سازوکار ادغام ایران در اقتصاد قرن نوزدهم
موازنه تجاری بههم ریخت!
متاثر از همین مساله بود که در دهههای ابتدایی این قرن سفرا و نمایندگان سیاسی اروپایی اسباب و اثاثیه منزل از جمله ظروف، کارد، قاشق، چنگال و ... را با خود بهعنوان هدیه به دربار قاجار میآوردند. سرجان ملکم در سفر خود به ایران سرویس کارد و چنگال، آینههای قدی، ساعتهای کوکی و ساعت دیواری و پارچه آورده بود. سفیر روسیه در دربار ایران در زمان فتحعلیشاه که موریس دوکوتزبوئه او را همراهی میکرد در سال ۱۸۱۷م با خود هدایایی چون ظروف چینی، بلورتراش، ساعت، آینه و انواع پارچه آورده بود. در گزارش دوکوتزبوئه نکته جالبی وجود دارد که نشاندهنده عدمآشنایی ایرانیان حتی درباریان با این کالاها بود. وی گزارش میکند که این هدایا به دستور شاه در سلطانیه برای اعیان و رجال ایران به نمایش گذاشته شد و آنان «از مشاهد این اشیا حیران ماندند و از تماشای آنها دل نمیکندند.» در ادامه وی عنوان میکند که «بهقدری این اشیا مقبول خاطر اعلیحضرت شد که تمام اعیان و رجال را احضار فرمودند تا تحف و هدایایی را که دوست صمیمیاش امپراتور روسیه فرستاده، ببینند و فورا به صدراعظم دستور فرمودند چاپاری به تهران بفرست که محلی در قصر برای این اشیا تخصیص دهند. بهعلاوه هرکس مژده بیاورد که این اشیا صحیح و سالم به تهران رسید هزار تومان مشتلق خواهد داشت و اگر چیزی از آن مفقود و تلف شود، سر اهمالکننده آن در گرو آن است.» مشابه چنین گزارشی که نشان از ذوقزدگی رجال سیاسی ایران از دریافت هدایایی از این دست است از جانب کنت دوسرسی در سال۱۸۳۹م ارائه شد.
«اشخاصی که این اشیا را از من دریافت کردند در قالب خود نمیگنجیدند و در مقابل اشیایی که به آنها هدیه میکردم زبان به تحسین میگشودند.»
نبود اسباب و اثاثیه منزل وارداتی بهواسطه عدمواردات این کالاها، در نیمه دوم قرن نوزدهم جای خود را به واردات اسباب و اثاثیه منزل داد. براساس گزارشهای کرزن ظرف و قاشق و چنگال از فرانسه، آلمان و اتریش، لامپا، چهلچراغ، لالهجار، سینی، لیوان، استکان، سماور، قوری، نعلبکی، قفل، قاشق و چنگال از روسیه به ایران وارد میشده است.
بر پایه گزارشهای فوق اینگونه میتوان ادعا کرد که واردات کالاهای ساختهشده به ایران بهعنوان یکی از نشانههای ادغام ایران در اقتصاد جهانی نظام سرمایهداری تا پایان دهه چهارم قرن نوزدهم محقق نشد. تنها پس از این دوره و از طریق سازوکار تحمیل معاهدات تجار و قوانین حقوقی برپایه حقاتباع دولتهای کاملهالوداد مخصوصا تحمیل عهدنامه تجاری ترکمانچای بود که مقدمات چنین امری فراهم شد. صحت چنین ادعایی را میتوان از گزارشی که بارون فیودورکورف که در سال ۱۸۳۵م در آستانه مرگ فتحعلیشاه و تاجگذاری محمدشاه به ایران سفر کرد درخصوص وضعیت صادرات کالاهای اروپایی به ایران اثبات کرد.
«بازارهای تبریز مملو است از کالاهای خارجی. سرمایهها پیوسته در گردش است و با وجود این جنب و جوش و این فعالیتها هنوز امکاناتی فراهم نیست تا ایران از کالاهای اروپایی به مقداری که احتیاج دارد استفاده کند. به هیچوجه نباید تصور شود که علتش کمبود مصرفکنندگان است. این مساله هیچ دلیلی ندارد جز اینکه اروپاییان از شرایط محلی و نیازمندیهای ایران شناختی کاذب دارند و نمیتوانند خود را با سلیقه ایرانیان تطبیق دهند. ایران چاهویلی است که میتوانند فرآوردههای اروپایی را به مقدار انبوه به فروش برسانند. البته اگر این فرآوردهها با نیاز ایران دمساز و با سلیقه مردمش همساز باشد.»
وی همچنین در پایان فصل هفتم سفرنامه خود که به تجارت خارجی ایران اختصاص دارد آرزو میکند که «امیدوارم بهزودی زود تبریز، انزلی، رشت و بارفروش (بابل) از کالاهای روسی انباشته شود و اسکناسهای مچالهشده ولی معتبر ایرانی انبوهانبوه به صندوق تجارتخانههای روسی که در شهرهای پرداد و ستد ایران تاسیس خواهد شد سرازیر شود.»
چهار سال پس از این زمان هنگامی که کنت دوسرسی در سال ۱۸۳۹م با اهداف سیاسی- اقتصادی از جمله پیدا کردن بازار تازه برای محصولات جدید کارخانهای فرانسه از جانب وزیرخارجه این کشور به ایران سفر کرد، در گزارش خود فضای دیگری را در اقتصاد ایران ترسیم میکند که نشاندهنده سرآغاز رشد واردات کالاهای ساختهشده اروپایی به ایران است: «شکی نیست انگلستان در ایران رقبای بازرگانی قویتری در برابر خود خواهد یافت. نواحی جنوبی روسیه و حتی آلمان شروع به ورود به بازارهای ایران کردهاند و آزمایشهایشان سودمند بوده است.»
اوژان فلاندن هم که در سال ۱۸۴۱ - ۱۸۴۰ م./ ۱۲۶۶ – ۱۲۶۵.ق به ایران سفر کردهبود گزارشی ارائه میدهد که نشاندهند رواج واردات کالاهای ساخته شده مصرفی در ایران است؛ «روز به روز بر واردات افزوده شده و برعکس محصول وطنی به کلی مضمحل و نابود میشود. سراسر ایران همین وضع حکمفرماست. سیاحی که ضمن سفر از این اوضاع بهویژه فروختن اجناس خارجی بهقیمت نازل اطلاع مییابد از خود این پرسش را میکند که تمدن اروپایی عجب به سراسر کره بسط یافته و محصولش در جمیع نقاط رواج پیدا کرده است.»
به این ترتیب در پایان دهه چهارم قرن نوزدهم، واردات کالاهای ساختهشده اروپایی به ایران بهصورت جدی به عنوان یکی از نشانههای ادغام ایران در اقتصاد جهانی آغاز شد. این روند در نیمه دوم قرن نوزدهم تا آغاز جنگ جهانی اول که جوامع سرمایهداری به علت درگیری در جنگ نتوانسته بودند کالا صادر کنند ادامه پیدا کرد و رشد چشمگیری نشان داد. رشد واردات کالاهای ساختهشده به ایران در نیمه دوم قرن نوزدهم درحالی صورت میگرفت که وضعیت راههای داخلی ایران برای حمل کالا بسیار نامناسب و ناامن بود. تقریبا تمامی سیاحان و ماموران سیاسی که در دوره قاجار به ایران سفر کردهاند از بدی وضعیت راهها و ناامنی آن سخن به میان آوردند. گاسپار دروویل، موریس دو کوتزبوئه، بنجامین فرانکلیـن، ارنسـت اورسـل و سرپرسی سایکس، از بدی وضعیت راهها و نامناسب بودنشان بهعنوان شبکه حملونقل گزارشهایی ارائه کردهاند. هالینگبری، کرزن، کنت ژولین دوروششوار، سرسیسیل اسپرینگ زایس و گزارشهای موجود در اسناد خفیهنویسان انگلیس در جنوب ایران نیز از ناامنی راههای ایران سخن به میان میآورند.
بهرغم وجود چنین مشکلاتی صادرات کالاهای ساخته شده به ایران همانگونه که کرزن به آن اشاره میکند در نیمه دوم قرن نوزدهم تداوم پیدا کرد. «اقلیم سواحل جنوب مخوف و طاقتفرساست. مسافت بین بندر و بازارها سخت طولانی است و گردنههای بین راه در بدی ضربالمثل و مایه وحشت است. در اینکه با وجود همه این موانع مختلف تجارت هند و انگلیس ترقی کرده و زمینه کار خود را توسعه داده حاکی از هنر و همت در کار و صنعت است.» چنین ترقیای محصول توسعه شبکه حملونقل در ایران بود. ایجاد خط کشتیرانی در کارون توسط برادران لینچ که بنابر گزارش سایکس کالایی به ارزش یک میلیون پوند در سال به ایران صادر میکرد، احداث یک راه در جنوب شرق کشور که از بیابانهای سیستان عبور میکرد و کالاهایی به ارزش صد هزار پوند به شرق ایران مخصوصا خراسان عرضه میکرد و ایجاد چهار خط کشتیرانی در بمبئی و سه خط کشتیرانی در لندن با هدف صادرات کالا به خلیجفارس و بنادر بوشهر، خرمشهر و بندرعباس و همچنین احداث یک راه کاروانرو از اهواز به اصفهان و مرمت جاده تهران، قم و سلطانآباد از جمله اقدامات انگلستان جهت توسعه شبکه حملونقل برای افزایش کالاهای ساختهشده به ایران بود. روسیه هم بهمنظور افزایش صادرات کالا به ایران به احداث راه شوسه انزلی به تهران، ایجاد خط کشتی در دریای خزر با هدف صدور کالا به بندر انزلی و تسطیح راه شوسه تهران به قم مبادرت کرد. با چنین اقدامهایی واردات کالاهای ساخته شده به ایران رشد چشمگیری یافت.چنین رشدی طی نیمه دوم قرن نوزدهم تا جنگ جهانی اول از جنبههای مختلف قابل بررسی و اثبات است. یکی از این جنبهها عرضه و فروش کالاهای وارداتی در بازار شهرهای مختلف ایران بود. گزارشهای سیاحان اروپایی که از نیمه دوم قرن نوزدهم در شهرهای ایران سفر کردند نشان میدهد طی این مدت کالاهای ساخته شده در بازار شهرهای ایران عرضه و خرید و فروش میشد. اورسل در سال ۱۸۸۲م از عرضه و فروش کالاهای اروپایی در رشت و استرآباد، کلنل پیت از حمل چای و شکر به سیستان در سال ۱۸۸۰م/ ۱۲۹۷ ق، ادوارد براون در سال ۱۸۸۷م. از عرضه کالاهای اروپایی در شیراز و تهران، کرزن در سال ۱۸۸۹م از وجود کالاهای روسی و انگلیسی در قوچان، مشهد، شاهرود، بندرگز، استرآباد، یزد، بندرعباس و شوشتر، سایکس در سال ۱۸۹۳م از فراوانی وجود امتعه روسی و انگلیسی در مشهد، بیرجند، بوشهر، بندر لنگه و بندرعباس، جکسن در سال ۱۹۰۳م/ ۱۳۲۱ق از فروش کالاهای آمریکایی در تهران و ژان اوبن در سال ۱۹۰۷م از وجود کالاهای روسی و انگلیسی در بازار زنجان و کالاهای اروپایی در کرمانشاه گزارشهایی ارائه میکنند.
اما تنوع واردات کالاها از دیگر جنبهها قابل بررسی رشد واردات کالاهای ساخته شده به ایران از نیمه دوم قرن نوزدهم است. چنین تنوعی که دربرگیرنده ارقام بزرگ صادراتی چون پارچه، قند، شکر و چای تا کالاهای کوچکی چون کبریت، سیگار، قهوه، شمع، ادویه، نمک، مشروبات، خرازیآلات، لامپا، لیوان، چهلچراغ و ... بود را میتوان در گزارش سیاحان و ماموران سیاسی اروپایی در دوره زمانی مورد بحث مشاهده کرد. کرزن هنگام بازدید از بازار اصفهان گزارشی از تنوع واردات کالاهای مصرفی در بازار این شهر ارائه میدهد: «پارچههای نخی کم و بیش و تماما از منچستر و گلاسکو، اوراق مس از لندن، سرب و روی از هندوستان و جاوه، پارچههای پشمی از آلمان و اتریش، کله قند از مارسی و هامبورگ، شکر خام از جاوه و جزیره موریس از طریق بمبئی، چای از هند و جاوه و چین، شمع از انگلستان و هلند و مقداری از روسیه، ظروف چینی از انگلستان، شیشه از اتریش، نفت و وسایل چاپ از روسیه.» گزارش وی از بازار شیراز نیز بیانگر وجود چنین تنوعی در بازار این شهر است. براساس مشاهدات کرزن پارچههای نخی از منچستر، پشمی از آلمان و اتریش، قند از مارسی، شکر خام از جاوه و جزیره موریس، ظرف و قاشق و چنگال از فرانسه، آلمان و اتریش، ورقه مسی از انگلستان و هلند، چای از هند، سیلان، جاوه و چین و شمع از آمستردام در بازار شیراز به فروش میرسید.
علاوه بر این کنت ژولین دورو ششوار در سفر سال ۱۸۶۲م خود گزارشی از تنوع کالاهای وارداتی به ایران ارائه میدهد: «واردات عمده ایران از خارجه اینهاست. همه جور پارچه کتانی و ماهوت آلمانی، پارچههای ابریشمی لیون، بلور از آلمان، چینیآلات از فرانسه و انگلیس، اشیای مسی و آهنی از فرانسه و بلژیک، جنگافزار گرم، ساعت و جواهرآلات و کبریت از وین، قند از فرانسه، ادویه از هندوستان، قهوه و کاغذ از روسیه، شمع و کالاهای شیشهای از روسیه، سیگار از تفلیس و چرم از همه جا.» جکسن سیاح آمریکایی هم در سال ۱۹۰۳م، از واردات کالاهای آمریکایی چون چراغ، ساعت دیواری، کبریت، قفل تلمبه، بخاری و چراغهای خوراکپزی در بازار تهران سخن به میان میآورد. تمرکز بر اقلام وارداتی ایران در این دوره نشان میدهد مصرف برخی از این کالاها پیشتر در ایران عمومیت نداشتند اما در نتیجه ادغام ایران در اقتصاد جهانی و واردات این کالاها، مصرف آنها در ایران عمومیت پیدا کرد. بهعنوان مثال چای که بنابر گزارش دورو کورف تا زمان جنگهای ایران و روس مصرف آن در ایران مرسوم نبود و توسط سربازان روسی مصرف آن به صورت دم کرده در بازار تبریز مرسوم شد، در دوره زمانی مورد بحث درنتیجه واردات، مصرف آن مرسوم شد.
در پی مصرف چای واردات کالاهای موردنیاز برای مصرف چای از قبیل سینی، استکان، سماور، قوری و نعلبکی نیز امری بدیهی بود که از روسیه به ایران وارد میشد. شیشه هم که براساس گزارشهای دوسرسی در پنجرههای ایرانیان حتی منازل اعیان مورد استفاده قرار نمیگرفت از دیگر اقلام وارداتی در این زمان است که از روسیه و اتریش وارد میشد. دو روششوار در زمان ناصرالدینشاه از زیبایی دلفریب پنجرههای شیشهای بزرگ سخن به میان میآورد. ساعت که در ابتدای دوران قاجار بهعنوان هدیه توسط ماموران سیاسی به پادشاه و درباریان ایران داده میشد در نیمه دوم قرن نوزدهم از اقلام عمده وارداتی ایران است. استعمال این کالا در دوره زمانی مورد بحث به اندازهای رایج شد که روزنامه پرورش در برخی از شمارههای خود تبلیغات فروش آن را درج کرد.
اما نکته دیگری که درخصوص گزارشهای مربوط به تنوع کالاهای وارداتی جلب توجه میکند، واردات برخی کالاها بهرغم تولید در کشور است.
بهعنوان مثال تحویلدار در سال ۱۲۷۲ق از رونق صنف قفلسازی سخن به میان میآورد. این در حالی است که جکسون در سال ۱۹۰۳م از رونق روزافزون بازار قفلهای ساخت ایالات متحده در بازار تهران گزارش ارائه میکند. اولیویه در زمان سفر خود به ایران از طالب نداشتن اسباب خرازی فرنگی در ایران سخن به میان میآورد. این در حالی است که تحویلدار از ازدیاد وجود کالاهای خرازی فرنگی در بازارهای تبریز و تهران گزارش میدهد. پارچه هم که در ابتدای دوران قاجار در ایران تولید و حتی صادر میشد به طرز چشمگیری با افزایش واردات مواجه شد. چنین افزایشی در واردات کالاهای ساخته شده پیامد مهمی در اقتصاد ایران عصر قاجار داشت. این پیامد مهم همانگونه که پیشتر به آن اشاره شد کسری موازنه تجاری در اقتصاد ایران است که جنبه دیگر از ابعاد قابلتوجه و بررسی رشد واردات کالاهای مصرفی را دربرمیگیرد و آن را به مهمترین نشانه از نشانههای دوگانه ادغام ایران در اقتصاد جهانی قرن نوزدهم تبدیل میکند.
نتیجهگیری
ادغام ایران در اقتصاد جهانی قرن نوزدهم از طریق سازوکار تحمیل قراردادهای تجاری، گمرکی و حقوقی با اعمال فشارهای سیاسی و نظامی صورت گرفت. تحقق این امر نیز خود محصول رقابتهای استعماری سه قدرت انگلستان، روسیه و فرانسه در ابتدای قرن نوزدهم بود. رقابتهای استعماری این سه قدرت اروپایی با محوریت تسلط بر هندوستان ایران را در کانون توجه دستگاه دیپلماسی این قدرتها قرار داد. در چنین شرایطی ایران در قرن نوزدهم محل اعمال نفوذ سیاسی و اقتصاد این قدرتها قرار گرفت. پیامد چنین اعمال نفوذی تحمیل قراردادهای تجاری، گمرکی و حقوقی به ایران و اعطای حق اتباع دولت کاملهالوداد از جانب ایران به این کشورها و سایر کشورهای اروپایی بود که در نتیجه آن تجار کشورهای برخوردار از این امتیاز ضمن برخورداری از مصونیتهای سیاسی و قضایی از امتیاز صادرات و واردات کالا با عوارض گمرکی پنج درصد برخوردار شدند.
برخورداری از چنین امکانی درهای اقتصاد ایران را به روی تمایلات اقتصادی جوامع سرمایهداری و کشورهای برخوردار از این امتیاز باز کرد و به این ترتیب روند ادغام ایران در اقتصاد جهانی قرن نوزدهم آغاز شد. پروسه ادغام ایران در اقتصاد جهانی تقریبا در کمتر از نیم قرن طول کشید و در نیمه دوم این قرن بود که نشانههای ادغام ایران در اقتصاد جهانی ظهور و بروز پیدا کرد. تولید و صدور مواد اولیه مخصوصا مواد اولیه کشاورزی و واردات کالاهای ساخته شده مصرفی دو نشان مهم ادغام ایران در اقتصاد جهانی قرن نوزدهم بودند که در نیمه دوم این قرن در اقتصاد ایران تجلی پیدا کردند.
گزارشهای سیاحانی که در دهههای اولیه قرن نوزدهم به ایران مسافرت کردهاند حاکی از معیشتی بودن اقتصاد کشاورزی ایران بود. این در حالی است که گزارشهای سیاحان در نیمه دوم قرن نوزدهم حاکی از تجاری شدن کشاورزی ایران با هدف تولید و صدور محصول به بازارهای جهانی است. چنین تغییری در شیوه تولید کشاورزی ناشی از مطالبات و نیازهای صنایع جوامع سرمایهداری به مواد اولیه بود. بر پایه چنین نیازی بود که جوامع صنعتی تولید و صدور مواد اولیه موردنیاز صنایع خود را از طریق تقسیم کار و مناسبات حاکم بر بازار جهانی به جوامع ماوراء دریاها بهعنوان بخشی از کار ویژه این جوامع در تقسیم کار بازار جهانی تحمیل کردند. جوامع ماوراء دریاها هم هر یک براساس شرایط اقلیمی و پتانسیلهای اقتصادی تولیدکننده نوع خاصی از مواد اولیه شدند. این وضعیت درخصوص ایران با توجه به شرایط اقلیمی و پتانسیلهای اقتصاد منجر به تولید و صدور مواد اولیه کشاورزی شد. در این میان اما کشت تجاری دو محصول تریاک و پنبه رویکرد تجاری شدن اقتصاد کشاوری ایران از یکسو و ادغام ایران در اقتصاد جهانی و دچار شدن ایران به وضعیت باز تولید وابسته به بازار جهانی را بیشتر به اثبات میکند.
واردات کالاهای ساخته شده مصرفی نیز دومین نشانه ادغام ایران در اقتصاد جهانی قرن نوزدهم بود. افزایش تولید کالاهای ساخته شده، جوامع صنعتی را با مازاد تولید و الزام به صادرات آن مواجه کرد. در چنین شرایطی بود که جوامع ماورای دریاها به محلی برای صادرات این کالاها تبدیل شدند. از این قاعده ایران در قرن نوزدهم مستثنی نبود. گزارشهای تاریخی موجود در ابتدای قرن نوزدهم حاکی از وارداتی نبودن کالاهای مصرفی ایران و تولید آن در داخل کشور است. این وضعیت اما در نیمه دوم قرن نوزدهم تغییر کرد. براساس گزارش سیاحان واردات چشمگیر انواع مختلف کالاهای ساخته شده موجب عرضه و خرید و فروش این کالاها در شهرهای مختلف ایران شد. در نتیجه چنین وضعیتی بود که بهدلیل افزایش حجم واردات، اقتصاد ایران برای نخستین بار در مناسبات اقتصادی مدرن منبعث از نظام جهانی سرمایهداری، کسری موازنه تجاری را
تجربه کرد.
بخشی از مقالهای بهقلم :
سیدحسن شجاعیدیوکلائی
استادیار تاریخ دانشگاه مازندران