بررسی و بازنگری دستورالعمل حکومت بنادر خلیجفارس
سوءاستفاده انگلیسیها و ماموران محلی از تلگرافخانه
با امضای توافقنامه ریوال (۱۹۰۷م) و تقسیم ایران به منطقه نفوذ انگلیس در جنوب، منطقه به ظاهر بیطرف در مرکز و منطقه نفوذ روسیه در شمال، منافع انگلستان در خلیج فارس تثبیت شد. از این پس این دولت برای سیطره کامل بر منطقه و انتقال سریع اخبار و اطلاعات و گرفتن نظر فوری از لندن و هندوستان تاسیسات تازهای در خلیجفارس و برخی بنادر و جزایر و پس کرانههای آن ایجاد کرد که میتوان به تاسیسات تلگرافخانه در مسقط، جزایر هنگام و قشم و بندر جاسک و بندرعباس و امتداد آن از طریق کرمان و اتصال به تهران اشاره کرد. اختلاف در محل ایجاد تلگرافخانه انگلیس و همچنین چگونگی استفاده از آن و محافظت از سیم تلگراف یکی از پرمناقشهترین مسائل میان ایران و انگلستان در این دوره بوده است. دولت ایران نیز با کمک استاس، مدیر کل گمرک و پست بندرعباس اقدام به ایجاد یک خط تلگرافخانه میکنند که انگلیسیها با ایجاد کارشکنی از اجرای این قرارداد جلوگیری کردند. «قریب دو سال و نیم است که دولت علیه ایران منابعی خرج کرده که یک رشته سیم تحتالبحر از جزیره هنگام به بندرعباس کشیدهاند، از وقتی که این سیم را کشیدهاند، تاکنون انگلیسیها تصرف کرده هر روز تلگرافچیهای انگلیس مخابرات خودشان را تمام کرده سر سیم را در اتاق خودشان توقیف میکنند و به تصرف مامور تلگرافخانه دولت علیه ایران که دو سال و نیم است در آنجا معطل مانده است، نمیدهند.»
طبیعی بود که ایجاد تلگرافخانه و عبور سیم تلگراف از مناطق بحری و بری مختلف با توجه به مساله امنیت راهها و جادهها در آن زمان موجب بروز مشکلات و بعضا اختلافاتی میان دولت ایران و انگلستان نیز شده است. بنابراین در دستورالعمل صادرشده و در نامه مشیرالدوله به حکمران بنادر به مساله اهمیت تلگرافخانه انگلیس و عبور خطوط تلگراف از خاک بنادر و سوءاستفادههایی که از این طریق صورت میگرفته، بهطور مفصل پرداخته شده است. در این اسناد خطاب به حکمران بنادر آمده طبق فرمانی که در گذشته صادر شده است، اگر خسارتی عمدا به سیم یا تیر یا محل تلگرافخانه انگلیس از سوی اتباع ایرانی وارد شود، غرامت آن را از «حقالارض جاسک و گوادر که باید به خزانه دولت ایران میپرداختند، اول مبلغ خسارت را کسر و بعد بقیه مبلغ را از طریق وزارت خارجه خواهند پرداخت. بنابراین باید مراقب این خطوط و محل تلگرافخانه باشید تا آسیبی به آنها وارد نشود و اگر هم گزارشی شد که خسارتی به این تجهیزات وارد شده است، باید به همراه انگلیسیها در اینباره تحقیق کنید تا آنها از این مساله سوءاستفاده نکنند. در ضمن مراقبت و حفاظت از این خطوط به عهده حکام مناطقی است که این خطوط از آنجا میگذرد و درصورت وقوع هرگونه خسارت به این خطوط آنها باید مجرمان را دستگیر و خسارت را از آنها دریافت کنند و درصورتیکه موفق به گرفتن مجرمان نشوند، خودشان باید خسارت کمپانی انگلیسی را بپردازند. وزیر امور خارجه همچنین به سوءاستفادههایی که ماموران محلی در گذشته از این مساله کردهاند، اشاره میکند و هشدار میدهد که مراقب ماموران محلی باشید تا در زمان تحقیق یا در زمانهای دیگر به بهانه وارد شدن خسارت به خطوط و سیم تلگرافخانه از مردم محل اخاذی نکنند. نگاه صادرکنندگان این دستور به مساله تلگرافخانه انگلیس بیشتر معطوف به نظارت و محافظت از این خطوط است؛ بهمنظور جلو گیری از وارد شدن خسارت مالی به حکومت، درحالیکه از سایر بهرهبرداریهای سیاسی انگلیسیها از طریق توسعه این خطوط برای بسط نفوذ خود در ایران و خلیجفارس غافل هستند. به هر حال هرچند ایجاد تلگرافخانه توسط انگلیسیها در بنادر و جزایر خلیجفارس زمینه بسط و نفوذ روزافزون آنها را در این مناطق فراهم ساخت، اما در بعضی از مواقع همچون زمان مشروطیت و مواقعی که مردم و مشروطهخواهان در معرض خطر حکام استبداد قرار میگرفتند، ضمن استفاده از این مراکز برای تحصن میتوانستند از این طریق اخبار و خواستههای خود را به اطلاع شاه، مقامات دولتی و نمایندگان مجلس برسانند.
اهمیت دریانوردی و مراقبت از کشتی پرسپولیس
قدرت دریایی شامل هر دو نیروی دریایی جنگی و نیروی دریایی بازرگانی است برای هر کشوری که به دریا دسترسی دارد در نگاهداری از آنچه دارد و به دست آوردن آنچه به آن نیازمند است که مهم و حتی در غالب موارد ضروری به نظر میرسد. اقیانوس هند و خلیجفارس بیش از ۱۸۰۰کیلومتر از کرانههای جنوب و جنوب خاوری ایران را در برگرفته است. خلیج فارس از نظر سوقالجیشی و اقتصادی و در عین حال سیاسی یکی از مهمترین نقاط خاورمیانه و جهان به شمار میآید و ایران با داشتن موقعیت استراتژیک و منحصر به فردی همچون جزایر هرمز و هنگام در دهانه خلیجفارس میتواند به آسانی اداره آن را در دست بگیرد؛ اما کشوری با چنین مشخصات جغرافیایی طبعا باید نیروی دریایی بزرگ و ارزنده و تاریخ دریانوردی باسابقهای داشته باشد؛ امری که با توجه به دستورالعمل صادره بعید است، دولتمردانی همچون امینالسلطان و مشیرالدوله از آن بیخبر و بیاطلاع باشند. هرچند که در عمل حکومت ایران در دوره مورد بحث یعنی نیمه اول قرن چهاردهم هجری (۱۳۱۹ ق/ ۱۹۰۱م) با در اختیار داشتن فقط یک کشتی بزرگ دارای یکی از ضعیفترین ناوگان دریایی در خلیجفارس بود. بنابراین از توصیههای موکد مشیرالدوله به سالارمعظم، مواظبت و مراقبت از تنها کشتی ایران یعنی کشتی پرسپولیس است. این کشتی ۱۰۰تنی در سال۱۳۰۳ق به فرمان ناصرالدینشاه توسط صنیعالدوله به همراه یک کشتی ۲۵۰تنی به نام شوش از آلمان خریداری شد؛ پرسپولیس درواقع اولین ناو جنگی ایران بود که در عصر قاجار وارد آبهای خلیجفارس شد.
بخشی از مقالهای به قلم حشمتالله عزیزی، داریوش رحمانیان، هوشنگ خسروبیگی و محمد رستمی