برنامهریزی تخیلی!
وقتی هم قیمت گران است و هم ظرفیت تولیدی ما ناچیز، چگونه میتوانیم یک کیلوگرم آن را صادر کنیم؟ طبق اظهارات مدیرعامل ذوبآهن اصفهان تا پایان سال ۱۳۵۷ فقط یکی از کورههای این کارخانه بهکار میافتد و با این منوال، حتی اگر عملیات تولیدی کارخانه طبق برنامه هم پیش رود، کل محصول تولیدشده آن فقط برای مصرف داخلی استفاده خواهد شد و جایی برای صادرات ندارد. مگر اینکه صدور آن به شکل خام، یعنی سنگ مس، باشد که در آن صورت مخارج عظیمی که برای ایجاد کارخانه تولید و تصفیه مس انجام شده زائد بوده است؛ مضافا اینکه به هیچوجه عقلانی و اقتصادی نیست که ما سنگ مس را به قیمت ارزان صادر کنیم و مس ساخته شده را برای مصرف داخلی با قیمت گران وارد کنیم. بهویژه اینکه قیمت مس در بازارهای جهانی در چند سال اخیر نهتنها بالا نرفته، بلکه کاهش یافته است. درحالیکه قیمت بینالمللی گندم در ظرف همین مدت چند برابر شد. این هم یک نوع اندیشه رسای اقتصادی است که ما کشت گندم را که قیمت آن در اثر افزایش جمعیت و بروز خشکسالیها رو به افزایش است متوقف کنیم و به امید واهی فروش مس تصفیهشده سرمایههای عظیمی را معطلگذاریم.
- صورتجلسات شورای اقتصاد ۱۳۶۵-۱۳۵۲: آهن و فولاد ـ مس و آلومینیوم، سازمان برنامه و بودجه، مرکز مدارک اقتصادی ـ اجتماعی و انتشارات، ۱۳۶۷، ص ۲۰.