آزادی و مساوات از نگاه نائینی
مساوات که اولین بار در جهان غرب مطرح شد، در برابر سلاطین مستبدى بود که تنها براى مردم، حقوقى برابر با سلاطین قائل نبودند، بلکه اصلا براى مردم حقى قائل نبودند و آنان را فقط موظف به اطاعت از حاکمان مىدانستند. بر این اساس در آغاز، مساوات معنایى فراتر از آنچه نائینى ترسیم کرده، نداشت و این مفهوم ارزشى نیز از دستاوردهاى تمدن اسلامى است که به جهان غرب منتقل شده است. زمانى که در جهان اسلام، سخن از برابرى و مساوات مطرح بود و حاکمان صدر اسلام بدان پاىبند بودند، غرب در تبعیضهاى نژادى، قومى و طبقاتى غرق بود و هنوز به این مرتبه از مساوات شهروندان با دولتمردان دست نیافته بود. از اینرو کسانى که این عالم روشناندیش را به ناآشنایى با مبانى نظام سیاسى مشروطه در غرب، متهم مىکنند و تفسیر او از مقولاتى چون مساوات را تفسیرى سنتى مىخوانند که در برابر تفسیر مدرن قرار دارد، به خطا رفتهاند؛ زیرا حقیقتا نظام سیاسى مشروطه، به معناى مقید ساختن سلطنت مطلقه، ذاتا اقتضاى مساواتى را فراتر از تفسیر نائینى ندارد.نائینی در رساله «تنبیه الامه و تنزیه المله» هم مینویسد: آزادی و برابری که در رژیم مشروطه مورد توجه است از هدفهای اصلی پیامبران بهشمار میرفته. پیامبر ما هرگز فراموش نکرد که همه مردم آزاد و برابر هستند. رهبران مذهب شیعه میخواستند مسلمانان را از بردگی نجات داده، حقوق از دست رفتهشان را بازگردانند.
ارسال نظر