ژان باتیستسی؛ روشنگری برای تفسیر افکار اسمیت
ژان باتیستسی (Jean-Baptiste Say)، اقتصاددان، اندیشمند و نویسنده قرن هجدهم اروپاست که آثار و کتب قابلتوجهی درباره اصول علم اقتصاد و روشهای موفقیت در فعالیتهای اقتصادی دارد. ژان باتیستسی در سال ۱۷۶۷ میلادی در شهر لیون به دنیا آمد. در نوزده سالگی، در جنگهای داوطلبانه انگلستان شرکت کرد. او علاقه وافری به توسعه صنایع انگلستان و آزادی داشت که در جنگ آموخته بود. شغلی که باتیستسی برای گذران حیات خود انتخاب کرد، کار در یکی از بانکهای پاریس و سپس در موسسه بیمه بود. مدتی نیز به روزنامهنگاری مشغول شد. او بعدها به عضویت در مجلس مقننه فرانسه انتخاب شد؛ ولی از آنجاکه با روش سیاسی بناپارت مخالف بود، از فعالیتهای سیاسی کنارهگیری کرد.
سی اولین کسی است که تقسیم معروف علم اقتصاد به مباحث تولید، توزیع و مصرف را مطرح ساخت؛ از طرف دیگر او به عنوان مفسر افکار آدام اسمیت شناخته میشود. تاسیس و مدیریت یک کارخانه صنعتی و فعالیتهای اقتصادی مهم، در کنار مطالعه علوم و کتب اقتصادی باعث موفقیت و معروفیتش شد.
او بعد از ترک سیاست، به امور صنعتی و کارهای بازرگانی مشغول شد، توسعه صنایع نساجی در فرانسه و رواج فعالیتهای کشاورزی او را به این کار علاقهمند ساخت. از آنجاکه صنایع روز به روز در حال گسترش و رشد بود، مدتی ذهن و انگیزه خود را معطوف به این کار کرد، لذا یک کارخانه نخریسی در فرانسه تاسیس کرد و از فعالیتهای این کارخانه، ثروت قابلتوجهی را بهدست آورد. هنوز مدتی از موفقیت او در این کار نگذشته بود که مامور تدریس اقتصاد صنعتی در یک از دانشکدههای معروف شد و سرانجام در سال ۱۸۳۰ به سمت استاد کلژدوفرانس انتخاب شد. اولین اثر مهم ژان باتیست «کتاب اقتصاد یا توضیحی ساده پیرامون چگونگی تشکیل، توزیع و مصرف ثروت» است، دومین کتاب او با نام «اصول اقتصاد» در سال ۱۸۱۷ انتشار یافت، اثر بعدی او «دوره کامل علم اقتصاد» در ۶ جلد منتشر شد.
علاقهمندی سی به اسمیت
اما سی چطور به آثار آدام اسمیت علاقهمند شد؟ او در ۱۷۸۹.م زمانی که بیست و سه سال داشت و به عنوان منشی کلاویر وزیر مالیه آینده فرانسه در ۱۷۹۲ کار میکرد، نسخهای از کتاب ثروت ملل را نزد رئیس خود که در حال مطالعه آن بود، پیدا کرد. سی پس از خواندن چند صفحه از کتاب «ثروت ملل» به آن علاقهمند شد و یک نسخه از کتاب را تهیه کرد. اثر این کتاب در او چنان عمیق بود که میگفت هرکس آن را بخواند، میفهمد که قبل از اسمیت، علم اقتصاد وجود نداشته است. چهارده سال بعد کتاب «اقتصاد سیاسی» سی منتشر و با استقبال عظیمی روبهرو شد.
کتاب «اقتصاد سیاسی» سی، تفسیری روشنگر بر «ثروت ملل» و گامی فراتر از آن بود. به واسطه این کتاب، شهرت و نفوذ سی پیوسته گسترش یافت و در تمام اروپا سرشناس شد. از مجرای همین کتاب، اندیشههای آدام اسمیت، واضح و روشن شد و نظامی منطقی یافت و بهصورت چند اصل کلی و فراگیر، بهتدریج افکار روشنفکران را تسخیر کرد. به این وسیله، ژان باتیست سی، مکتب فیزیوکراتهای فرانسوی را که تا آن زمان هنوز در اروپا و بهخصوص فرانسه رواج داشت، بیاعتبار کرد و با تفسیر و بسط میراث اسمیت، اصالت خاصی به دانش اقتصاد در فرانسه بخشید، به نحوی که آن را از دانش اقتصاد بریتانیا که در همان دوران توسط مالتوس و ریکاردو که میراث اسمیت را در جهاتی دیگر پیش میبردند، متمایز ساخت.
تا پیش از سی، این عقیده رواج داشت که بخش مهمی از رسالت دانش اقتصاد، راهنمایی رجال دولتی است، اما سی معتقد است که علم را نباید تا این حد مربوط به حوایج روزمره و مسائل عملی ساخت. در نظر سی، فقط معرفت نسبت به جهان اقتصادی یا به اصطلاح خودش، دانش «قوانین» ثروتها بود که در عنوان کتاب خویش ذکر کرده بود «شرح و بیان ساده ترتیب تشکیل، توزیع و مصرف ثروتها است»، بنابراین باید آن را از سیاست که غالبا با آن مشتبه میشود و نیز از حساب، مجزا ساخت. به این ترتیب اقتصاد سیاسی در دست سی، شکل دانشی صرفا نظری و تشریحی پیدا میکند. به نظر او کار دانشمند اقتصاد، مانند هر دانشمند دیگر، این نیست که راهنما شود و اندرز دهد، بلکه ابتدا باید مشاهده و مطالعه کند، تجزیه و تحلیل کند و شرح دهد. چنانکه در نامهای در سال 1820 به مالتوس مینویسد: اقتصادشناس باید تماشاگر بیطرف باشد. آنچه به مردم مدیونیم، این است که به آنها بگوییم چرا و به چه دلیل امری نتیجه امر دیگری است. اگر مردم نتیجه را گرامی بدارند یا از آن بیمناک شوند، همان کافی است. خود آنها میدانند چه باید بکنند، دیگر حاجت به وعظ و اندرز ما نیست.»