گفتهها
برای بالا بردن آمادگی مردم یک دوره آموزش نظامی برای دخترها برگزار کرده بودند و ۸۰ نفر از خانمها در این دوره آموزش نظامی که در استادیوم خرمشهر برگزار شده بود، شرکت کردیم. بعد از مدتی از بین این نفرات چند نفر را برای فراگرفتن دورههای مربیگری آموزش نظامی انتخاب کردند و من هم یکی از آنها بودم. در حمله روز اول دشمن به خرمشهر ۴۰۰ نفر شهید شدند و بسیاری از خانوادهها دسته جمعی شهید میشدند. لحظات بسیار تلخی بود. از یک خانواده ۸ نفره تنها یک پسر ۳ ساله زنده مانده بود و دشمن شهر را زیر باران گلوله و خمپاره قرار داده بود. من به همراه تعدادی از خانمها در مسجد وظیفه داشتیم تا اسلحههای امیک را به رزمندهها برسانیم. بعد از آن مسوولیت مهمات رابه ما دادند و ما باید مهمات را از لشکر ۹۲ زرهی تحویل میگرفتیم و بین رزمندهها توزیع میکردیم. مهمات را در زیرزمین خانه یکی از تجار خرمشهر که کنار رودخانه بود، جاسازی کرده بودیم.
ارسال نظر