هالهزدایی از تصویرشاه در دوره قاجار
در تصاویری که پیکرشاه را در حالتهای مختلفی چون نشسته بر صندلی، سواره بر اسب یا ایستاده در کنار توپ نظامی نشان میدهد هیچ اثری از جهان استعاری هنرمندان دوره فتحعلیشاه دیده نمیشود. گفتمانی که حول مفاهیمی چون قانون، عدالت و برابری شکل گرفته بود در بالاترین سطوح گفتمان مرکزی در ایران نفوذ پیدا کرده بود. نتیجه آن بود که دسترسی به شاه بهعنوان مرجع قانون و عدالت امکانپذیرتر شد. هرچه شاه در دسترستر قرار میگرفتهاله تقدسش کوچکتر و کوچکتر و ارتفاع هرم قدرت کمتر میشد. به این ترتیب هرچه دسترسی به شاه بیشتر میشد تصاویرش هم واقعیتر و ملموستر و نزدیک به زندگی عادی نمود مییافت. بنابراین «دال»هایی چون «برابری»، «عدالت» و «قانون» که مهمترین دالهای گفتمان حاشیه در دوره ناصری بودند، علاوه بر تاثیر بر گفتمان مرکزی در ایران جامعه را نیز به سمتی سوق داد که «فردیت» در آن از شخصشاه و نزدیکان او کمکم به سطوح پایینتر جامعه رسوخ یافت.
در واقع تکیه بر مفاهیمی چون برابری یا عدالت، دیده شدن آحاد جامعه و اهمیت ندادن به آنهاست. مردم عادی در گفتمان حاشیه به رسمیت شناخته شدند و بیتردید این به رسمیت شناختن در دربار نیز نفوذ یافت. در هیچ دورهای در ایران تا این حد تصاویر رجال، شاهزادهها و حکمرانان مناطق مختلف با ذکر نام و محل خدمت در نقاشیها نمود نیافته است. پرده تالار نظامیه اثر صنیعالملک که چهره سی و یک تن از رجال و اعیان کشور همراه با نام آنها را به ما میشناساند، از همین نمونههاست. نگاهی به نقاشیها و همچنین تصویرسازیهای صنیعالملک در روزنامههای رسمی کشور ما را به این نکته رهنمون میسازد که دیگر این فقط پیکرشاه نیست که لایق دیده شدن و به این ترتیب جاودان ماندن در تاریخ است، بلکه حتی«شبیه» آقا عبدالله رختدار و آقا جبار پیشخدمت تبریزی یا حاجی علیخان حاجبالدوله فراشباشی هم لایق تصویرسازی و ماندگاری است.
ارسال نظر