«اندیشه دور و دراز» محمدعلی فروغی و ایام کرونایی
فروغی همچنین چندین اثر مهم ادبی را تصحیح کرده که مشهورترین آنها، کلیات سعدی است. نخستین کتاب درباره فلسفه غرب (سیرحکمت در اروپا) نیز به قلم او نوشته شد. علاوه بر اینها، فروغی آثار متعددی درباره تاریخ نوشته است. محمدعلی فروغی از فعالان و مبارزان مهم انقلاب مشروطه ایران بود. در دوران پس از جنگجهانی اول، عضو هیات اعزامی ایران به کنفرانس صلح پاریس در سال۱۹۱۹ و جامعهملل بود. کارنامه فروغی سرشار از موفقیتهای وی برای پیشبرد اندیشه و فرهنگ ایران و جلو انداختن قافله تمدن ایرانی بود. ذهن خلاق و پویای وی در تمامی عرصههایی که در آنها مشغول به فعالیت بود تاثیر میگذاشت و به مدد دانش فراوان و گستردگی نگاه و بصیرتش میآمد که آنچه از او بازمانده چه آثار قلمی و چه آثار فرهنگی و سیاسی نام وی را بر تارک بزرگ اندیشمندان و روشنفکران این سرزمین مینشاند. رسالهای خواندنی از محمدعلی فروغی بهنام «اندیشه دور و دراز» بهیادگار مانده که در سال ۱۳۰۶ بیش از نود سال پیش از این نگاشته شده است. این رساله را نخستین روایت پیشگویانه علمی در ایران خواندهاند (توکلی، ۱۳۹۵) برخی هم آن را در زمره آثار آرمانشهری جای دادهاند.
رساله حاوی یک درآمد، آغاز و انجام است. در اینجا میخواهم نظر خوانندگان این یادداشت را به بخش درآمد این رساله جلب کنم که پیش از این موردتوجه قرار نگرفته است و در روزگار فروغی آن را از جمله خیالبافیهای نویسنده برمیشمردند.
فروغی در ابتدای این رساله چنین مینگارد:
«از خواندن این رساله توقع ندارم همهکس معتقد شود که پیشامد احوال نوع بشر چنان است که من فرض کردهام، زیرا خود نیز مطمئن نیستم چنین باشد، بلکه قریب بهیقین دارم که سیر عالم انسانیت در مدارج ترقی عینا مطابق آنچه به خیال من رسیده نخواهد بود. مقصود من از نگارش این سطور فقط تفریح خاطر جوانان و برانگیختن ایشان به تفکر بوده است. اگر به سبب عدماحاطه بر دقایق علوم طب و طبیعیات در تخیلاتی که به نگارش درآوردهام نقص و عیبی باشد، امیدوارم متخصصان علوم مزبور خرده نگیرند که منظورم اظهار فضیلت نبوده و در متن رساله هم مکررا به عجز و قصور خود اشاره کردهام.» (فروغی،ص۱۳۸)
جالب اینکه فروغی این رساله را به بانوانی تقدیم کرده که «بر حسب ذوق و شور طبیعی و معلومات کسبی ذهن صافی ایشان راغب به خواندن این نوع تحریرات میتوانند باشند.»
این رساله بهصورت گفتوگو شکل گرفته که در آن دو تن از خانمها بههمراه همسرانشان در جلسه کوچکی هستند که راوی آن را برای بیان ایدههای خود برای آینده بشر در نظر میگیرد و این زنان از پرسندگان و مصاحبان راوی هستند. دلیل دیگری که بهنظر میرسد فروغی را برآن میدارد که کتاب را به بانوان این سرزمین تقدیم کند سخن از کتاب و مدرسه و دلنگرانی برای رفت و آمد دانشآموزان در ایام شیوع بیماریهای فراگیر است.
آنچه فروغی صدسال پیش در این رساله پیشبینی میکرد امروز تحقق یافته است. او چنین پیشگوییهایی دارد: «همچنانکه امروز نغمات را در گرامافون ضبط میکنند، رسالات و مؤلفات را ثبت نمایند» و «هرکس میخواهد کتابی مطالعه کند بهجای اینکه به چشم میخواند به گوش بشنود.» فروغی در آن سالها تلفنهمراه را هم پیشبینی میکند و مینویسد که «روزی خواهد آمد که مردم هرآن از هر مسافتی میتوانند یکدیگر را ببینند و گفتوگو کنند و محتاج نخواهند بود بههم نزدیک شوند.» (همان:ص ۳۵)
فروغی در سال ۱۳۰۶ ه.ش که مصادف با ۱۹۲۸ میلادی است پیشبینی فضای مجازی امروز را کرده و نوید داده است که در صدسال آینده دیگر نیازی نیست که بهواسطه تحصیل علم یا شرکت در کنفرانس یا نشست یا تشکیل جلسهای فردی سفر کند و از جایی به جای دیگر رود بلکه هرکس میتواند در خانه بماند و از طریق تماس تلفنی تمامی این تجربیات و آموزشها را حاصل کند. سودمندی که فروغی برای این نوع ارتباط برمیشمرد را از زبان خودش بخوانیم:
«به این طریق اولا توفیر وقت و صرفه مال بسیار از رفت و آمد معلمین و متعلمین به خانه و مدرسه و تهیه لوازم مدارس از عمارت و میز و نیمکت و غیرها حاصل میشود. ثانیا صحت و سلامت مزاج متعلمین بهتر خواهد بود؛ چه عده بسیاری در یک عمارت جمع نشده و هوای کثیف استنشاق نکرده و امراض به یکدیگر سرایت نمیدهند و از بسی مفاسد دیگر مادی و معنوی و مزاجی و اخلاقی مصون میمانند... از عکستلگرافی یعنی انتقال صور اشکال بهوسیله قوه تلگراف بیسیم (téléphotographie) که الان اختراع شده و مشغول تکمیل آن هستند نیز غافل نباید بود که در آن صورت معلم نهتنها با تلفن بیانات خود را به متعلمین میشنواند بلکه حرکات و اشارات خود و تصاویر و اشکال را که باید ببینند، میتواند به ایشان بنماید.» (فروغی،ص ۳۳)
صد سال پیش از این فروغی پدید آمدن فضای مجازی و تدریس مجازی را پیشبینی کرده و آن را مفید بهحال خانوادهها و بهویژه دانشآموزان دانسته است. وی با وجود بیماریهای مسری در آن روزگار چاره را در تدریس مجازی میداند. او پیشبینی میکند که روزی تصویر معلمها هم به همراه صدای آنها از طریق تلفن یا تلگراف منتقل خواهد شد. جالب است که در آن مجلس یکی از خانمها از صحبتهای راوی استقبال میکند و آن دوره را بهشت مینامد و آرزو میکند که آن روز فرابرسد و او مجبور نباشد فرزندانش را در گرما و سرما و بارندگی و اوقات شیوع امراض به مدرسه بفرستد.
در میان سخنان فروغی توجه به رعایت فاصله اجتماعی بهچشم میخورد. بسیاری از رفتارهای بهداشتی که امروزه در میان مردمان جهان بهواسطه شیوع بیماری کرونا رایج شده از نظر او امری بدیهی و آشکار بوده است. او میدانسته و به این نکته توجه داشته که از جمعآوردن کودکان در محیط سربسته که موجب شیوع بیماری میشده، باید پرهیز کرد و راهکار آن را فضای مجازی میدانسته است. او دلسوزانه به آینده اطفال و محصلین توجه داشته است. وقتی از او میپرسند که چه زمانی این امکانات فراهم میآید؟ او میگوید که «گمان میکنم تا آخر زمانه بیستم اگر انجام نگرفته باشد در بیست و یکم البته صورت میپذیرد و بسا چیزهای دیگر که به مخیله ما خطور نمیکند.» (همان:ص ۳۶)
امروز در سالهای آغازین قرن بیست و یکم وقتی به مناسبتی یادداشتهای صدسال پیش فروغی را میخواندم که چنین بخردانه نوشته شده و چنین پیشبینیهای عالمانهای کرده است، دریغ میخوردم بر اینکه پس از گذشت این همه سال هنوز امکانات لازم برای برگزاری نهتنها کلاسهای مجازی که کلاسهای فیزیکی هم آنطور که شایسته و درخور فرزندان این آب و خاک است، فراهم نیست و تاسف میخوردم که چرا در این روزهای سرزمین ما در اوج شیوع بیماری کرونا دستور برگزاری کلاسهای حضوری داده میشود که هم معلمین و هم متعلمین گرفتار بیماری شوند.