ارنست مندل اقتصاددان و نظریهپرداز تروتسکیست
مندل در ۵ آوریل ۱۹۲۳ در فرانکفورت به دنیا آمد و در روزگار جوانی به جنبش جهانی تروتسکیستی موسوم به بینالملل چهارم در آنتورپ بلژیک پیوست. والدینش مهاجران یهودی لهستانی و ار اعضای جنبش انقلابی رزا لوکزامبورگ و کارل لپکنکت بودند. با ورود مندل به دانشگاه، نیروهای اشغالگر آلمان دانشگاهها را بستند.
طی جنگ جهانی دوم مندل نوجوان همراه با آبراهام لئون و مارتین موناث به سازمان تروتسکیستی بلژیک پیوست. در فعالیتهای خود در جنبش مقاومت موفق شد از هر دو بازداشت خود از اردوگاه کار اجباری دورا فرار کند. پس از جنگ به عضویت دبیرخانه بینالملل چهارم درآمد. در دهههای ۴۰ و ۵۰ با رسانههای مختلف همکاری کرد و سبک روزنامهنگاری وی شفاف و سرزنده و از منظر یک نظریهپرداز مارکسیست ارتدوکس بود.
در ۱۹۴۶ به رهبری دبیرخانه جهانی بینالملل چهارم برگزیده شد و به عضویت حزب سوسیالیست بلژیک درآمد اما در زمان اعتصاب عمومی سالهای ۶۱-۱۹۶۰ به دلیل موضع مخالفی که در قبال اتحاد با دموکرات مسیحیها گرفت از این حزب اخراج شد.
تا پیش از انتشار کتاب حجیم وی با نام «نظریه اقتصاد مارکسیستی» در ۱۹۶۲ مقالههای وی اساسا با نامهای مستعار چاپ میشد و فعالیتهای وی در جنبش تروتسکیست و بینالملل چهارم تنها برای جنبش چپ شناخته شده بود اما پس از انتشار این کتاب مندل به کوبا رفت و با چهگوارا در راستای برنامهریزیهای اقتصادی همکاری کرد.
هر چند ورود وی رسما از سوی آلمان غربی، آمریکا، فرانسه و استرالیا ممنوع اعلام شده بود اما در نهایت موفق شد در ۱۹۷۲ از دانشگاه آزاد برلین دکترای خود را دریافت کند. او رساله خود با نام «سرمایهداری متاخر» را منتشر کرد و مدرس دانشگاه آزاد بروکسل شد.
پس از آنکه مقامات آمریکا در ۱۹۶۹ با استناد به «قانون مهاجرت و تابعیت ۱۹۵۲» به وی ویزا ندادند، سخت در آن کشور مورد توجه قرار گرفت. این قانون به دولت اجازه میداد از ورود «حامیان دکترینهای اقتصادی، جهانی و دولتی کمونیسم جهانی» و کسانی که در این زمینه نوشتهای منتشر کرده بودند، جلوگیری کند.
در ۱۹۷۲ مندل سلسله سخنرانیهایی را در باب «موجهای مدید توسعه سرمایهداری» در دانشگاه کمبریج ارائه کرد. مندل همواره مدافع روشنفکران چپگرا و دگراندیشی بود که تحت سرکوب سیاسی بودند. او از لغو بدهیهای دول جهان سوم دفاع میکرد. در حالی که در دهه ۷۰ زندگیاش بود به روسیه رفت و از رویکرد سوسیالیسم دموکراتیک دفاع کرد. او تا پایان عمرش از حامیان وقوع انقلاب در جهان غرب بود.
مندل تقریبا دوهزار مقاله و حدود ۳۰ کتاب به زبانهای آلمانی، هلندی، فرانسه و انگلیسی نوشت؛ آثاری که به بسیاری از زبانهای جهان نیز ترجمه شدهاند. او انتقال میراث اندیشه مارکسیسم کلاسیک را –که از نظر وی تجربه استالینیسم و جنگ سرد آن را به بیراهه برده بود- به نسلهای جدید مسوولیت خود میدانست. مندل در ۱۹۹۵ پس از یک حمله قلبی در بروکسل و در منزل شخصیاش درگذشت.