درخواست دولت ایران در پاییز ۱۳۲۱ ه.ش از شـوروی بـرای آزاد کردن حمل گندم و جو مناطق شمالی به تهران و سایر استان‌ها پذیرفته نشد.  این ممنوعیت در ابتدا شامل گندم و برنج بود؛ ولی بعـدها دامنـه آن افـزایش یافت. مناطق مرکزی و جنوبی ایران از لحاظ خواربار در مضیقه بودند و احتیاجات خود را از مناطق شمالی مرتفع می‌کردند. به‌رغـم اینکـه متفقـین ادعـا می‌کردند که احتیاجاتشان از خارج تامین می‌شود، این مطلب تا اندازه قابل تـاملی صـحیح نبود و بخش عمده‌ای از تنگی و گرانی ارزاق در کشور، مربوط به تامین احتیاجات آنهـا از بازار داخلی بود. به‌عنوان نمونه تلگراف اسـتاندار گـیلان بـه وزارت کشـور درخصوص تامین برنج سربازان شوروی از بازار رشت که علت کمبود برنج و گرانی قیمت آن در بازار می‌شود، قابل ذکر است. ظاهرا تنها آمریکایی‌ها بودند کـه کلیـه احتیاجات خود را به همراه می‌آوردند. در روزنامه اطلاعات گزارش‌هایی از وضعیت نامناسب نان مناطق مختلـف کشـور بـه چاپ می‌رسید، در واقع در این نان‌ها از گندم بسیار کم اسـتفاده می‌شـد و مصـرف آن موجب بیماری مردم می‌شد. کمبود مواد غذایی به‌ویـژه نان در اقصی نقاط کشور گزارش شده است. اعتراضات عمومی علیه قحطی نـان و گرانـی موادغذایی در شهرهای مشهد، کرمانشاه، اراک، ملایر و تبریز در سال ۱۳۲۱ه.ش از دیگر نمونه‌های اعتراض عمومی علیه قحطی و گرانی مواد غـذایی بود.

 

از مقاله‌ای به قلم سیدمحمدحسین محمدی و زهرا اسکندری‌فرد