امتیاز گیری و غارت‌گری بقایای یک کشتی روسی دوره قاجار در تالش

تجار داخلی و خارجی، هرکدام با گرفتن امتیاز بهره‌برداری از جنگل‌های شمال و چوب‌آلات آن، تلاش وسیعی به انجام رساندند. در این میان برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس بیشترین نقش را در تجارت چوب داشتند. آنها اهل یونان بودند؛ ولی شهروند روسیه به‌شمار می‌آمدند. مراکز عمده فعالیتشان ادسا، باکو، رشت و بار فروش (بابل) بود. برادران کو سپس به‌طور جدی از ۱۳۰۱ تا ۱۳۲۰ ق. در عرصه تجارت چوب و فرآورده‌های آن در شمال ایران و صادراتش به روسیه یا به اروپا فعال بودند و مورد حمایت شدید روس‌ها قرار داشتند. پژوهش حاضر، تجارت چوب ایران را به‌دست برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس، از طریق بنادر دریای خزر در عصر قاجار، از ۱۳۰۱ تا ۱۳۲۵ق./  ۱۹۰۸-۱۸۸۳م.به خوبی ترسیم کرده و به تصویر کشانده است. از طرف دیگر، چون پایه و اساس این تحقیق بر اسناد آرشیوی استوار شده، قابل تامل و تعمق است.

 تجارت چوب پیش از برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس

 انواع درختان آزاد، بلوط (مازو)، افرا، چنار، سرو جنگلی، سپیدار، شمشاد، گردو، مرس، نارون، زبان گنجشک، توسکا و درختان خاردار، نمونه‌هایی از درختان جنگل‌های شمال است. از میان درختان مذکور، شمشاد و گردو در تجارت نقش مهمی داشته‌اند. به‌طور کلی چوب درختان را چه برای ساخت اسباب و ابزار چوبی، ساختن خانه، قایق و کشتی یا فراهم کردن زغال و دیگر مصارف داخلی یا برای صدور به روسیه قطع می‌کردند. چوب درخت شمشاد - که در عصر قاجار فراوان بوده - به مقدار زیادی از طریق بنادر ایران در دریای خزر، به مقصد روسیه یا حتی اروپا از بنادر روسی حاجی ترخان و باکو حمل می‌شد. به‌عنوان نمونه، چوپ شمشاد از طریق حاجی ترخان به رستو در ساحل رودخانه دن و لیورپول انگلستان صادر می‌شده است.

در عصر قاجار به‌ویژه پیش از مشروطه، دولت سیاست ثابت و پایداری درباره جنگل نداشت؛ گاهی مسوولان دولتی، حکم بر منع قطع درختان جنگلی صادر می‌کردند - حکمی که کمتر به اجرا درمی‌آمد - و گاهی بریدن درختان جنگلی به شکل بی‌قاعده‌ای انجام می‌گرفت.

نویسندگان رساله‌های اقتصادی عصر قاجار، همگی از کوتاهی و غفلت دولت قاجار در امر جنگلداری و قطع درختان و نحوه عملکردشان خرده گرفته‌اند و در نوشته‌های خود به آن اشاره کرده‌اند. حتی اعتراض اهالی را می‌توان درباره عملکرد دولت در عرض حال‌هایی فهمید که برای مجلس تحقیق مظالم فرستاده می‌شد.

جنگل در عصر قاجار از دیدگاه دولت متعلق به دولت بود. این مساله را می‌توان از فرمان ناصرالدین‌شاه استنباط کرد. وی گفته است: «جنگل، عموما مال دولت است و مداخله در آن، باید به حکم دولت باشد.»

دولت، دست کم تا نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی /  سیزدهم هجری و تا سال ۱۲۷۹ق./  ۱۸۹۳م. فروش جنگل را ممنوع کرده بود. از تاریخ مذکور به بعد به‌ویژه با گشایش راه شمال در زمان ناصرالدین‌شاه (۱۲۹۶-۱۳۱۳ ق./  ۱۸۶۷-۱۸۹۵م.) و حضور و فعالیت برخی تاجران خارجی در امر خرید و فروش و تجارت چوب، قطع و بریدن درختان شمال و واگذاری این امتیاز مرسوم شد.

از مهم‌ترین کسانی که پیش از واگذاری امتیاز چوب‌آلات شمال به برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس در تجارت چوب و دریافت آن از دولت نقش داشتند، می‌توان به این موارد اشاره کرد: واگذار شدن امتیاز چوب در سال ۱۲۷۹ ق./  ۱۸۹۳م. به فرمان ناصرالدین‌شاه به میرزا سعیدخان‌انصاری (موتمن‌الملک) وزیر امور خارجه وقت و واگذاری از وی به میرزا مسعودخان، کارپرداز وقت ایران در حاجی ترخان (آستاراخان)؛ واگذاری امتیاز فروش چوب‌آلات آشوراده به نجفقلی، کارگزار وزارت خارجه در استر آباد در سال ۱۲۸۵ ق./  ۱۸۹۸م.؛ واگذاری امتیاز چوب سواحل شمال ایران از آستارا تا تنکابن مازندران به خواجه یوحنای مسیحی، شهروند ایران در تاریخ ربیع‌الثانی ۱۲۸۸ق./  ۱۸۷۱م.؛ واگذاری امتیاز قطع و فروش جنگل‌های گیلان و مازندران و استرآباد از سر حد آستارا تا رود اترک به میرزا علی‌خان امین‌الملک، وزیر رسایل خاصه و وظایف و اوقاف در تاریخ ۲۰ جمادى‌الآخر ۱۲۹۸ ق./  ۱۸۸۱م.

  برادران یونانی، چه‌کسانی بودند؟

 مهم‌ترین قراردادی که درباره امتیاز چوب‌آلات جنگل‌های شمال منعقد شد، قرارداد با برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس بود. برادران نامبرده، یونانی تبار و شهروند دولت روسیه بودند که عمده تجارت چوب با روسیه یا حتی ترانزیت چوب از روسیه به اروپا، در اختیار آنها بوده است. این برادران، سه تن بودند. آنها در ایران و روسیه به تجارت می‌پرداختند و در ایران علاوه بر تجارت چوب، در دیگر زمینه‌ها از جمله زیتون (کشت و تجارت) فعالیت داشتند. از میان برادران یادشده، بزرگ‌ترین ایشان در ادسا بود که مرکز اصلی تجارت‌خانه آنها در آن شهر قرار داشت. دو برادر دیگر یعنی کوسیس و تئوفیلاکتوس، در باکو می‌زیستند. این دو برادر، شعب فرعی را در باکو و بار فروش (بابل) اداره می‌کردند. این تجارت‌خانه، یک نمایندگی در رشت داشت.

برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس از وضعیت مالی خوبی برخوردار بودند و سرمایه‌گذاری آنها را در جنگل‌های شمال ایران، در حدود ۵۰۰ هزار فرانک تخمین زده‌اند. آنها، ابتدا از اینکه بهره‌برداری از جنگل‌های شمال در انحصار آنها باشد، خودداری ورزیدند و بر اساس قراردادهای خصوصی، به ادامه تجارت با مالکان جنگل‌ها ادامه دادند.

 واگذاری امتیاز چوب‌آلات جنگل‌های شمال به برادران یونانی

 پیش از واگذاری کامل امتیاز بهره‌برداری از جنگل‌های شمال از آستارا تا استرآباد به برداران کو سپس در تاریخ ۵رمضان ۱۳۰۷ ق./  ۲۹آوریل ۱۸۹۰م. آنان در سال ۱۳۰۱ ق./  ۱۸۸۳م. امتیاز حمل چوب شمشاد را از دولت ایران به‌دست آورده بودند و در همان سال یکصد هزار اصله چوب شمشاد از اهالی مازندران و گیلان خریداری کرده بودند. دولت مرکزی نیز اجازه صدور آن را به روسیه، به آنها داد و مقرر شد، در ازای حمل این محمولات چوب، مبلغ هزار و پانصد تومان مالیات به دولت ایران پرداخت کنند.

هنگامی که در تاریخ ۳۰ ژانویه  ۱۸۸۹/  ۲۸جمادی‌الثانی ۱۳۰۶ ق. بارون جولیوس رویتر [Baron Julius de Reuter] امتیاز بانک‌ها، معادن و حق انتشار اسکناس را به دست آورده بود، امتیاز جنگل ضمیمه آن بود. رویتر هم نمی‌توانست آن را نادیده بگیرد. این امتیاز، بهانه خوبی برای حضور انگلستان در شمال ایران و مرز روسیه بود. محمد ولی‌خان تنکابنی (نصرالسلطنه) - که در سال ۱۳۰۷ ق./  ۱۸۸۹م. با دادن رشوه به ناصرالدین‌شاه، حاکم استرآباد شده بود - به نظر می‌رسد در همان زمان با دادن رشوه به شاه، امتیاز جنگل شمال را به‌دست آورده است. او در آن زمان همکاری نزدیکی با انگلستان داشت. همکاری نصرالسلطنه با انگلستان، به جایی رسید که نمایندگان آن کشور در ایران، ناصرالدین‌شاه را زیر فشار گذاشته بودند تا حاج محمدحسن امین‌الضرب را از ریاست ضرابخانه دولتی برکنار کند و به جای وی، محمدولی خان تنکابنی را جانشین سازد. به هر حال در تاریخ مذکور (۱۳۰۷ ق./  ۱۸۸۹م.) قرارنامه جنگل میان محمد ولی‌خان و چارلز دو فیلد رئیس بانک نوین شرق به کوشش دراموند ولف سفیر انگلستان - که در آن زمان در گرفتن اکثر امتیازات از ایران نقش داشت - منعقد شد.

مدت امتیاز قرارنامه جنگل پنج سال بود و قرار شد سالانه یکصدهزار اصله درخت از گیلان و یکصدوپنجاه هزار اصله درخت از جنگل‌های مازندران قطع کنند. در سال ۱۳۰۷ ق./ ۱۸۹۰م. میان صاحبان امتیاز و چوب‌بران، به‌دلیل دستمزد پایین اختلاف در گرفت. از طرفی، روس‌ها از فرصت بهره جستند و مخالفت نشان دادند و حضور انگلیسی‌ها را در شمال تهدیدی برای خود قلمداد کردند. علاوه بر این، روس‌ها مداخله نظامی را هم به میان کشیدند. دراموند ولف، سفیر انگلستان نیز سعی در برقراری سیاست مسالمت‌آمیز داشت و از طرف دیگر، امتیاز نفت و تنباکو در میان بود. در نتیجه، انگلستان و چارلز دو فیلد، دست از این امتیاز کشیدند. این اقدام، علاوه بر خسارت ۸هزار لیره‌ای که برای نصرالسلطنه (دولت ایران در پی داشت، باعث شد که چارلز دو فیلد در همان زمان امتیاز و سهم خود را به دو سرمایه‌دار یونانی تبار شهروند روسیه بفروشد. این دو سرمایه‌دار - همان‌طور که پیش از این گفته شد - برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس بودند.

به‌نظر می‌رسد برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس، حتی در زمان واگذاری امتیاز چوب‌آلات شمال (۱۲۷۹ق./  ۱۸۶۲م.)، به میرزا سعیدخان انصاری (موتمن‌الملک) وزیر امور خارجه وقت ایران، با ایشان در امر خرید و فروش چوب‌آلات فعال بوده‌اند. افزون بر این، آنها در زمان واگذاری امتیاز چوب شمال ایران به میرزا مسعودخان، کارگزار (کارپرداز) حاجی ترخان، با او هم معامله چوب داشته‌اند.

سرانجام در تاریخ ۵ رمضان ۱۳۰۷ ق./  ۲۹ آوریل ۱۸۹۰م. به‌خاطر اینکه مشکلی برای طرفین قرارداد پیش نیاید و کار بهره‌برداری جنگل و چوب‌آلات در امر تجارت، هم برای ایرانیان و هم برای برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس آسان پیش برود، قراردادی میان میرزا علی‌اصغرخان امین‌السطان و برادران کوسیس منعقد شد. قرارداد بهره‌برداری از جنگل‌های شمال و چوب‌آلات آن - که سراسر کرانه‌ها و مناطق ساحلی خزر را از آستارا تا استرآباد در برداشت - در نوع خودش و باتوجه به فعالیت وسیع امتیازداران در این زمینه بی‌نظیر بوده است. با توجه به امکانات و سرمایه‌گذاری کلانی که برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس در امر تجارت چوب‌آلات به کار انداخته‌اند، بزرگ‌ترین تجارت‌خانه را در این زمینه تشکیل داده‌اند. بنابر ماده سوم قرارنامه، امتیازداران فوق، سالانه می‌توانستند یکصدهزار اصله درخت از جنگل‌های شمال قطع و به خارج صادر کنند. هرچند در امتیازنامه تاکید شده بود که چنانچه بیش از مقدار مذکور درخت قطع شود، عاملان، مشمول جریمه خواهند شد؛ اما به‌دلیل نبود نظارت دقیق در تجارت این محصول، درختان را بی‌رویه قطع و صادر می‌کردند. قرارداد مذکور، دو بار و طی سال‌های ۱۳۱۲ ق./  ۱۸۹۵م.۱۰ و ۱۳۱۷ ق./  ۱۹۰۰م. تمدید شد. مضمون و محتوای قرارنامه شبیه به هم بود. مدت قرارداد اولیه پنج سال بود و قرارداد دوم هم به مدت پنج سال منعقد شد. اما آخرین یعنی سومین قراردادی که میان برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس به امضا رسید، مدتش ۸ سال اشاره شده است. این قرارداد، در تاریخ ۱۴ رجب ۱۳۱۷ ق./  ۱۹۰۰م. به امضا رسید و شروع آن از ابتدای ۱۴ رجب ۱۳۱۷ ق./  ۲۱ مارس ۱۹۰۰م. و خاتمه آن نیز ۱۶ رجب ۱۳۲۰ ق./  ۲۱ مارس ۱۹۰۸م. بوده است. در قرارداد جدید، مدت امتیاز ۸سال ذکر شد. علاوه بر این، قرار شد طبق فصل چهارم قرار داد، صاحب امتیاز سالانه مبلغ ۱۵هزار تومان به دولت ایران بابت اجاره پرداخت کند و اجاره پنج سال اول را - که مبلغ ۷۵هزارتومان بود،  یکجا به دولت ایران مساعده بدهد و سه سال آخر را در هر سال ۱۵هزار تومان پرداخت کند. با توجه به نوشته حاشیه قرارداد، به نظر می‌رسد مبلغ اجاره سالانه از ۱۵هزار تومان به ۲۰هزار تومان تغییر پیدا کرده است. قرارداد ۱۳۱۷ ق./  ۱۹۰۰م. در پنج فصل به امضا رسید. طبق این قرارداد، تجارت‌خانه کوسیس و تئوفیلاکتوس اجازه داشت به بهره‌برداری از جنگل و چوب‌آلات شمال، از جنگل آستارا و گیلان و کلارستاق و کجور و مازندران و استرآباد بپردازد. البته برخی مناطق - که به شخص شاه قاجار تعلق داشت - مانند از ابتدای رودخانه چالوس تا انتهای آن، اراضی کالیجه‌رود تا آخر نهر رودبار کنار دریا، از دهنه مرداب رود کلاردشت تا کنار دریا، تمام اطراف جلگه کجور و جلگه کلاردشت و... از قرارداد مستثنی بود.

فصل اول و چهارم قرارداد مذکور، به‌عنوان نمونه در زیر آورده می شود:

فصل اول: تجارت‌خانه کوسیس و تئوفیلاکتوس، از طرف دولت علیه ایران مختار و مجاز است که از جنگل آستارا و گیلان و کلارستاق و کجور و مازندران و استرآباد، از هر قبیل چوب‌آلات گرفته، حمل به خارجه کند، از قبیل هیزم و تخته و کره گردو کهنه گردو و زغال و شمشاد و زربین و غیره؛ همچنین هر کس بخواهد چوب بگیرد و اسباب تخته‌بری راه بیندازد، باید فقط به اجازه مخصوصه از تجارت‌خانه مزبور بوده باشد، لاغیر و در وقت حمل باید که حقوق دیوانی را به تجارت‌خانه مزبوره بپردازد و به جهت احتیاج داخله ممالک ایران، موافق معمول سابق رفتار شود.

فصل چهارم: باید این قرارداد در مدت هشت سال، ابتدا از بیست‌ویکم ماه مارس هزار و نهصد مسیحی مطابق اول حمل [فروردین] سیچقان ئیل (سال موش) لغایت بیست‌ویکم مارس هزار و نهصد و هشت مسیحی برقرار خواهد بود و از بابت هر سال، مبلغ پانزده هزار تومان تجارت‌خانه مزبوره به اولیای دولت قاهره، کارسازی دارند و از حال تاریخ و امضای این قرارنامه، تجارت‌خانه مزبوره مبلغ هفتاد و پنج‌هزار ریال بابت پنج سال اول به رسم مساعده بدهد و بعد از انقضای پنج سال، سه ساله آخر، هر سالی پانزده هزارتومان در بیست‌ویکم مارس عاید خزانه عامره کرده، سند پا به مهر دریافت کند و زیاده از این مبلغ نباید با هم مالیات و گمرک و راهداری و غیره وجهی از تجارتخانه مزبوره مطالبه شود.» قرارنامه مذکور با تجارت‌خانه کوسیس و تئوفیلاکتوس، هرگونه فعالیت تجارتی را در زمینه چوب‌آلات، مرهون اجازه از آن تجارت‌خانه کرده بود. این قرارداد، محدودیت و موانع زیادی برای تاجران داخلی ایجاد کرد. به همین دلیل فشارهای زیادی بر تجار داخلی وارد می‌شد. نبود نظارت دولتی بر محمولات چوبی از یک طرف و حمایت نکردن از تاجران داخلی، باعث شد تا قرارداد چوب‌آلات با تجارتخانه کوسیس و تئوفیلاکتوس، پیامدهایی منفی به دنبال خود داشته باشد.

دولت روسیه - که در همه موارد از امتیازداران خود در ابعاد گوناگون حمایت می کرده - در این زمینه غافل نمانده و پشتیبانی جانانه‌ای از اتباع خود در ایران به عمل آورد. این مورد را به‌ویژه در تمدید امتیاز برادران کوسیس و تئوفیلاکتوس در سال ۱۳۱۷ ق./  ۱۹۰۰م.داشتیم. هنگامی که دومین قرارنامه تجارت‌خانه کوسیس و تئوفیلاکتوس با دولت مرکزی رو به اتمام بود، تجارت‌خانه مذکور و وکیلش، مسیو شارل، تلاش وسیعی برای تمدید آن انجام داد. دولت مرکزی بارها تاکید کرد که حاضر به تمدید قرارداد نیست. حتی وزیر امور خارجه وقت، نصر‌الله مشیرالدوله بارها تاکید داشت که اولیای دولت، مقرر داشته‌اند که جنگل‌ها را دولت اداره کند و تجدید امتیاز مقدور نیست.

پافشاری در ابقای قرارداد، سبب شد که حتی عنوان شود چوب‌های شمشاد به کمپانی فرانسوی فروخته شده است. سرانجام اصرار امتیازداران و حمایت شدید دولت روسیه از این امر، باعث شد که قرارداد در سال ۱۳۱۷ ق./  ۱۹۰۰م. با شرحی که پیش‌تر داده شد، به تجارت‌خانه کوسیس و تئوفیلاکتوس واگذار شود. سند زیر، نوشته وزارت امور خارجه به سفارت روسیه است که بعد از پافشاری زیاد امتیازداران و تقاضای دولت روسیه، نشان از نرمش و عقب‌نشینی دولت ایران در زمینه واگذاری امتیاز مذکور است:

سواد وزارت خارجه به سفارت روسیه نمره

 ۸۶/  ۱۳۸، شعبان المعظم ۱۳۱۷ چون امتیاز قطع چوب‌آلات سواحل بحر خزر، موافق اجاره‌نامه به تجارت‌خانه کوسیس و تئوفیلاکتوس واگذار شده بود و این اوقات، مدت اجاره‌نامه مزبوره منقضی شده است، به صواب‌دید اولیای دولت علیه، موافق اجاره‌نامه از حالا تا مدت هشت سال مجددا امتیاز واگذار شد. محض اطلاع خاطر محترم آن جناب جلالات مقام مزاحمت بر آمده، احترامات فائقه را تجدید می‌نماید. زیاده زحمت امر نمی‌شود. (مشیر الدوله)» بعد از امضای قرارداد در تاریخ ۱۴ رجب ۱۳۱۷ ق./  ۲۱ مارس ۱۹۰۰م. سواد قرارنامه با محتوای زیر در تاریخ ۲۰ رجب همان سال در دفتر وزارت خارجه ثبت شد. محل مهر شیر و خورشید دولت، به تاریخ بیستم شهر رجب‌المرجب ۱۳۱۷ به ثبت دفتر قرارنامه دیوان محاکمات وزارت امور خارجه شد.

 سواد (رونوشت) قرارنامه از طرف صدارت عظما  ۱۷شهر رجب‌المرجب ۱۳۱۷

تجدید قرارداد چوب‌آلات از طرف اولیای دولت قاهره به تجارت‌خانه کوسیس و تئوفیلاکتوس...تمام جنگل‌های بحر خزر، از سرحد آستارا الى استرآباد، به مدت هشت سال از تاریخ انقضای قرارداد قبلی... از قرار سالی بیست‌هزار تومان بپردازد... و بعد از انقضای پنج سال، هر ساله سالی بیست‌هزار تومان به قسط بپردازد.»؟

 پیامدهای قرارداد واگذاری جنگل و چوب‌آلات شمال به برادران کوسیس

 از پیامدهای منفی قرارداد واگذاری امتیاز بهره‌برداری از جنگل‌ها و چوب‌آلات شمال، اختلاف و درگیری در امر خریدوفروش چوب‌آلات میان تجار داخلی و صاحبان امتیاز و عاملان آنها بود. چون هرگونه معاملات و تجارت، باید به اذن امتیازداران صورت می‌گرفته است؛ در غیر این صورت به مصادره چوب تاجران منجر می‌شد.  شاهد موثق در این زمینه، درگیری میان تجارت‌خانه کوسیس و تئوفیلاکتوس با یکی از تجار سرشناس بار فروش (بابل) به نام میرمحمدعلی معین‌التجار بارفروشی است.

بخشی از مقاله‌‌ای به قلم سید رحمان حسنی