دعوت عباس میرزا از اروپاییها برای اقامت در آذربایجان
دلایل و انگیزهها
او دویست سال پیش با رویکرد توسعه و عدالت و دادگستری اقداماتی از قبیل کسب فناوری و تعلیمات جدید، ایجاد دارالترجمه، بازار، چاپارخانه، مهمانسرا و پل و غیره برای نوسازی کشور کوشید. او فاصله ایران با اروپا را دریافت. دست به اصلاحات عمومی و مدنی زد. با ایجاد پایههای مدرن جامعه و اقتصاد، خواست مهاجران پیشرفته، توسعه یافته اروپا را در ایران اقامت دهد. باور کرد که اگر اروپاییان آماده مهاجرت به گرجستان و داغستان باشند، احتمالا چنین تمایلی هم به ایران دارند!
در ۱۱ ژوئیه ۱۸۲۳، تایمز لندن نامه سرگشادهای از عباس میرزا قاجار، ولیعهد ایران منتشر کرد. وی از اروپاییها با وعده طیف وسیعی از امتیازات جذاب، دعوت کرد تا به ایالت آذربایجان مهاجرت کنند.
انگیزه عباس میرزا از نگارش و انتشار این نامه مدرنسازی کشورش بوده است.
از آنجا که این نامه بهطور خاص به انگلیسیها خطاب شده است، این تحلیل همچنین دلایل روابط ویژه عباس میرزا با انگلیس را مورد بحث قرار میدهد.
عباسمیرزا انگلیسی بلد نبود. نامه از میرزا صالح یا شاید میرزا عیسی فراهانی (قائممقام اول) و پسرش میرزا ابوالقاسم یا احتمال میتوان داد از یکی از دوستان نزدیک انگلیسی او باشد.
تا سال ۱۸۲۳ (دوره پس از ناپلئون) رقابت آنگلو-روسی شدت گرفت، بنابراین حل و فصل شهرکنشینان انگلیسی در آذربایجان، در شمال ایران، باعث افزایش نفوذ انگلیس در ایران میشد و احتمالا مانع از پیشرفت بیشتر روسیه میشد.
عباس میرزا تصریح کرده بود به محض ورود به منطقه ساوجبلاغ [Savujbolagh] بلافاصله بخشهایی از زمین را با اقامتگاههای متصل به آنها و همه نیازهای آسایش و معاش خود را به آنها اختصاص میدهد. اراضی حاصلخیزی که محصولات زراعی فراوانی از گندم، جو، برنج، پنبه و هرگونه میوه یا دانه را میتوان برداشت کرد. علاوه بر دریافت کمک هزینههای اراضی، این مهاجران تا زمانی که در ایران سکونت داشته باشند از هرگونه مالیات یا کمکهای مالی معاف و تحت حمایت خود شاهزاده خواهند بود. اموال و اشخاص آنها حفاظت میشود. با بیشترین مهربانی و توجه به آنها رفتار میشود و طبق آداب و رسوم پارس، در آزادی کامل برای لذت بردن از زندگی خویش قرار دارند. درعقاید و احساسات مذهبی و پیروی از دین خود و شیوه عبادت خود آزادند. اینجا دارای بهترین آب و هوا در زیر آفتاب است و مناسب برای افرادی که سلامت آنها با اقامت در هند مختل شده است.
از آنجاکه عباس میرزا از اقدامات قبلی فرانسه و انگلیس میدانست اتحاد با آنها ماهیت موقت دارد، پس چگونه بدون اتحاد پایدار با قدرتهای اروپایی میتوانست کشورش را مدرن کند؟ بهنظر میرسد در اواسط سال ۱۸۲۳ عباسمیرزا فکر کرد که ممکن است او پاسخ این سوال را داشته باشد.
سوالات اصلی درباره این نامه سرگشاده توسط عباس میرزا، به شرح زیر است: چرا عباس میرزا احساس کرد که چنین نامهای لازم است؟ آیا مدرنیزاسیون کشورش تنها دلیل بود؟ چرا او این نامه را در یک روزنامه انگلیسی و در اواسط سال ۱۸۲۳ منتشر کرد؟ چرا او اروپاییان را برای اقامت در منطقه ساوجبلاغ دعوت کرد و چرا چنین شرایط سخاوتمندانهای را برای آنها پیشنهاد کرد؟ و چرا این نامه بهطور خاص به اروپاییها گفته شده است بهویژه مردم انگلیس؟
دلایل نامه
معرفی مدرنیزاسیون در نامه خود به روزنامهها - عباس میرزا هدف از نامه خود را فاش میکند، یعنی اینکه «آرزوی سخت» او «بهبود کشورش» است این آرزو تنها شامل مراحل نوسازی ارتش آذربایجان به سبک اروپایی نبود، بلکه آغاز یک فرآیند نوسازی در مقیاس بزرگتر بود. عباس میرزا قبلا فهمیده بود که فاصله بین ایران و اروپا چقدر زیاد است.
وی با آموزش ارتش خود و با اعزام تعدادی از دانشآموزان به اروپا، اصلاحات عمومی و مدنی، ساخت و ساز بازارها، چاپارخانهها، مهمانسراها و پلها و بازسازی قنوات، بهبود امنیت داخلی و مبارزه با مالیاتهای اضافی توسط مقامات محلی و افتتاح مدارس رسمی توانست شاهد پیشرفتهایی باشد.
مطمئنا اقامت اروپاییها در آذربایجان میتوانست کمک کند تا مراحل بعدی نوسازی را انجام دهد.
عباس میرزا با خواندن تاریخ اروپا و مذاکره با اروپاییها (مسافر، دیپلمات و مشاور نظامی) و با دانشجویان ایرانی بازگشته از فرنگ، اروپا و جهان را خوب میشناخت. عباس میرزا به ادیان دیگر هم توجه داشت.
احتمالا مهاجرت اروپاییها به قفقاز، عباس میرزا را متقاعد کرده بود که اگر اروپاییها آماده مهاجرت به گرجستان و داغستان باشند، پس مایل به انتقال به آذربایجان ایران هم خواهند بود.
مطابق گفته دکتر جان کورمیک (پزشک عباس میرزا)، عباس میرزا، به دنبال محافظت از جمعیت مسیحی در برابر ظلم و سوءاستفاده مسلمانان محلی بود.
در قفقاز شمالی موج مهاجرت رو به رشد بود.
تا سال ۱۸۲۳ ارتش وی نهتنها تجربه نبرد (علیه روسها، عثمانیها، قبایلی از ترکمنها، افغانها و خانهای غیرمسوول) را بهدست آورد و تا حدودی مدرنیزه شده بود، بلکه او همچنین کار خود را در این زمینه آغاز کرده بود تا ایالت خود را در مسیری مدنی و اقتصادی - اجتماعی به سوی مدرنیزاسیون قرار دهد و مهاجرت اروپاییان به آذربایجان میتوانست از طریق تعامل با مردم محلی و احتمالا انتقال تکنیکها و فناوریهای پیشرفتهتر، سبب رشد مهارت مردم شود.
ویژگی مهم محل سکونت
در این نامه، عباس میرزا از اروپاییها دعوت میکند تا در ساوجبلاغ آذربایجان از توابع تبریز و در غرب اردبیل مستقر شوند. ساوجبلاغ به زبان ترکی، «سرزمین چشمههای آب سرد» یک منطقه کشاورزی غنی از آب است و از آب و هوای مطلوبی برخوردار است و بسیاری از محصولات کشاورزی مانند میوه، غلات و پنبه را تولید میکند.
از نظر استراتژیک، این واقعیت است که در زمان نگارش نامه (اواسط ۱۸۲۳)، ایران هنوز خانات ایروان و نخجوان را نگه داشته است. این بدان معنی است که در سال ۱۸۲۳ کل منطقه شمال غربی آذربایجان ایران، از جمله مرکز استان تبریز، کاملا امن و امان بود. آذربایجان با موفقیتهای اخیر نظامیان ایران علیه عثمانیها نسبتا امن بود. فقط در شمال شرقی نیروهای روسی نزدیک به آذربایجان بودند، زیرا آنها کنترل تمام قلمرو شمال رودخانههای ارس و کورا را داشتند و نیروی دریایی روسیه میتوانست به راحتی از دریای خزر به آذربایجان شرقی حمله کند. بنابراین، کاملا ممکن است که ساوجبلاغ مورد حمله قرار گیرد. جایی که انتخاب شده برای چنین شهرکسازی اروپایی نه تنها به دلیل داشتن خاک غنی (مانند مناطق دیگر با خاک غنی در آذربایجان) بلکه احتمالا به دلیل موقعیت استراتژیک این کشور در مقابل پیشروی احتمالی روسیه به سمت آذربایجان است.
چرا نامه عباس میرزا به «مردم انگلیس» و «چند ملت اروپایی دیگر» ارسال شده است؟
پاسخ این سوال باید در وضعیت رقابت اروپاییها بهویژه در صحنه خاورمیانه و درگیریهای عباسمیرزا با اروپاییها بهطور کلی و بهویژه انگلیس جستوجو شود. تا سال ۱۸۲۳، خاور میانه در رقابت قدرتهای اروپایی عمدتا به روسیه و بریتانیا واگذار شد. در آن سال روسیه موفق شده بود خود را در مرزهای شمال شرقی جمهوری آذربایجان مستقر کند، درحالیکه انگلیس از طریق شرکت هند شرقی کنترل کاملی بر هند داشت. ایران میان این دو کشور در فشار واقع شد و عباس میرزا، برای جلوگیری از پیشروی روسیه در تلاش بود. در میان قدرتهای اصلی اروپایی عباسمیرزا با انگلیس، فرانسه و روسیه در ارتباط بود که ناچار او بهویژه جذب انگلیس شد. روسیه دشمن بود و فرانسه به ایران خیانت کرد. بنابراین او بود وانگلیس. دو گروه اول دانشجویان ایرانی به خارج از کشور اعزام شده بودند. علاوه بر این، تا سال ۱۸۱۳ کمکی که ایرانیان از فرمانده کل هند دریافت میکردند از همه مهم تر بود، زیرا نهتنها حقوق عباسمیرزا را پرداخت میکرد بلکه ارتش جدید میرزا (نظام الجدید) و خرید مقادیر زیادی سلاحهای مدرن (سنگین و سبک) و لوازم نظامی مرتبط با آن را تامین میکرد؛ علاوه بر این تهیه وسایلی برای ارتش عباس میرزا و شرکت در ساخت یا تقویت تعدادی از قلعههای آزمایشی در آذربایجان را پوشش میداد. در واقع، عباسمیرزا در نامهای اظهار میکند که وی متقاعد شده است، از تجربه گذشته [یعنی تا سال ۱۸۱۳] که مردمش «میخواستند دانش خود را توسعه دهند و بهطور مادرانه از هر منظر سودمند باشند، با تعامل گسترده تر و آشناتر. با اروپایی ها»، مهاجران انگلیس، بهنظر میرسید در مواجهه با تهدید روسیه، منافع کشور خود را بهتر از هر اروپایی دیگری تامین میکنند.
نتیجهگیری:
عباس میرزا بهعنوان اولین اصلاح خواه دوره قاجار در تاریخ ایران بهطور گسترده شناخته شده است. او با مشاهده و تجربه شکاف بین ارتشهای مدرن اروپایی و سنتی ایران از اهمیت و ضرورت اجرای اصلاحات بیشتر آگاه بود. کشورش باید همواره با عطش روسیه برای تصرف سرزمینهای بیشتر ایران مقابله کند.
چنین اصلاحاتی قبلا در امپراتوری عثمانی وارد شده بود پس احتمال موفقیت در ایران زیاد بود.
عباس میرزا با خواندن تاریخ اروپا و مقایسه وضعیت آن با وضعیت وخیم ایران در اوایل قرن نوزدهم، فهمید که شکاف بین ایران و اروپا بسیار گسترده است.
پس نتیجه گرفت که اصلاحات در سایر زمینهها نیز لازم است، اما وی حاکم آذربایجان بود و هنوز پادشاه سرتاسر کشور نبود. بنابراین، او میتوانست چنین اصلاحاتی را در ایالت خود به اجرا گذارد.
موفقیت در مدرنسازی ایالت خود، به ویژه در مقایسه با ایالتهای دیگر، میتواند باعث افزایش حیثیت و اعتبار او در کشور و تحکیم جایگاه وی در مقام پادشاه آینده شود.
بنابراین، با نوسازی ارتش ایالتی و ایجاد پایههای مدرن جامعه و اقتصاد گامهای اولیه را برداشت.
باور داشت مهاجران پیشرفتهتر، توسعه یافته و اصلاح شده اروپا، میتوانند در اجرای آرزوی او کمک کنند.
البته عباسمیرزا مهاجران انگلیسی را ترجیح میداد.
عباس میرزا که پیشگام اصلاحات بود، تصور میکرد که چنین اصلاحاتی میتواند آذربایجان را الگویی برای سایر ایالات و همچنین او را تواناتر و با استعدادتر از دیگر شاهزادگان بکند.
به هرحال وعده داده شده به اروپاییها برای اقامت در آذربایجان میتواند وسوسهانگیز باشد، زمان و شرایط به اندازه کافی برای یک اروپایی مسیحی جذاب نبود. چشمانداز ترک دنیای مدرنتر، جایی که آنها با زبان محلی صحبت میکردند و با فرهنگ و حکومت مسیحی آن آشنا بودند، برای حرکت و زندگی در یک کشور توسعه نیافته و عقب مانده، ناآشنایی با زبان محلی، دین، فرهنگ و آداب و رسوم و مردمی که تحت یک حکومت شیعی اسلامی زندگی میکنند، جایی که اکثریت قریب به اتفاق مردم آن نسبت به بیگانگان و به ویژه غیرمسلمانان تحملناپذیری دارند، جذابیت نداشت، ولی اخبار مربوط به شکست ایران در جنگ اول ایران و روسیه و روابط پرتنش بین دو کشور، از قبل در اروپا بسیار مشهور بود و بر اروپاییها تاثیر داشته است. بنابراین بسیار شگفتآور است که عباس میرزا این باور را داشته است. با وجود این، استفاده هوشمندانه از رسانه اروپایی نشانهای از ذهن و نبوغ او بوده است.