ماموران نافرمان
«در ایران به هیچوجه یک نظام کارآمد مالیاتی که براساس آن بتوان ارزیابی کامل یا حتی ناقصی درخصوص منابع درآمدهای داخلی انجام داد و دولت بتواند برای تامین مخارجش به آن اتکا کند، وجود ندارد. برای گردآوری مالیات کشور به ۱۷ یا ۱۸ منطقه مالیاتی تقسیم شده که هر منطقه شامل یک شهر اصلی در مقام مرکز اداری آن است... گذشته از برآوردهای بسیار کلی برخی از مستوفیهای عمده یا «حسابداران دولت» در تهران در مورد میزان مالیات طبقات مرفه ولایات، دولت هیچ اطلاعی از منابع درآمدی خود ندارد... کتابچه مالیات در هر استان یا ولایت در اختیار ماموران اصلی وصول مالیات است و هریک از ماموران فرعی نیز کتابچهای در مورد ناحیه خود دارند. این کتابچهها با انشایی نامفهوم روی اوراقی بسیار کوچک و پراکنده نوشته شده و ماموران مالیات عموما آن را در جیبشان حمل میکنند یا به هر حال جزو داراییهای شخصیشان میدانند.
شیوه کتابت نیز بهگونهای است که فهم آن برای فرد عادی اگرچه ممکن اما بسیار دشوار است. در ایران سالیان سال است که طبقه خاصی به نام مستوفیان وجود دارد. حرفه مستوفیگری در اکثر موارد کاری موروثی است که از پدر به فرزند میرسد. تنها این دسته از افراد قادر به فهم این شیوه کتابت و نحوه محاسبه وصول مالیاتها هستند. در هر صورت مستوفی ارشد ولایات و استانها و همچنین مناطق کوچکتر، کتابچه را دارایی شخصی خود و نه دولت میدانند و با هر نوع کند و کاو برای اطلاع از جزئیات با جستوجو برای منشأ مالیات وصول شده و میزان سهم مستوفی به شدت مخالفت میکنند، بنابراین واضح است که در ایران دولت مرکزی آگاهی چندانی از درآمدهای وصولی، میزان عدالت یا بیعدالتی در تخصیص مالیاتهای مردم ایران ندارد.
ارسال نظر