیل شد که در نتیجه آن به مردم و تجار اجازه داده شد تا پنج روز دیگر برنجهای خریداری شده خود را به روسیه منتقل کنند و پس از آن اجازه حمل آن به روسیه را غیرقانونی اعلام کردند. این ممنوعیت، مخالفت روسها را برانگیخت؛ چون عدهای از تجار روس مقدار زیادی برنج پیشخرید کرده بودند که به دنبال این ممنوعیتها از حمل برنج خریداریشده روسها از تنکابن به رشت جلوگیری به عمل میآمد پس وزیر مختار روس از دولت ایران درخواست تعیین مهلت سههفتهای برای حمل برنج های مزبور به روسیه و متعاقب آن جلوگیری از خسارات واردشده به تجار روسیه شد؛ از طرف دیگر بهدلیل توفانی بودن دریا، تجار مزبور نمیتوانستند در این زمان محدود برنجهای خریداری شده خود را به روسیه انتقال دهند و امکان حمل برنجهای خریداری شده وجود نداشت. بنابراین سفارت روس خواستار تمدید مهلت مقررشده از ۲۵ ربیعالاول به ۲۵ ربیعالثانی شد. به دنبال اعتراض روسها، دولت ایران پذیرفت و یادداشتی از طرف وزارت امور خارجه، یعنی منشورالملک، مبنی بر برطرف شدن ممنوعیت حمل برنج از مازندران به روسیه و اینکه صادرات برنج از مازندران به روسیه مانعی نداشته و تجار اجازه دارند برنجهای خریداریشده خود را در مهلت تعیینشده به روسیه انتقال دهند، به سفارت روس فرستاده شد. این در حالی است که هرچند دولت در بعضی موارد مانع از حمل برنج به روسیه میشد، اما همچنان پدیده قاچاق وجود داشت و شنیده میشد از قلعههایی که نزد یک روسیه بود و از طرف کدخدایان قلاع و همچنین ماموران دولتی باج گرفته میشد تا مانع خروج برنج نشوند و در مواقعی همین افراد از بیراهه و بدون تذکره به راحتی محصولات خود از جمله برنج را از ایران خارج میکردند. از سوی دیگر ماموران روسیه هم بهدلیل اینکه محصولات مورد نیاز آنها وارد مملکتشان میشد، راه را برای آنها باز میکردند، مطمئنا این قاچاق کالا برای هر دو طرف زیانآور بود. اما در بعضی مواقع به واسطه ممنوعیت حمل برنج به روسیه که باعث کمیابی این محصول میشد، میتوانست کمککننده باشد.
وضعیت برنج در میانه جنگجهانی اول
شروع جنگ جهانی اول و بعد از آن، انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه و پیامدهای آن اختلالات عمیقی را بر تجارت بین روسیه و ایران وارد کرد. واضح است به دنبال جنگ جهانی قحطی بزرگی ایران را فراگرفت و حضور نیروهای روس و انگلیس باعث کمبود مواد غذایی در ایران شد. بروز قحطی در این زمان در گیلان را میتوان بهطور کلی ناشی از صادرات انگلیسیها به باکو دانست؛ چنانکه محمدقلی مجد اشاره میکند، کمبود غذایی زیادی بهدلیل وارد نشدن مواد غذایی برای کارگران نفت باکو به انگلیسیها رسیده بود. بنابراین دولت انگلیس تصمیم میگیرد که از هر جایی که امکان داشته باشد، آذوقه و محصول را خریداری و به باکو ارسال کند. در نتیجه ایران که این زمان آشکارترین منبع آذوقه باکو بود، مورد توجه آنها قرار گرفت. صادرات مواد غذایی توسط انگلیسها به باکو بعد از مدتی قحطی و کمبود برنج را در گیلان به همراه آورد. به دنبال این اوضاع، در میانه جنگ جهانی اول بهدلیل قحطی و کمبود آذوقه و در سختی افتادن مردم، حکمی از طرف هیات دولت ایران درباره عدم حمل برنج از خاک ایران به روسیه صادر شد. آنها احتمال قحطی بیشتر را میدادند و در نتیجه پیشنهاد خرید برنجهای تجار روس را به قیمت عادلانه، در صورت موافقت آنها ارائه و همچنین اعلام کردند در جهت جلوگیری از خسارتهای احتمالی واردشده به تجار، تلاش لازم را انجام دهند. به دنبال کمبود ارزاق و اجناس، ممنوعیت صدور برنج و سایر غلات به روسیه اعمال شد. از طرفی کنسولگری ایران در روسیه اعلام کرد که اگر صادرات اجناس و ارزاق بین ایران و روسیه تبادلی باشد، ایرانیها کمتر دچار مشکل میشوند.
به دنبال ممنوعیت حمل برنج به روسیه از سوی ایران، بهدلیل کمبود آذوقه، سفارت روسیه معترض شد و اعلام کرد که تجار و اتباع روس برنج فراوانی را از ایران خریدهاند که در زمان مناسبی بتوانند آن را به روسیه حمل کنند؛ اما دولت ایران حمل برنج به روسیه را ممنوع کرده و این موجب خسارت زیادی برای تجار شده است. روسیه از دولت ایران درخواست میکند که یا اجازه خروج برنجهای خریداریشده را بدهند یا اینکه آنها را بخرند. البته سفیر روسیه اظهار میکند که این نوع برنجها در ایران مصرف داخلی ندارد و خرید آنها ضرر زیادی را به تجارت ایران وارد میکند. بنابراین خواستار انتقال این برنجها به روسیه شد. مستشارالدوله وزیر امور داخله دستور تشکیل جلسه با حضور نمایندگان و تجار مشهور در این مورد را میدهد و خواستار رسیدگی به این ادعای روسها درباره مقدار برنج خریداریشده و جنس برنجها و میزان مصرف داخلی میشود. با وجود همه این موارد، در سندی از هیات وزرا در دوم ذیالقعده مشاهده میشود دستوری صادر شده که طبق پیشنهاد کمیسیون ارزاق برای جلوگیری از کمبود برنج و ارزاق و آذوقه هیچ نوع برنجی به روسیه صادر نشود. کمیته تفتیش ملی ایران در یادداشتی به اهالی مازندران تاکید کردند که بهدلیل در سختی افتادن مردم، امکان اجازه انتقال برنج به روسیه وجود ندارد و تجار خاطی و محتکر توسط علما و روسای شهر مجازات خواهند شد. با این حال، بعضی تجار به درخواستهای دولت بیتوجهی میکردند و برنج را همچنان به روسیه حمل یا آن را احتکار میکردند.
این اقدام تجار، زمینه سرزنش و توبیخ تفتیش کمیته ملی ایران را برای آنها فراهم آورد که در طی یادداشتی تاجران را وطن فروش نامید؛ زیرا با وجود سختی و فقر مردم باز برنج را به روسیه انتقال میدادند.
بیشتر برنجی که از رشت به روسیه صادر میشد، در بادکوبه گمرک میشد و بعد به سایر مناطق روسیه میرفت که بهدلیل افزایش حق گمرکی از سوی ماموران ارزاق روسیه موجبات اعتراض تجار ایرانی را فراهم آورد. به همین منظور تجار مازندران درخصوص تجاوزات مامور وزارت ارزاق روسیه نسبت به برنج های توقیفی آنها در بادکوبه از دولت شکایت کردند. به دنبال شکایات تجار، معینالرعایا به آنها تاکید کرد که تجار مزبور برای تهیه و ارائه صورت خرید و مخارج حمل برنجها و سایر مخارج تجارتی برای احقاق حقشان در این زمینه اقدامات لازم را انجام دهند.
همچنین جلسهای برای رسیدگی به این مساله از سوی دولت ایران تشکیل و از طرف اداره ارزاق روسیه نیز ماموری فرستاده شد تا به حقوق تجار در این مورد رسیدگی شود. صادرات برنج ایران به روسیه اهمیت زیادی داشت؛ بهطوریکه وزیر مختار روس اظهار کرد که «برنج ایران برای روسیه در حکم نفت و قند روسیه برای ایران است. به همان اندازه که نفت و قند در ایران موردنیاز است، برنج هم در روسیه همان قدر مهم و قابل ملاحظه است.» پس از گذشت مدتی از پایان جنگ جهانی اول و اواخر دوره قاجار و همچنین به دنبال رونق کشت برنج در ایران، از طرف هیات دولت اجازه حمل برنج به روسیه و کشورهای دیگر صادر شد.
روزنامه اتحاد گزارش میدهد که محصول برنج به اندازهای بوده که بتوان آن را صادر کرد و ارزاق عمومی و برنج به اندازه کافی وجود دارد. بنابراین امروز در اداره حکومتی نشستی با شرکت تجار و علما برگزار شد و نتیجه آن آزادی حمل برنج به خارج بود.
بنابراین هر چند صادرات برنج به روسیه در دورههایی دچار وقفه شد، اما بهدلیل اهمیت آن در تبادلات دو کشور، ما تجارت گسترده این محصول را در طی زمانهای متمادی مشاهده میکنیم.
نتیجه
همسایگی ایران و روسیه بهطور طبیعی روابطی دو سویه را برای هر دو کشور رقم میزد و وجود دریای خزر و راههای خشکی متعدد تاثیر زیادی در مناسبات ایران و روسیه بهویژه مناسبات تجاری و اقتصادی داشت. موقعیت و شرایط ایران در زمینه محصولات کشاورزی و در اختیار داشتن محصولاتی نظیر ابریشم، پنبه، خشکبار، برنج و غیره و در مجموع مواد خام موجب شده بود کشور روسیه برای بهدست آوردن مواد خام مورد نیاز در صنایع خود به ایران روی بیاورد. در کل میتوان گفت مناطق حاصلخیز ولایات شمالی ایران و شرایط و امکانات آنها در زمینه کاشت محصولات کشاورزی، از زمانهای دور و بهویژه از دوره قاجار، توجه کشورهای مختلف و از جمله روسیه را به این مناطق جلب کرد.
روابط اقتصادی ایران و روسیه بعد از عهدنامه ترکمنچای و ضمیمه تجاری آن، وارد مرحله جدیدی شد و تجارت از این دوره به بعد رشد و توسعه قابل توجهی را تجربه کرد. وابستگی ایران و روسیه دو طرفه بود و هر دو کشور به محصولات یکدیگر نیاز داشتند، درنتیجه نمیتوان بهطور قطعی نظر داد که عملکرد اقتصادی روسیه در ایران صرفا سیاسی بوده است. از جمله محصولات مهم کشاورزی ایران در دوره مورد تحقیق برنج بود که بیشتر در ایالات شمالی ایران کاشت میشد و بخش زیادی از آن در داخل مصرف و بخشی از آن نیز صادر میشد که تقریبا صادرات بیشتر برنج ایران به روسیه بود و فقط مقدار اندکی از آن را به عثمانی و انگلستان صادر میکردند. این محصول حدود ۱۴درصد صادرات ایران به روسیه را شامل میشد که اگر اصلاحات اساسی در زمینه کشت و برداشت برنج صورت میگرفت، بهطور یقین بازدهی بیشتر و در نتیجه درصد بیشتری از صادرات ایران را شامل میشد.
میتوان گفت صادرات برنج به روسیه تابع شرایط زمانی مختلف بوده و با نوسانات زیادی در تجارت این محصول مواجه شدهایم. چنانکه میبینیم در بیشتر مواقع، زمانی این محصول صادر میشد که مازاد داشته باشد؛ در غیر این صورت تجار اجازه خروج و انتقال برنج به روسیه را نداشتند؛ هرچند در کنار این محدودیتهایی که برای تجار بهوجود میآمد، قاچاق این محصول از طریق زمینی و دریایی از ایران به روسیه دیده میشود. در زمان جنگ جهانی اول نیز بهدلیل قحطی و کمبود آذوقه، صدور آن به روسیه ممنوع اعلام شد، انقلاب اکتبر روسیه نیز اقتصاد و روابط تجاری دو کشور را دچار رکود کرد که بدون شک تجارت برنج هم تحت تاثیر آن قرار گرفت؛ اما با همه این نوسانات، برنج یکی از اقلام مهم کشاورزی ایران بوده و بهعنوان یکی از مهمترین محصولات تجارتی ایران و روسیه مطرح بوده که سالها تجارت آن به روسیه تداوم داشته است.
بخشی از مقالهای به قلم باقر على عادلفرصحیح، علیه جوانمردی دانشیار گروه تاریخ، دانشگاه بینالمللی امامخمینی(ره)، قزوین - ایران، دانشجوی دکترای تاریخ،
دانشگاه بینالمللی امامخمینی(ره)، قزوین - ایران