سکههای قاجاریه
سکههای بالاتر، ۱۰ قرانی و ۲۰ قرانی (اشرفی) نام داشتند و جنسشان از طلای ۲۲عیار بود. از ۲۰ قرانی به بالا هم بهصورت پولکاغذی یا اسکناس بود. البته چاپ اسکناس از زمان ناصرالدین شاه آغاز شد و از آن زمان تا دوره احمدشاه قاجار، پنج قرانی و دو قرانی طلا نیز ضرب میشد که به دو قرانی و پنج قرانی زرد معروف بود و در مواقع عید و اعطای انعام مورد استفاده قرار میگرفت.
روی سکههای آقامحمدخان و فتحعلیشاه نام پادشاه منقوش است و پشت سکهها تاریخ و نام دارالضرب تهران یا شهرستان دیگری که ضرابخانه سلطنتی در آنجا دایر بوده دیده میشود. به غیر از سکههای فتحعلیشاه، سکههای دارای تصویر انسانی از زمان ناصرالدین شاه به بعد کاملا متداول شد.
روی این سکهها تصویر شاه قاجاری با لباس رسمی و ریش و سبیل و تاج شاهی بر سر که میان دو رشته گیاه قرار گرفته دیده میشود. بالای سکه نام شاه قاجار و پایین و زیر پاپیون گلها تاریخ ضرب سکه به سال قمری درج شده است.
در پشت سکه میان دو رشته گیاه، تصویر شیر و خورشید که به دست راست یک شمشیر دارد و زیر پای شیر ارزش سکه با حروف یا عدد نقش شده و بالای شیر و خورشید، تاج کیانی که مخصوص خاندان قاجاریه است، قرار دارد.
سکههای رایج دوره ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلیشاه و احمدشاه در دو نوع سکههای خطی و سکههای عکسدار ضرب شده است.
از تحولات جامعه عصر قاجار که از روی سکهها و مدالهای این دوره قابلاستنباط است، شکل و عیار آنهاست. کمبود طلا در آغاز حکومت قاجار باعث میشد مردم برای گذران امورات روزمره به فلوس روی بیاورند. فلوس نام سکهای است از جنس مس که از کلمه یونانی بیزانسفولیس گرفته شده و برخی وجه تسمیه آن را شباهت این سکه با پولکهای ماهی یا فلس دانستهاند.
فلوس، پول سیاه، پشیز، قازبیک و پول هم خوانده میشد. به سکههای طلا پول زرد، به سکههای نقره پول سفید و به سکههای مسی که به مرور زمان سیاه میشد پول سیاه میگفتند.
پول مسی فقط تا یک سال اعتبار داشت و در پایان سال مردم آن را با پول جدیدالضرب معاوضه میکردند. بیشترین سکههایی که در ایران بهطور روزمره استفاده میشدند شاهی (سکهمسی) و واحد پول خریدهای روزمره دینار بوده است.
این سکهها را با تعریفی که از پول میشود، نمیتوان پول دانست چراکه ارزش تبدیل آنها به نقره دائما کاهش مییافت و از طرفی سکههای مسی نمیتوانستند به بهای اسمی تبدیل شوند اما برای کارهای جزئی مفید بودند. سکههای شاهی و نیمشاهی که سابقا از نقره بود در دوره قاجار به دلیل کاهش ارزش پول از مس ضرب خورد و به جریان افتاد. اغلب فلوسها فاقد نام پادشاه حاکم و سال ضرب هستند. تصاویر روی فلوسها هم جنبه ابداعی نداشته، بلکه مانند سایر هنرهای ایرانی دارای اصل و مبدا قدیمی است و ریشه در اعماق تاریخ و باورها و نگرشهای سنتی جامعه دارد که از نظر مردمشناسی جالبتوجه است. حیوانات مختلفی که روی این سکهها نقش شدهاند همان حیواناتی هستند که در دوره هخامنشی و عهد ساسانی مشاهده میشوند و در حقیقت این هنر ادامه آثار ساسانی است. در زمان اشغال مناطق شمالی ایران توسط قوای روسیه مدتی در این مناطق سکههای مسی روسیه رواج داشت و سکههای محلی به دستور روسها با نقوش سکههای روسی – عقاب دوسر – ضرب میشد که به سکههای مازندرانی معروف هستند. آقامحمدخان بر روی این سکهها انگ مجدد زد و برای مقابله بهمثل با عقاب دوسر که علامت مخصوص حکومت تزاری بود نشان شیر و خورشید را روی سکههای مسی این مناطق ضرب کرد که الگوی سکههای ایران در دورههای بعد شد. از دوره ناصرالدین شاه به بعد سکههای مسی دائما دچار تغییر و تحول در عیار و نقوش شده و اسباب گرفتاری میشد. گاه با افزایش قیمت فلز مس و غل و غش در عیار آن موجب اغتشاش و بحرانهای اقتصادی میشد تا اینکه در دوره مظفرالدین شاه با جایگزینی فلز نیکل بهجای مس این سکهها برای همیشه از چرخه اقتصاد ایران خارج شدند.
تلاطم، آشوب، شتابزدگی، ناآرامی و بیقراری جامعه دوره آقامحمدخان قاجار به وضوح در سکههای مغشوش و ضربهای بیدقت و پرسرعت سکهها و فلوس قابل مشاهده است. سکههای آقامحمدخان درست به سبک و سیاق دورههای پیشین ضرب میشد و در بالای آنها بهجای نام شاه عبارت «یامحمد» درج شده است. در دوران فتحعلیشاه که آرامش نسبی در کشور برقرار بود سکههای بسیار متنوعی ضرب شد که از جمله آنها سکههای جدید صاحبقرانی و کشورستانی بود که قران (مخفف صاحبقرانی) تا پایان حیات این خاندان پابرجا ماند و برای اولینبار در عهد قاجر، تصویر شاه و تاج بر سکهها نقش بست. یک تومان زرین که در اوایل حکومت فتحعلیشاه با وزن حدود 96 حبه ضرب میشد در اواخر حکومت وی به 53 حبه کاهش وزن داد و یک «ریال» سیمین از 180 حبه به 122 حبه تنزل کرد. سکههای دوره فتحعلیشاه، آغاز تحولات سکه در تمام اعصار اسلامی ایران است که نشان از دگرگونیهای فکری و اجتماعی دوره قاجاریه دارد. در این زمان برای نخستینبار پس از سالها تحریم، تصویر انسان - تصویر شاه - بر روی سکه درج شد. با این وجود، محمدشاه جانشین وی بار دیگر به شیوه سنتی از به تصویر کشیدن چهره انسان در سکه ممانعت کرد که خود گواه کشمکش و تضادهای درونی جامعه است. در سکههای محمدشاه بیشتر عبارت «شاهنشه انبیا محمد» ضرب شده و به ضرب تصویر خود روی سکه اهمیت نداده که علت آن گذشته از بیماری و ضعف جسمانی شاه در افکار درویش مآبانه و متابعت وی از میرزا آغاسی صدراعظم و مراد او ریشه داشته است. گواه این ادعا وجود برخی سکههای اوست که در آنها عبارت یاهو ضرب شده است.
برگرفته از پایان نامه
زینب آزمون، دانشجوی کارشناسی ارشد باستانشناسی دانشگاه آزاد