عباس عطار، عکاس واقعهنگار
وی که دانشآموخته رشته مطبوعات و ارتباطات در انگلستان بود، در سال ۱۳۶۱ پس از آنکه عکسهایش از انقلاب ایران وی را به شهرت رساند، به آژانس عکس «مگنوم» پیوست؛ یکی از معتبرترین آژانسهای عکس جهان که توسط عکاس مشهور فرانسوی «هنری کارتیه برسون» به همراه «رابرت کاپا» و تعدادی از عکاسان جنگ تشکیل شده بود و برجستهترین عکاسان جهان عکسهای وقایع مهم سیاسی و اجتماعی دنیا را در آن عرضه میکردند.عباس بعدها در سفر به ایران مجموعه عکسهای خود از حوادث انقلاب را در کتابی با عنوان «روزشمار ایران ۲۰۰۲-۱۹۷۱» منتشر کرد که علاوه بر عکسها، یادداشتهای روزانه وی را نیز شامل میشد. عطار در گفتوگو با باشگاه عکاسان جوان ضمن اشاره به حضورش در وقایع انقلاب ۱۳۵۷ گفته بود: «تاریخنگاری بعدها به وجود میآید من فقط در آن لحظه در آن مکانها بودم، من تاریخنگار لحظاتی هستم که در آنها قرار گرفتهام نه در همه موارد. من هر چیزی را که دوربینم دیده گرفتهام.
من یک کوچه را دیدم نه کل خیابان را.عکاسی به معنای فتوگرافی یعنی کسی که با نور مینویسد. از من وقتی میپرسند، فتوژورنالیست هستی یا آرتیست، میگویم فتوگراف هستم. به این معنی که من با نور مینویسم. بعضیها با نور نقاشی میکنند به این معنی که یک عکس میگیرند و آن عکس هم فقط برای آویختن از دیوار است و تمام میشود. من سعی میکنم عکسی که میگیرم علاوه بر اینکه روی دیوار میرود مهمتر از آن باشد و در سکانسهای مختلف وجود داشته باشد. مثل نویسندهای که با کلمه پاراگرافنویسی میکند من هم با عکسهایم بنویسم.کتابهای من فقط عکس نیستند بلکه همیشه در کتابهای من دیالوگهایی بین عکسها وجود دارد. عکسهای من همیشه درحال دیالوگ باهم هستند و فتوگرافی به این معناست و من فتوگراف هستم. کارهای خصوصی من همیشه سیاه وسفید بوده است. چون دنیا رنگی است من انتخاب میکنم که سیاه و سفید نشانش بدهم. »
ارسال نظر