ترجمه و نشر کتاب در روزگار امیرکبیر
در زمان میرزاتقیخان دو عامل تازه به کار ترجمه و نشر کتاب رونق بیشتری داد: دستگاه مترجمان دولتی و تاسیس دارالفنون که به ضرورت معلمان فرنگی به دستیاری مترجمان خود کتابهایی تالیف و ترجمه کردند و به چاپ رساندند. گفتیم که در تشکیلات دارالفنون مطبعهای به همین منظور ایجاد شد که «مطبعه دولتی» نام گرفت. دو عامل مزبور به تدریج بسط یافت و از علل عمده جنبش توسعه نسبی معارف در دوره ناصری شد. البته شرایط اجتماعی دیگری، میتوانست جنبشی ژرف و پهناور پدید آورد، اما در معنی آنچه تحقق یافت نباید غلو کرد. با توجه به نیروی تحرک تاریخ در نیمه دوم قرن نوزدهم و طول دوره پنجاه ساله عصر ناصری، کار بزرگی انجام نگرفت. در این رای خود با دیگران هم عقیده نیستیم.
گفتار ما در اینجا محدود به زمان امیر است. نخست در دستگاه دولت هیاتی از مترجمان گردآورد. هرجا کسی را مییافت که به زبانهای خارجی آشنایی داشت، پیش میکشید و کاری به او رجوع میکرد. در واقع دولت از نداشتن عده مترجم کافی در زحمت بود. امیر در ۲۰ جمادیالثانی ۱۲۶۷ به مشیرالدوله نوشت که هرچه فکر کرد نتوانست مترجم روسی برای کمیسیون سرحدی پیدا کند. از خود او خواست «یک نفر آدم حلالزادهای که صرفه این دولت را از دست ندهد(برخلاف مصالح دولت عمل نکند.)و امین باشد» جستوجو کند. جای دیگر در نامه رمضان ۱۲۶۷ به موسیو ریشارخان مترجم نگاشت: از آنجا که میرزا محمدعلی برادر میرزاحسن «بااستعداد و قابل تربیت است... روزی یک ساعت اوقات خود را صرف مومیالیه (مشارالیه)الیه کرده، زبان و خط فرانسوی را به او تعلیم بدهد که در اندک زمانی در لسان و خط فرانسوی ماهر شود. معلوم است که حسبالمرقوم معمول خواهد داشت و مسامحه نخواهد کرد.»
هیات مترجمانی که امیر تشکیل داد مرکب از عناصر مختلف بود: اتباع فرنگی مستخدم دولت، ایرانیان مسیحی و شاگردانی که در فرنگ درس خوانده بودند یا در ایران چیزی آموختهاند. از گروه اول این کسان را میشناسیم: ریشارخان فرانسوی، ادوارد برجیس، برادرش معروف به «برجیس کوچک» و آندره نمساوی. از دسته دوم چند تن ممتاز بودند. جان داوود خان و برادرش، میرزا ملکم اصفهانی، میرزا ابراهیم عموی ملکم و نظر آقا. از دسته سوم عده بیشتری را شناختهایم: یحییخان، حاجمیرزامحسن، میرزا آقای تبریزی، میرزا محبعلی یکانلو، میرزا عبدالرسول، میرزاکی علیآبادی، محمدقلیخان، محمدرضاخان کاشانی و محمدحسنخان قاجار. از میان آنان کسانی در عالم فکر و سیاست نامدار شدند مانند ملکم که برجستهترین همه بود.
یحییخان برادر میرزاحسینخان سپهسالار به وزارتخانههای مختلف از جمله وزارتخارجه رسید، حاجیمیرزامحسنخان سفیر و وزیر شد. نظرآقا نیز به سفارت منصوب شد. میرزاآقا تبریزی دومین نمایشنامهنویس ایران است. نمایشنامههای اشرفخان، زمانخان و شاهقلیمیرزا از اوست و قرار بود تئاترهای پیشرو این فن، میرزا فتحعلی آخوندزاده را به فارسی بازگرداند. میرزا محبعلی یکانلو نخستین کتاب را در حقوق بینالمللی عمومی بهعنوان «حقوق ملل» به فارسی ترجمه کرد. وی از عهده نگارش آن خوب برآمده و فصل مهمی در «حقوق موضوعه ملل» و اصول حاکمیت بهعنوان «حقوق اطلاق و استقلال» دارد و از مفهوم «اراده ملت» بهعنوان منشأ قدرت دولت سخن گفته است. محمدقلیخان یکی از کسانی است که برای آموختن فن چاپ روانه روسیه شده و بنابر نوشته میرزا صالح به سیبریه رفته بود.
ارسال نظر